نوشته شده توسط : ali

بهترین مادربردهای ام اس آی

 

مادربرد اصلی (Mother Board)، یک کارت الکترونیکی است که اکثر قطعات مهم کامپیوتر بر روی آن قرار می‌گیرد و دیگر قطعات نیز معمولاً با استفاده از رابط‌ های مخصوص خود برای اتصال به دیگر قطعات و بخش‌ها به این کارت الکترونیک متصل میشوند . یکی از مهمترین قسمت های مادربرد سوکت سی پی یو میباشد که این قسمت ، محل قرار گرفتن CPU میباشد که نوع سوکت آن با توجه به نسل‌های تولید ریز پردازنده CPU متفاوت می‌باشد . از انواع این سوکت ها برای نمونه می‌توان به LGA 1155 ، AM3 ، FM1 و … اشاره کرد. یکی دیگر از اعضای مادربرد RAM Slot است . در حقیقت RAM Slot جایگاهی مخصوص تحت عنوان شکاف روی مادربورد دارد که از این شکاف ها میتوان جهت قرار دادن رم استفاده کرد . در طرفین اسلت ها گیره هایی قرار دارد که سبب استحکام رم در شکاف خواهد شد . در این مطلب قصد داریم به بررسی پرفروش ترین مادربرد های ام اس آی و همچنین بهترین مادربرد های ام اس آی بپردازیم .

 


مادربرد ام اس آی H81M-P33

 

 

MSI H81M-P33 Motherboard

 

قطعات کامپیوتر - آی تی قیمت در مورد مادربرد ام اس آی توضیح میدهد : مادربرد ام اس آی مدل H81M-P33 از پردازنده های نسل چهارم اینتل از خانواده Core i / Pentium / Celeron با سوکت 1150 پشتیبانی می کند. این مدل مادربرد با ظاهری زیبا می باشد و شما قادر هستید سریع ترین حافظه های رم را بر روی این مادربرد نصب کنید. دراین مادربرد از خازن های جامد با کیفیت مناسب استفاده شده که به مدت طولانی قابل استفاده می باشد. مجهز به پورت SATA2 و پورت USB 3.0 پورت PS/2 برای موس و صفحه کلید، خروجی 8 کاناله صدا، خروجی تصویر VGA و DVI می باشد.

 

مشخصات فنی مادربرد ام اس آی H81M-P33
 

مشخصات کلی
تراشه:Intel H81
سوکت و مدل پردازنده :Core i7 / i5 / i3 / Pentium / Celeron :: LGA1150
قالب ساخت:Micro ATX
حافظه رم:2 عدد اسلات حافظه DDR3 با پشتیبانی تا ظرفیت 16 گیگابایت و فرکانس 1600MHz
اسلات های توسعه:یک عدد اسلات PCI-E 2.0 x16، یک عدد اسلات PCI-E x1، دو عدد اسلات PCI
پورت ها و اتصالات مهم:پورت موس و کیبورد، درگاه شبکه، پورت USB 3.0، رابط پرسرعت SATA 6Gb/s، درگاه سریال، درگاه موازی، خروجی تصویر VGA
سایر مشخصات: خروجی 8 کاناله صدا، استاندارد نظامی کلاس
4

 



مادربرد ام اس آی H81M-E33
 

MSI H81M-E33 Motherboard

 

مادربرد - آی تی قیمت در مورد مادربرد ام اس آی توضیح میدهد : مدل جدید مادربردهای قدرتمند شرکت ام اس آی می باشد که از جدیدترین و قدرتمندترین فناوری ها و امکانات روز دنیا بهره می برد که علاوه بر دریافت استانداردها و گواهی نامه های معتبر، جوایز متعددی نیز در زمینه طراحی و عملکرد دریافت کرده است. از مهم ترین ویژگی های این مدل می توان به پشتیبانی از پردازنده های نسل چهارم اینتل از خانواده Core i / Pentium / Celeron، پشتیبانی از حافظه رم، پشتیبانی از تکنولوژی های روز دنیا، استاندارد کامل و طراحی زیبا نام برد.

 

مشخصات فنی مادربرد ام اس آی H81M-E33

 

Model : MSI H81M-E33

CPU : i3/i5/i7

Chipset : Intel® H61 (B3)

Memory : DDR3

Memory : DDR3 1066/1333/1600

Memory Channel : Dual

DIMM Slots : 2

Max Memory : (GB) 16

PCI-Ex16 : 1

PCI-E Gen : Gen2 (16)

PCI-Ex1 : 1

SATAII : 2

SATAIII : 2

LAN : 10/100/1000*1

USB 2.0 ports (Rear) : 4

USB 3.0 ports (Rear) : 2

Audio ports (Rear) : 3

VGA : 1

VGA Max Share Memory : 1024

DirectX : DX11

 


 


مادربرد ام اس آی Z170A PC MATE

 

MSI MAINBOARD Z170A PC MATE 

 

قطعات کامپیوتر - آی تی قیمت در مورد مادربرد ام اس آی توضیح میدهد : کمپانی MSI، که مادربردهای سوکت LGA1151 خود را نخست با سری Gaming معرفی کرده بود، اکنون از اولین مادربرد میان رده مبتنی بر سوکت LGA1151 خود به نام Z170A PC Mate پرده برداشته است. این مادربرد اغلب قابلیت های اصلی پلتفرم جدید Skylake را داراست.Z170A PC Mate مبتنی بر برد PCB آشنای MS-7850 می باشد که آن را پیش تر نیز با مادربردهای سری 8 و 9 این کمپانی شاهد بودیم. توان مورد نیاز برد از ترکیب یک کانکتور 24 پینی ATX و یک 8 پینی EPS تامین می شود. مدار تغذیه پردازنده متشکل از 6 فاز رگولاتور ولتاژ می باشد که توسط دو حرارت گیر کوچک خنک سازی می شود. در سمت راست سوکت پردازنده، 4 شکاف DDR4 با پشتیبانی از حداکثر 64 گیگابایت حافظه رم در پیکربندی دو کاناله جای گرفته است.

 

مشخصات فنی مادربرد Z170A PC MATE

 

 


Supports 6th Gen Intel® Core™ / Pentium® / Celeron® processors for LGA 1151 socket

Supports DDR4-3200 Memory (OC)

DDR4 Boost: Give your DDR4 memory a performance boost

USB 3.1 Gen2 2X FASTER: USB 3.1 Gen2 offers performance twice as fast as a regular USB 3.0 connection

Turbo M.2 32Gb/s + Turbo U.2 ready + USB 3.1 Gen2 Type-A + SATA 6Gb/s

MULTI-GPU with VGA Armor: VGA Armor PCI-E slots. Supports AMD Crossfire™

OC Genie 4: Overclock in 1 Second

Click BIOS 5: Award-winning brand new Click BIOS 5 with high resolution scalable font

Audio Boost: Reward your ears with studio grade sound quality

Military Class 4: Top Quality & Stability

Guard-Pro: Improved Protection and Power Efficiency

EZ Debug LED: Easiest way to troubleshoot

Overvoltage Protection:Prevent Unforeseen Damage

4K UHD Support: Ultra-high Definition Visual Experience

Windows 10 Ready: 100% Compatibility, Performance, Trusted and Certified.



مادربرد گیمینگ ام اس آی Z97 GAMING 5
 

MSI Z97 GAMING 5 MOTHERBOARD

 

مادربرد - آی تی قیمت در مورد مادربرد ام اس آی توضیح میدهد : مادربرد اصلی ترین صفحه ی كامپیوتر به شمار می آید. مادر بورد شامل رابط هایی برای اتصال به برد های دیگر است. به طور معمول مادر بورد تشكیل شده از سی پی یو، بایوس، حافظه، رابط های ذخیره سازی انبوه، پورت های موازی وسری، دریچه های گسترش دهنده، كنترل كننده های مورد نیاز(كه سوپر آی نامیده می شوند) برای كنترل دستگاه های خارجی مانند صفحه نمایش، صفحه كلید، دیسك خوان و درایورها. مادربورد ( Motherboard ) در واقع سیستم عصبی کامپیوتر شماست .می توان گفت در صورت نبود مادر بورد هیچ قطعه‌ای قابل استفاده نمی‌باشد. بدین معنی كه شما برای استفاده از هر قطعه یا باید آن را روی مادربورد نصب کنید یا به صورت اتصال آن بوسیله کابل به مادربورد وصل شود. به همین علت انتخاب نوع مادربرد از مهم ترین انتخاب ها در خرید سخت افزار كامپیوتر به شمار می‌رود؛ چرا كه اگر مادربرد دارای امكانات ضعیف باشد و شما بهترین ریز پردازنده‌ها را خریداری كرده باشید، عملا بدون استفاده خواهند ماند. از آنجا كه تمام داده های سیستم بر روی مادربورد جریان دارند، قطعه ای بسیار پیچیده است.

 

مشخصات فنی مادربرد ام اس آی Z97 GAMING 5

 

  • سازنده: ام اس آی :: MSI

  • مدل: Z97 GAMING 5

  • سری: Gaming

  • قالب ساخت: ATX

  • نوع پردازنده: Core i7 / i5 / i3 / Pentium / Celeron :: LGA1150

  • سوکت پردازنده:  LGA 1150

  •  تراشه پلتفرم:  Intel

  • تراشه پل شمالی:  Intel Z97

  • تعداد اسلات حافظه رم: 4

  • حداکثر ظرفیت پشتیبانی رم: 32GB

  • پیکربندی حافظه رم: دو کاناله

  • SATAرابط : 6  رابط SATA 6Gb/s

  •  LAN سرعت شبکه :  10/100/1000Mbit

  • LAN کنترلر شبکه :  Killer E2205

  •  کانکتور آنبرد USB دو پورت USB 3.0 - چهار پورت USB 2.0

  •  

    سایر کانکتور ها سوئیچ تقویت صدا - یک جامپر پاک کردن CMOS - یک سوکت M.2 - یک کانکتور درگاه سریال - یک کانکتور ماژول TPM


مادربرد ام اس آی Z170A GAMING M7
 

 

MSI Z97 GAMING 5 MOTHERBOARD

 

مادربرد - آی تی قیمت در مورد مادربرد ام اس آی توضیح میدهد : مادربرد اصلی ترین صفحه ی كامپیوتر به شمار می آید. مادر بورد شامل رابط هایی برای اتصال به برد های دیگر است. به طور معمول مادر بورد تشكیل شده از سی پی یو، بایوس، حافظه، رابط های ذخیره سازی انبوه، پورت های موازی وسری، دریچه های گسترش دهنده، كنترل كننده های مورد نیاز(كه سوپر آی نامیده می شوند) برای كنترل دستگاه های خارجی مانند صفحه نمایش، صفحه كلید، دیسك خوان و درایورها. مادربورد ( Motherboard ) در واقع سیستم عصبی کامپیوتر شماست .می توان گفت در صورت نبود مادر بورد هیچ قطعه‌ای قابل استفاده نمی‌باشد. بدین معنی كه شما برای استفاده از هر قطعه یا باید آن را روی مادربورد نصب کنید یا به صورت اتصال آن بوسیله کابل به مادربورد وصل شود. به همین علت انتخاب نوع مادربرد از مهم ترین انتخاب ها در خرید سخت افزار كامپیوتر به شمار می‌رود؛ چرا كه اگر مادربرد دارای امكانات ضعیف باشد و شما بهترین ریز پردازنده‌ها را خریداری كرده باشید، عملا بدون استفاده خواهند ماند. از آنجا كه تمام داده های سیستم بر روی مادربورد جریان دارند، قطعه ای بسیار پیچیده است.

 

مشخصات فنی مادربرد ام اس آی Z97 GAMING 5

 

  • سازنده: ام اس آی :: MSI

  • مدل: Z97 GAMING 5

  • سری: Gaming

  • قالب ساخت: ATX

  • نوع پردازنده: Core i7 / i5 / i3 / Pentium / Celeron :: LGA1150

  • سوکت پردازنده:  LGA 1150

  •  تراشه پلتفرم:  Intel

  • تراشه پل شمالی:  Intel Z97

  • تعداد اسلات حافظه رم: 4

  • حداکثر ظرفیت پشتیبانی رم: 32GB

  • پیکربندی حافظه رم: دو کاناله

  • SATAرابط : 6  رابط SATA 6Gb/s

  •  LAN سرعت شبکه :  10/100/1000Mbit

  • LAN کنترلر شبکه :  Killer E2205

  •  کانکتور آنبرد USB دو پورت USB 3.0 - چهار پورت USB 2.0

  •  

    سایر کانکتور ها سوئیچ تقویت صدا - یک جامپر پاک کردن CMOS - یک سوکت M.2 - یک کانکتور درگاه سریال - یک کانکتور ماژول TPM

 


مادربرد ام اس آی 990FXA-GD65

 

MSI 990FXA-GD65 Motherboard

 

مادربرد - آی تی قیمت در مورد مادربرد ام اس آی توضیح میدهد : 990FXA-GD65 مادربرد ی فوق العاده با قابلیت پشتیبانی از تمام پردازنده های ساخت AMD با سوکت +AM3 می باشد. این مادربرد قدرتمند، با استفاده از تراشه 990FX توانایی پشتیبانی از 32 گیگابایت حافظه رم DDR3 را داراست و به لطف تکنولوژی SLI و CrossFireX از امکان به اشتراک گذاری دو کارت گرافیک در دو اسلات PCI Express x16 و دریافت بازده بالای گرافیکی برخوردار است. تبادل اطلاعات با رابط های نسل سوم SATA، با سرعت انتقال 6Gb/s صورت می گیرد و پنل پشتی مادربورد مجهز به 8 پورت USB 2.0 و 2 پورت USB 3.0 می باشد که نیاز هر کسی به این درگاه را برطرف می کند. از دیگر تکنولوژی های مهم بکار رفته در آن می توان به Military Class بمعنانی بالا بودن کیفیت و طول عمر قطعات بکار رفته در مدار، فناوری SuperCharge جهت شارژ وسایل مجهز به USB با 40 درصد صرفه جویی در زمان و Lossless برای دریافت صدای خروجی با حداکثر جزئیات و کیفیت اشاره کرد.

 

مشخصات فنی مادربرد ام اس آی 990FXA-GD65

 

  • تراشه:AMD 990FX+SB950

  • سوکت و مدل پردازنده :AMD FX, Phenom II X6/X4/X3/X2, Athlon II X4/X3/X2 and Sempron in AM3 / AM3+ package

  • قالب ساخت:ATX

  • حافظه رم:4 عدد اسلات حافظه DDR3 با پشتیبانی تا ظرفیت 32 گیگابایت

  • اسلات های توسعه:دو عدد اسلات نسل دوم PCI-E x16، چهار عدد اسلات PCI-E x1، یک عدد اسلات PCI

  • سایر مشخصات:مجهز به یک پورت PS/2 مشترک، درگاه شبکه،تکنولوژی RAID، خروجی 8 کاناله صدا،پورت USB 3.0، رابط پرسرعت SATA3


مادربرد ام اس آی 970 GAMING

 

 

MSI MAINBOARD 970 GAMING

 

قطعات کامپیوتر - آی تی قیمت در مورد مادربرد ام اس آی توضیح میدهد : تقریباً دو سالی از عرضه آخرین سری از پردازنده‌های (CPU) کمپانی AMD با اسم رمز Vishera و معماری Piledriver می‌گذرد. نسلی که به نظر می‌رسد آخرین CPU های مجزا با سوکت +AM3 محسوب می‌شوند. حدوداً از اواخر سال 2012 و اواسط سال 2013 میلادی بود که کمپانی AMD تصمیم گرفت تا تمرکز خود را بر روی APU های خود معطوف سازد و با عرضه APU های جدید با اسم رمز Trinity و Richland تا حدودی بازار رده متوسط و پایین کامپیوترهای Desktop را جذب محصولات خود کرد. در واقع برتری محسوس کارایی و کارایی در برابر توان مصرفی پردازنده‌های با معماری Sandy Bridge، Ivy Bridge و Haswell کمپانی اینتل در برابر پردازنده‌های با معماری Bulldozer و Piledriver کمپانی AMD این کمپانی را مجبور کرد تا از صنعت ساخت CPU عقب نشینی کرده و با کاهش قیمت پردازنده‌های خود تنها از نظر قیمت نسبت به کارایی (Performance/Price) توانایی رقابت با پردازنده‌های رده متوسط و پایین کمپانی اینتل را داشته باشد؛ اما برتری محسوس IGP های (Integrated GPU) تعبیه شده بر روی APU های جدید کمپانی AMD با معماری AMD GCN برگ برنده این سری از پردازنده‌های AMD در برابر پردازنده‌های Intel محسوب می‌شد که در سیستم‌های رده پایین و متوسط در اکثر اوقات علاوه بر قیمت بسیار مناسبی که داشتند در اکثر کاربردها کاربر را از صرف هزینه‌های اضافی برای خرید کارت گرافیک مجزا معاف می‌ساختند.

 

مشخصات فنی مادربرد ام اس آی 970 GAMING

 

 

 

مشخصات کلی

سازندهام اس آی :: MSI

قالب ساختATX

مشخصات فنی پردازنده

سری پردازندهA-Series/Athlon™ Processors

چیپ ست970/SB950

پورت های پنل پشتی

تعداد پورت اترنت RJ-451

HDMI

PS/2

 یک پورت مخصوص موس

 یک پورت مخصوص کیبورد

USB 2.06

USB 3.02

پورت های صدا6

 

 

کانکتورهای داخلی

 

کانکتور آنبرد USB

 2 پورت USB 3.0

 6 پورت USB 2.0

 

 

سایر کانکتور ها

 

 یک جامپر پاک کردن CMOS

 یک کانکتور خروجی S/PDIF

 یک کانکتور درگاه سریال

 یک کانکتور ماژول TPM

سایر ویژگی مادربرد

 بهره گیری از خازن های حالت جامد

 تهیه پشتیبان از BIOS با استفاده از تکنولوژی M-Flash

 تکنولوژی Cool'n'Quiet برای تنظیم حرارت CPU

 تکنولوژی OC Genie II برای افزایش توان سیستم فقط در یک ثانیه

 فناوری Super Charger برای شارژ 3 برابر سریع ‎تر دستگاه‎های همراه هوشمند

 مجهز به رابط گرافیکی Click Bios II با قابلیت پشتیبانی از صفحه نمایش لمسی

 ویژگی APS برای مدیرت مصرف انرژی در پیك كاری و بیكاری پردازنده

 پشتیبانی از فناوری چند گرافیکی CrossFireX برای افزایش کارایی گرافیکی سیستم

امکانات ارتباطی

سرعت شبکه LAN10/100/1000MB

کنترلر شبکه (LAN)Realtek 8111E

تراشه

تراشه پل شمالیAMD 970

حافظه رم

استانداردهای حافظه رمDDR3 1066/1333/1600/1866/2133

تعداد اسلات حافظه رم4

حداکثر ظرفیت پشتیبانی رم32GB

پیکربندی حافظه رمدو کاناله

رابط ذخیره سازی

رابط SATA

 6 رابط SATA 6Gb/s

تصویر و صدا

تراشه کارت صداRealtek ALC887

تعداد کانال های صدا8

پشتیبانی از گرافیک چندگانه

 AMD CrossFireX

پردازنده

سوکت پردازنده+AM3

اسلات های توسعه PCI

PCI Express x12 اسلات

PCI Express x162 اسلات

اسلات PCI2 اسلات

مشخصات بدون دسته بندی

شرکت سازندهAMD

Form FactorATX

نوع رمDDR3

فرکانس رم1333/1600/1866/2133 مگاهرتز

کل حافطه رم32 گیگابایت

تعداد اسلات رم4 عدد

گرافیک OnBoard

رزولوشن خروجی HDMI2160 * 4096 پیکسل با فرکانس 24 هرتز

رزولوشن خروجی DVI1200 * 1920 پیکسل با فرکانس 60 هرتز 

 

لیست قیمت مادربرد ام اس آی

لیست قیمت مادربرد MSI

پرفروش ترین مادربرد ام اس آی ، بهترین مادربرد ام اس آی ، ارزان ترین مادربرد ام اس آی ، پرفروش ترین مادربرد ام اس آی ، بهترین مادربرد ام اس آی ، ارزان ترین مادربردهای ام اس آی ، پرفروش ترین مادربورد ام اس آی ، بهترین مادربورد ام اس آی ، ارزان ترین مادربورد ام اس آی ، پرفروش ترین مادربوردهای ام اس آی ، بهترین مادربوردهای ام اس آی ، ارزان ترین مادربوردهای ام اس آی ،

 



:: بازدید از این مطلب : 2225
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : شنبه 26 فروردين 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ali

بهترین فلش مموری های ترنسند

 

ترنسند در سال 1988 میلادی در کشور تایوان تاسیس شد و اولین کمپانی تایوانی تولید کننده حافظه رم برای رایانه بود که گواهی ایزو9001 را بدست آورد . در گزارش سال 2007 ، گارتنر ترنسند به عنوان سومین تولیدکننده بزرگ فلش مموری در جهان معرفی شد. این شرکت امروزه به یکی از بزرگ ترین مجموعه های تولید حافظه های فلش و رم در سر تا سر دنیا می باشد.  این شرکت ارائه دهنده پرفروش ترین فلش مموری های ترنسند  و همچنین ارزان ترین فلش مموری های ترنسند دربازار می باشد. با توجه به دامنه فعالیت و تجارتی موفق؛ ترنسند هم اکنون دفاتری عملیاتی را در آمریکا، آلمان، هلند، انگلیس ژآپن، هنگ کنگ، چین، هند و کره جنوبی تاسیس کرده است. از مهم ترین محصولات ترنسند می توان به: رم، فلش مموری، حافظه رم، هارد اس اس دی، سیم کارت و هاردهای اکسترنال اشاره کرد که از محبوبیت بالایی در دنیا برخوردار است  و دارای بهترین فلش مموری ترنسند می باشد. ترنسند در حدود 2000 کارمند دارد و سود تقریبی این مجموعه در حدود 1 بیلیون یورو تخمین زده شده است. دراین مطلب قصد داریم تا ارزان ترین فلش مموری ترنسند و نیز بهترین فلش مموری ترنسند را به شما معرفی کنیم.

 

فلش مموری ترنسند JetFlash 700-64GB

 

Transcend JetFlash 700 64GB Flash Memory

 

ذخیره کننده ها - آی تی قیمت درباره فلش مموری ترنسند برای شما توضیح میدهد : امروزه حافظه های کوچک و قابل حمل نقش زیادی در زندگی جوامع الکترونیکی ایفا میکند واین امر دلیل تولید فلش مموری ها درظرفیت و اشکال متفاوت میباشد تا کاربران قادر شوند خیلی آسان مدل مورد نظر خود را انتخاب نمایند.یکی از مهمترین آیتم های مهم در انتخاب یک فلش مموری کارآمد ظرفیت آن است که به مقدار جابجایی اطلاعات میتوانید محصولات مورد نظر خود را انتخاب نمایید.این فلش مموری در ظرفیت 32 گیگابایت عرضه شده است.موضوع قابل توجه دیگر در انتخاب فلش مموری سرعت انتقال اطلاعات است.اگر شما به دنبال فلش با سرعت بالای انتقال داده هستید باید به این نکته توجه داشته باشید که باید لپ تاپ یا کامپیوتر شما توانایی پشتیبانی از این فلش ها را داشته باشد تا بتواند سرعت واقعی انتقال اطلاعات را به شما ارجاع دهند، درغیر این صورت همان سرعت معمولی و عادی را دارند.موضوع مهم دیگر مقاومت و استحکام فلش مموری است.در طراحی همه فلش ها از یک برد الکترونیکی کوچک استفاده میشود و به همین دلیل مقاومت داخلی آنها متفاوت نیست اما در طراحی خارجی که ظاهر آن است تفاوت های زیادی وجود دارد.بعضی از فلش ها آلومینیومی هستند و بعضی دیگر از پلاستیک های فشرده باکیفیت تشکیل شده اند که این مدل مموری ها در مقاومت ضربات دارای مقاومت بالاتری هستند بنابراین از قیمت بیشتری د ر مقایسه با دیگر فلش ها برخوردار است.

 

مشخصات فنی فلش مموری ترنسند JetFlash 700 64GB

مشخصات فیزیکی

ابعاد :    61.5mm x 18.59mm x 8.7mm
وزن :    8.5 گرم

مشخصات فنی فلش مموری USB

ظرفیت :    64GB
نوع رابط :    USB 2.0 / USB 3.0
LED :  دارد 
ولتاژ مورد نیاز :    5V
منبع تغذیه :    USB Port
سیستم عامل پشتیبانی شده :    Microsoft Windows 2000 - XP - Vista - 7 - 8 - 8.1 - 10, Mac OS 9.0 or later, Linux Kernel 2.4.2 or later

مقاومت در برابر تنش

مقاوم در برابر آب : ندارد  
مقاوم در برابر ضربه : ندارد  
مقاوم در برابر شک : ندارد  
مقاوم در برابر لغزش : ندارد  
مقاوم در برابر خش : ندارد  
مقاوم در برابر گرد و غبار :ندارد   
مقاوم در مقابل شک و لرزش :ندارد
  

 


 

 فلش مموری ترنسند JetFlash 700-16GB

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Transcend JetFlash 700-16GB Flash Memory

 

 

قطعات کامپیوتر - آی تی قیمت در مورد فلش مموری ترنسند برای شما توضیح میدهد:امروزه که اکثر اطلاعات حجیم ما در یک حافظه کوچک جای می‌گیرد حساسیت در انتخاب یک حافظه مناسب که در کنار ویژگی‌های ظاهری مقاوم و پشتبان خوبی برای حفاظت از اطلاعات ما باشد مهم است. طراحی زیبا و منحصر به فرد از ویژگی‌های ظاهری این فلش مموری است. این فلش مموری ، فلشی زیبا با قابلیت‌های کاربردی بوده است. سبک طراحی این مدل فلش‌ها در کنار زیبایی به دلیل جنس سخت خود محافظ خوبی برای اطلاعات شما بوده این حافظه با تمام سیستم‌های عامل سازگار بوده و در نتیجه گیری کلی فلش مموری زیبا، مقاوم و محافظ خوبی برای اطلاعات شما است.

 

 

مشخصات فنی فلش مموری ترنسند JetFlash 700-16GB

 

 

مشخصات فیزیکی

ابعاد :    61.5mm x 18.59mm x 8.7mm
وزن :    8.5 گرم

مشخصات فنی فلش مموری USB

ظرفیت :    16GB
نوع رابط :    USB 2.0 / USB 3.0
LED :  دارد 
ولتاژ مورد نیاز :    5V
منبع تغذیه :    USB Port
سیستم عامل پشتیبانی شده :    Microsoft Windows 2000 - XP - Vista - 7 - 8 - 8.1 - 10, Mac OS 9.0 or later, Linux Kernel 2.4.2 or later

مقاومت در برابر تنش

مقاوم در برابر آب : ندارد  
مقاوم در برابر ضربه : ندارد  
مقاوم در برابر شک : ندارد  
مقاوم در برابر لغزش : ندارد  
مقاوم در برابر خش : ندارد  
مقاوم در برابر گرد و غبار :ندارد   
مقاوم در مقابل شک و لرزش :ندارد
 

 


 

فلش مموری ترنسند JF710 16GB

 

 

Transcend JetFlash JF710 16GB USB 3.1 Flash Memory

 
ذخیره کننده ها - آی تی قیمت در مورد فلش مموری ترنسند JF710 16GB برای شما توضیح میدهد:امروزه که اکثر اطلاعات حجیم ما در یک حافظه کوچک جای می‌گیرد حساسیت در انتخاب یک حافظه مناسب که در کنار ویژگی‌های ظاهری مقاوم و پشتبان خوبی برای حفاظت از اطلاعات ما باشد مهم است. طراحی زیبا و منحصر به فرد از ویژگی‌های ظاهری این فلش مموری است. JF710 بدنه ای از جنس فلز دارد.

 

مشخصات فنی فلش مموری ترنسند JF710 16GB

 
ابعاد :6 * 12.2 * 22.4 میلیمتر
وزن :3.3 گرم
جنس بدنه :فلز
ظرفیت :16 گیگابایت
رابط :USB 3.0, USB 2.0
قابلیت OTG:ندارد    
سرعت خواندن :90 مگابایت بر ثانیه
سرعت نوشتن :20 مگابایت بر ثانیه
نشانگر LED:ندارد   
مقاومت در مقابل آب:دارد    
مقاومت در مقابل ضربه:ندارد    
مقاومت در برابر شوک و لرزش :دارد   
مقاومت در برابر گرد و خاک :دارد   
ضد خش:ندارد    
سازگار با سیستم عامل‌های :Microsoft Windows 2000 - Microsoft Windows XP - Microsoft Windows Vista - Microsoft Windows 7 - Microsoft Windows 8 - Microsoft Windows 8.1 - Mac OS 9.0 or later - Linux Kernel 2.4.2 or later 

 

لیست قیمت فلش مموری ترنسند

قیمت فلش مموری Transcend

 

 

 



:: بازدید از این مطلب : 2050
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 26 فروردين 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ali

بهترین فلش مموری سیلیکون پاور

 

 کمپانی سیلیکون پاور در سال ۲۰۰۳ میلادی و به کمک گروهی از متخصصان علاقه‌مند به حوزهٔ تجارت بین‌الملل، بازاریابی جهانی و مهندسان صنعت ذخیره‌سازی داده‌ها پایه گذاری شد . هم اکنون، محصولات سیلیکون پاور شامل کارت حافظه، فلش مموری، کارت ریدر، ماژول DRAM، درایو سالید استیت و هارد اکسترنال است که در بیش از ۱۰۰ کشور دنیا به مشتریان کاربران عرضه می‌شود. مرکز اصلی شرکت سیلیکون پاور در تایپهٔ تایوان قرار دارد و دارای شعبه‌هایی در کشورهای ژاپن، هلند، روسیه، چین، هند، آمریکا، و شبه‌جزیرهٔ بالکان میباشد . این شرکت بدلیل دستاوردهای بیشمارش در بازارهای داخلی و خارجی، بارها مورد تقدیر و تمجید قرار گرفت. همانطور که گفته شد فلش مموری از مهمترین محصولاتی است که سیلیکون پاور تولید کرده است . در مطلب زیر چند نمونه از بهترین فلش مموری سیلیکون پاور آورده شده است . این برند از فلش مموری در قیمت های مختلف در بازار وجود دارد از گرانترین و بهترین فلش مموری های سیلیکون پاور تا ارزانترین فلش مموری سیلیکون پاور . شما میتوانید بر اساس وسعتان مناسب ترین و ارزانترین فلش مموری سیلیکون پاور را در فروشگاهها یافته و خریداری نمایید . یکی از پرفروش ترین فلش مموری های سیلیکون پاور ، مدل تاچ T01-16GB است که در زیر به توضیح مشخصات فنی این مدل پرداخته ایم .

  

فلش مموری سیلیکون پاور تاچ موبایل T01-32GB

 


 

 

 

فلش مموری سیلیکون پاور تاچ موبایل T01-32GB

 


قطعات کامپیوتر - آی تی قیمت در مورد فلش مموری سیلیکون پاور برای شما توضیح میدهد:امروزه که اکثر اطلاعات حجیم ما در یک حافظه کوچک جای می‌گیرد حساسیت در انتخاب یک حافظه مناسب که در کنار ویژگی‌های ظاهری مقاوم و پشتبان خوبی برای حفاظت از اطلاعات ما باشد مهم است. طراحی زیبا و منحصر به فرد از ویژگی‌های ظاهری این فلش مموری است. این فلش مموری ، فلشی زیبا با قابلیت‌های کاربردی بوده است. سبک طراحی این مدل فلش‌ها در کنار زیبایی به دلیل جنس سخت خود محافظ خوبی برای اطلاعات شما بوده این حافظه با تمام سیستم‌های عامل سازگار بوده و در نتیجه گیری کلی فلش مموری زیبا، مقاوم و محافظ خوبی برای اطلاعات شما است.


 

مشخصات فنی Silicon Power Touch Mobile T01 Fla0sh Memory




شرکت سازنده: فلش مموری سیلیکون پاور / Silicon Power
ظرفیت حافظه: 32GB
وزن (گرم): 2.6
ابعاد (میلی متر): 24.7x13.8x4.6
رنگ: مشکی

سایر مشخصات:

اداپتور این فلش تنها یک سال گارانتی دارد.
مشخصات فنی
پورت ارتباطی: USB 2.0, OTG / اتصال به گوشی همراه
سیستم عامل: windows xp, windows 7, windows 8, windows 10, Mac OS 10.4x and later, Linux 2.6.X and later, Android / آندروید, IOS 8 or later / ایفون, Windows phone / ویندوز تلفن همراه
اتصال مستقیم به ابزارهای هوشمند دارای پورت micro USB و USB
بی نیاز از کابل
دارای آداپتور OTG سازگار با فلش های بهره مند از این فناوری
کاملا سازگار با استاندارد ارتباطی
USB 2.0

 


 


فلش مموری سیلیکون پاور تاچ T08-32GB

 

 

فلش مموری سیلیکون پاور تاچ T08-32GB


قطعات کامپیوتر - آی تی قیمت در مورد فلش مموری سیلیکون پاور برای شما توضیح میدهد:امروزه که اکثر اطلاعات حجیم ما در یک حافظه کوچک جای می‌گیرد حساسیت در انتخاب یک حافظه مناسب که در کنار ویژگی‌های ظاهری مقاوم و پشتبان خوبی برای حفاظت از اطلاعات ما باشد مهم است. طراحی زیبا و منحصر به فرد از ویژگی‌های ظاهری این فلش مموری است. این فلش مموری ، فلشی زیبا با قابلیت‌های کاربردی بوده است. سبک طراحی این مدل فلش‌ها در کنار زیبایی به دلیل جنس سخت خود محافظ خوبی برای اطلاعات شما بوده این حافظه با تمام سیستم‌های عامل سازگار بوده و در نتیجه گیری کلی فلش مموری زیبا، مقاوم و محافظ خوبی برای اطلاعات شما است.


مشخصات فنی T08 Silicon Power Flash Memory

 

شرکت سازنده: فلش مموری سیلیکون پاور / Silicon Power
ظرفیت حافظه: 4GB, 8GB, 16GB, 32GB, 64GB
وزن (گرم): 3.59
ابعاد (میلی متر): 24.2x 15.8 x 7.8
رنگ: سفید ، صورتی
مقاوم در برابر: آب, ضربه

مشخصات فنی
پورت ارتباطی: USB 2.0
سیستم عامل: windows xp, windows 7, windows 8, Mac OS 10.4x and later, Linux 2.6.X and later

طراحی هندسی منحصر به فرد آن
دارای بدنه درخشان و شیک
دارای وزن کم و ظاهر جمع و جور برای حمل آسان
بهره مند تکنولوژی (COB(Chip-on-board و ضدآب ، ضدلرزش و گردو غبار می باشد
دارای نرم افزار ریکاوری Recuva که فایل های از دست رفته شما مانند عکس‌ها ، اسناد ، موزیک و ویدئوهای شما را باز آوری می کند

 


 

فلش مموری سیلیکون پاور تاچ T01-16GB
 

 

Silicon Power Touch T01 Flash Memory

 

 

قطعات کامپیوتر - آی تی قیمت در مورد فلش مموری سیلیکون پاور برای شما توضیح میدهد:امروزه که اکثر اطلاعات حجیم ما در یک حافظه کوچک جای می‌گیرد حساسیت در انتخاب یک حافظه مناسب که در کنار ویژگی‌های ظاهری مقاوم و پشتبان خوبی برای حفاظت از اطلاعات ما باشد مهم است. طراحی زیبا و منحصر به فرد از ویژگی‌های ظاهری این فلش مموری است. این فلش مموری ، فلشی زیبا با قابلیت‌های کاربردی بوده است. سبک طراحی این مدل فلش‌ها در کنار زیبایی به دلیل جنس سخت خود محافظ خوبی برای اطلاعات شما بوده این حافظه با تمام سیستم‌های عامل سازگار بوده و در نتیجه گیری کلی فلش مموری زیبا، مقاوم و محافظ خوبی برای اطلاعات شما است.

 

 

 

مشخصات فنی فلش مموری سیلیکون پاور تاچ T01-16GB



  • ابعاد: 4.6 × 13.8 × 25 میلی‌متر
  • وزن: 2.6 گرم
  • جنس بدنه: فلز
  • رابط USB 2.0 , USB 1.1
  • ظرفیت16 گیگابایت
  • نشانگر LED: ندارد
  • مقاومت در برابر آب: دارد
  • مقاومت در برابر ضربه: دارد
  • مقاومت در برابر شوک و لرزش: دارد
  • مقاومت در برابر گرد و غبار: دارد
  • ضد اثر انگشت و لک: نمی باشد
  • سرعت انتقال اطلاعات: حداکثر 480 مگابیت بر ثانیه
  • ولتاژ مورد نیاز: 5 ولت
  • منبع تغذیه: پورت USB
  • سازگار با سیستم عامل‌های: Windows 8, Windows 7, Windows Vista, Windows XP, Mac OS 10.3.x, Linux 2.6.x

 


 


فلش مموری سیلیکون پاور Touch T07-16GB

 

 

فلش مموری سیلیکون پاور Touch T07-16GB


قطعات کامپیوتر - آی تی قیمت در مورد فلش مموری سیلیکون پاور برای شما توضیح میدهد:امروزه که اکثر اطلاعات حجیم ما در یک حافظه کوچک جای می‌گیرد حساسیت در انتخاب یک حافظه مناسب که در کنار ویژگی‌های ظاهری مقاوم و پشتبان خوبی برای حفاظت از اطلاعات ما باشد مهم است. طراحی زیبا و منحصر به فرد از ویژگی‌های ظاهری این فلش مموری است. این فلش مموری ، فلشی زیبا با قابلیت‌های کاربردی بوده است. سبک طراحی این مدل فلش‌ها در کنار زیبایی به دلیل جنس سخت خود محافظ خوبی برای اطلاعات شما بوده این حافظه با تمام سیستم‌های عامل سازگار بوده و در نتیجه گیری کلی فلش مموری زیبا، مقاوم و محافظ خوبی برای اطلاعات شما است.


مشخصات فنی Silicon Power Touch T07 Flash Memory

 


 شرکت سازنده: فلش مموری سیلیکون پاور / Silicon Power
ظرفیت حافظه: 32GB
وزن (گرم): 5.58
ابعاد (میلی متر): 25.7 x 17.1 x 9.7
رنگ: صورتی , آبی
مقاوم در برابر: آب, ضربه

سایر مشخصات:

دمای عملکرد: 0° C ~ 70° C جنس بدنه: پلاستیک فشرده
مشخصات فنی
پورت ارتباطی: USB 2.0
سیستم عامل: windows xp, windows 7, windows 8, windows 10, Mac OS 10.4x and later, Linux 2.6.X and later
بدنه محکم ساخته شده از پلاستیک فشرده
موجود در رنگ های متنوع
کوچک و سبک
بهره مند از فناوری COB، مقاوم دربرابر آب، ضربه و شوک
دارای بند جهت اتصادل درپوش به بدنه
نرم افزار رایگان SP Widget همراه با 7 ابزار دریافت پشتیبان
امکان دانلود رایگان برنامه بازیابی فایل ریکاوا

 


 


فلش مموری سیلیکون پاور تاچ T06 16GB

 


 

Silicon Power Touch T06 USB 2.0 Flash Memory-16GB


قطعات کامپیوتر - آی تی قیمت در مورد فلش مموری سیلیکون پاور برای شما توضیح میدهد:امروزه که اکثر اطلاعات حجیم ما در یک حافظه کوچک جای می‌گیرد حساسیت در انتخاب یک حافظه مناسب که در کنار ویژگی‌های ظاهری مقاوم و پشتبان خوبی برای حفاظت از اطلاعات ما باشد مهم است. طراحی زیبا و منحصر به فرد از ویژگی‌های ظاهری این فلش مموری است. این فلش مموری ، فلشی زیبا با قابلیت‌های کاربردی بوده است. سبک طراحی این مدل فلش‌ها در کنار زیبایی به دلیل جنس سخت خود محافظ خوبی برای اطلاعات شما بوده این حافظه با تمام سیستم‌های عامل سازگار بوده و در نتیجه گیری کلی فلش مموری زیبا، مقاوم و محافظ خوبی برای اطلاعات شما است.


مشخصات فنی فلش مموری سیلیکون پاور مدل تاچ T06



ابعاد:8.5 × 16 × 24 میلی‌متر
وزن:3.6 گرم
رابط: USB 2.0 , USB 1.1
ظرفیت:16 گیگابایت
نشانگر LED:نیست
مقاوم در برابر آب:هست
مقاوم در برابر ضربه:نیست
مقاوم در برابر شوک و لرزش:هست
مقاوم در برابر گرد و غبار:هست
ضد خش:نیست
ضد اثر انگشت و لک:نیست
سرعت انتقال اطلاعات:480 مگابیت بر ثانیه
ولتاژ مورد نیاز:5 ولت
منبع تغذیه:پورت USB
سازگار با سیستم عامل‌های:Windows 8, Windows 7, Windows Vista, Windows XP, Windows 2000, Mac OS 10.3.x, Linux 2.6.x




فلش مموری سیلیکون پاور تاچ موبایل T01-16GB



 

 

 

فلش مموری سیلیکون پاور تاچ موبایل T01-16GB

 


قطعات کامپیوتر - آی تی قیمت در مورد فلش مموری سیلیکون پاور برای شما توضیح میدهد:امروزه که اکثر اطلاعات حجیم ما در یک حافظه کوچک جای می‌گیرد حساسیت در انتخاب یک حافظه مناسب که در کنار ویژگی‌های ظاهری مقاوم و پشتبان خوبی برای حفاظت از اطلاعات ما باشد مهم است. طراحی زیبا و منحصر به فرد از ویژگی‌های ظاهری این فلش مموری است. این فلش مموری ، فلشی زیبا با قابلیت‌های کاربردی بوده است. سبک طراحی این مدل فلش‌ها در کنار زیبایی به دلیل جنس سخت خود محافظ خوبی برای اطلاعات شما بوده این حافظه با تمام سیستم‌های عامل سازگار بوده و در نتیجه گیری کلی فلش مموری زیبا، مقاوم و محافظ خوبی برای اطلاعات شما است.


 

مشخصات فنی Silicon Power Touch Mobile T01 Fla0sh Memory




شرکت سازنده: فلش مموری سیلیکون پاور / Silicon Power
ظرفیت حافظه: 16GB
وزن (گرم): 2.6
ابعاد (میلی متر): 24.7x13.8x4.6
رنگ: مشکی


مشخصات فنی
پورت ارتباطی: USB 2.0, OTG / اتصال به گوشی همراه
سیستم عامل: windows xp, windows 7, windows 8, windows 10, Mac OS 10.4x and later, Linux 2.6.X and later, Android / آندروید, IOS 8 or later / ایفون, Windows phone / ویندوز تلفن همراه
اتصال مستقیم به ابزارهای هوشمند دارای پورت micro USB و USB
بی نیاز از کابل
دارای آداپتور OTG سازگار با فلش های بهره مند از این فناوری
کاملا سازگار با استاندارد ارتباطی USB 2.0

 


 

فلش مموری سیلیکون پاور تاچ T07 16GB


Silicon Power Touch T07 USB 2.0 Flash Memory-16GB


قطعات کامپیوتر - آی تی قیمت در مورد فلش مموری سیلیکون پاور برای شما توضیح میدهد:امروزه که اکثر اطلاعات حجیم ما در یک حافظه کوچک جای می‌گیرد حساسیت در انتخاب یک حافظه مناسب که در کنار ویژگی‌های ظاهری مقاوم و پشتبان خوبی برای حفاظت از اطلاعات ما باشد مهم است. طراحی زیبا و منحصر به فرد از ویژگی‌های ظاهری این فلش مموری است. این فلش مموری ، فلشی زیبا با قابلیت‌های کاربردی بوده است. سبک طراحی این مدل فلش‌ها در کنار زیبایی به دلیل جنس سخت خود محافظ خوبی برای اطلاعات شما بوده این حافظه با تمام سیستم‌های عامل سازگار بوده و در نتیجه گیری کلی فلش مموری زیبا، مقاوم و محافظ خوبی برای اطلاعات شما است.


مشخصات فنی فلش مموری سیلیکون پاور مدل تاچ T07

 

 


ابعاد:3.5 × 12.3 × 35 میلی‌متر
وزن:4 گرم
رابط: USB 2.0 , USB 1.1
ظرفیت:16 گیگابایت
نشانگر LED:نیست
مقاوم در برابر آب:هست
مقاوم در برابر ضربه:هیست
مقاوم در برابر شوک و لرزش:هست
مقاوم در برابر گرد و غبار:هست
ضد خش:نیست
ضد اثر انگشت و لک:نیست
سرعت انتقال اطلاعات:480 مگابیت بر ثانیه
ولتاژ مورد نیاز:5 ولت
منبع تغذیه:پورت USB
سازگار با سیستم عامل‌های:Windows 8, Windows 7, Windows Vista, Windows XP, Windows 2000, Mac 10.3.X above, Linux 2.6.X above
سایر قابلیت‌ها:دارای بدنه استیل با درخشندگی منحصر به فرددارای تکنولوژی Chip On Board



قیمت فلش مموری سیلیکون پاور
قیمت فلش مموری siliconpower

 



:: بازدید از این مطلب : 1989
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 26 فروردين 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ali

شیپور پاسخگوی نیاز شماست

 
 

از دیرباز همواره ارزشمند ترین سرمایه زندگی برای همه انسانها وقت و  زمان آنها بوده و این ارزشمندی امروزه نیز همواره به قوت خود باقی است و این امر به این معنا است که همه مردم در زندگی پرمشغله وشلوغ امروزی تمایل دارند امور روزانه خود را در کمترین زمان و به سریع ترین نحو انجام دهند . خرید کردن همواره یکی از امور مهم و غیر قابل اقماض در طول روز برای هر شخصی در هر عصر و زمانی بوده است و همه مردم خواهان این هستند که خرید خود را سریعا انجام داده و از اتلاف وقت بپرهیزند . این روزها با پیشرفت ارتباطات و فناوری اطلاعات شبکه جهانی اینترنت رو به رشد است . با ترویج اینترنت در جامعه سایت هایی در زمینه های مختلف پیدایش یافته اند . یکی از انواع زمینه های کاری که سایت ها در آن فعالیت میکنند خرید و فروش است .


در این مطلب قصد داریم سه نمونه سایت تخفیف گروهی را به شما معرفی کنیم . سایت های تخفیف گروهی گامی مهم و ارزشمند  جهت کسب و کار اینترنتی میباشد . سایت های تخفیف گروهی ، کالا و خدماتی را برای مدت محدود با تخفیف بسیار بالا در سایت قرار میدهند . در صورتی که تعداد مشخصی از افراد ، آن کالا یا خدمات را خریداری نمایند ، آن تخفیف به خریداران تعلق می گیرد. یکی از سایت های معروف و بنام تخفیف گروهی سایت 5040 میباشد . سایت 5040 یکی فروشگاه اینترنتی است که خدمات ارزنده ای را به بازدیدکنندگان خود عرضه میکند . این سایت همچنین حاوی ویدئوهایی است که به معرفی کامل برخی از محصولات 5040 میپردازد .


سایت شیپور نیز از دیگر سایت هایی است که به کاربر این امکان را میدهد که خرید های خود را از طریق اینترنت انجام دهد و از اتلاف وقت حاصل از خرید اجناس جلوگیری نماید .  شیپور علاوه بر وبسایت که قابل مشاهده بر روی لپ تاپ  و کامپیوتر های شخصی است دارای یک نسخه اپلیکیشن اندروید میباشد . بواسطه این اپلیکیشن کاربردی ، کاربران میتوانند خریدهای خود را از طریق این اپلیکیشن در هر زمان و مکانی که تمایل داشتند انجام بدهند . بنابراین کاربران دیگر نگران دسترسی به لپ تاپ در مکانهای مختلف نیستند و میتوانند فروشگاه اینترنتی شیپور را در گوشی موبایل خود ، در اختیار داشته باشند .


از دیگر سایت های خرید که جز پیشگامان عرصه تخفیف گروهی به حساب می آید میتوان به سایت تخفیفان اشاره نمود . شما میتوانید پس از عضویت در این سایت پربازدید از خدمات این سایت بهرمند گردید . سایت تخفیفان هرروز هفته و به صورت 24 ساعته خدمات خود را در اختیار تمامی کاربران قرار میدهد . علاوه بر خدمات 244 ساعته ، سایت تخفیفان دارای کانال تلگرام و صفحه اینستاگرام است که همواره آماده خدمت به مشتریان است . از طریق سایت تخفیفان شما میتوانید کسب و کار خود را تبلیغ نموده و به عبارت دیگر از طریق  این سایت پربازدید کار خود را رونق ببخشید . برای خرید از طریق سایت تخفیفان میبایست پس از انجام ثبت نام در سایت، اقدام به ورود کنید که کافیست روی گزینه ورود کلیک نموده و با نام کاربری و رمز عبور خود وارد شوید.



:: بازدید از این مطلب : 2045
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 15 فروردين 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ali

آی تی قیمت به عنوان مرجع قیمت فروشندگان و وارد کنندگان در حوزه آی تی و تلفن همراه است و دارای بانک اطلاعاتی به صورت کاملا طبقه بندی شده از تمامی وارد کنندگان و فروشندگان صنف رایانه و گوشی موبایل میباشد در نظر داشته باشید که آی تی قیمت به هیچ عنوان فروشگاه اینترنتی نمیباشد و فقط یک مرجع قیمت میباشد پس قبل از انجام هر معامله ای لطفا استعلامات خود را نسبت به فروشنده و کالا بعمل آورید.

پس مدنظر قرار دهید که سایت آیتی قیمت ارتباط دهنده  فروشندگان صنف رایانه و خریداران است و سایت آی تی قیمت فروشنده کالا و خدمات نمیباشد و تنها با ایجاد محیطی کاملا رقابتی میان فروشندگان کامپیوتر و گوشی موبایل و قیمت های ارائه شده توسط آن ها سبب میگردد خریداران بتوانند به بهترین قیمت ها دسترسی پیدا کنند.
خدمات سایت آی تی قیمت بدون هیچ گونه هزینه ای و به صورت کاملا رایگان برای مصرف کنندگان میباشد با امکان استفاده آزاد و بدون محدودیت از ویترین آیتی قیمت و مشاهده مشخصات و قیمت ها و انتخاب بهترین گارانتی های قطعات کامپیوتر و خدمات پس از فروش آی تی قیمت علاوه بر آن که مرجع قیمت رایانه، دیجیتال ، گوشی موبایل و تبلت میباشد دارای بخش کاملا به روز و ویژه ای در زمینه اخبار آی تی ،اخبار تکنولوژی و اخبار فناوری اطلاعات و گوشی موبایل میباشد.

آی تی قیمت با اطلاع رسانی قیمت به روز تمامی محصولات بازار کامپیوتر در بخش های گوناگون از جمله:

قیمت قطعات کامپیوتر یا همان سخت افزار شامل قیمت (آلین وان ، هارد ، فلش مموری ، مادربرد ، کارت گرافیک ، رم کامپیوتر ، سی پی یو ، پاور کامپیوتر، مانیتور ، لوازم جانبی کامپیوتر ، کیس کامپیوتر ، اسپیکر ، کیبورد و موس و...)

لپ تاپ یا همان نوت بوک شامل قیمت ( لوازم جانبی لپ تاپ ، باتری لپ تاپ، آداپتور لپ تاپ ، هارد لپ تاپ ، مادربرد لپ تاب ، رم لپ تاپ ، ال ای دی لپ تاپ ، قطعات لپ تاپ ، شارژر لپ تاپ ، دی وی دی لب تاپ ، کول پد لپ تاپ ، باطری لپ تاپ ، شارژر لپ تاپ ، اسپیکر لپ تاپ ، کیبورد لپ تاپ ، کیف لپ تاپ ، کوله پشتی لپ تاپ و ...)

تبلت شامل قیمت (تبلت ، باتری تبلت ، شارژر تبلت ، اسکرین گارد تبلت ، گارد تبلت ، کیف تبلت ، کابل تبلت ، قطعات تبلت ، لوازم جانبی تبلت ، ال سی دی تیلت و ...)

 گوشی موبایل یا همان تلفن همراه شامل قیمت (گوشی موبایل ، لوازم جانبی گوشی موبایل ، قطعات کوشی موبایل ، کارت حافظه گوشی موبایل ، کابل گوشی موبایل ، آداپتور  گوشی موبایل ،کیف گوشی موبایل ، شارژر همراه گوشی موبایل ، قاب گوشی موبایل ، شارژر گوشی موبایل ،رم گوشی موبایل ، گارد گوشی موبایل ، اسکرین گارد گوشی موبایل ، ال سی دی گوشی موبایل ،کاور هوشمند گوشی موبایل ، گوشی تلفن ، ساعت هوشمند دیجیتالی ،  مونوپاد ، پاور بانک و...)

نرم افزار شامل قیمت (نرم افزار مهندسی ، نرم افزار حسابداری ، نرم افزار تخصصی ، نرم افزار گرافیکی ، نرم افزار کابردی و...)

ماشینهای اداری شامل قیمت (اسکنر، صندوق پول فروشگاهی ، تجهیزات سالن کنفرانس ، پرینتر سه بعدی ، پرینتر یا چاپگر ، دستگاه فتوکپی ، دستگاه فاکس ، بارکدخوان ، دستگاه کاغذخردکن ، دستگاه پولشمار ، مواد مصرفی چاپگر ، کارتریج پرینتر ، فیش پرینتر ، ویدئو پروژکتور ، دستگاه حضور و غیاب ، قطعات پرینتر ، اسکنر ،  ریبون پرینتر و... )

تجهیزات شبکه شامل قیمت (سرور ، سوئیچ شبکه ،رک ، دوربین مداربسته ، دوربین مداربسته AHD ، دوربین مداربسته تحت شبکه HD، دوربین مداربسته آنالوگ ،مودم ، روتر ، کابل شبکه ، سانترال ، تجهیزات پسیو شبکه ، تجهیزات اکتیو شبکه ، فیبر نوری ،یو پی اس ،هارد سرور ، رم سرور ، مادربرد سرور ، آی پی فون ، مرکز تلفن و...)

تعمیرات تخصصی شامل (تعمیرات پرینتر ، تعمیرات اسکنر ، تعمیرات سرور ، تعمیرات ویدئو پروژکتور ، تعمیرات هارد سرور ،تعمیرات رم سرور ، تعمیرات مادربرد سرور ، تعمیرات ورک استیشن ، تعمیرات سوئیچ شبکه ،تعمیرات کارت گرافیک ، تعمیرات مادربرد ، تعمیرات هارد ، تعمیرات قطعات کامپیوتر ، تعمیرات لپ تاپ ،تعمیرات گوشی موبایل و...)

 

لوازم صوت و تصویر شامل قیمت (تلویزیون ، گیرنده دیجیتال ، اسپیکر حرفه ای ، دوربین ، دوربین عکاسی ، دوربین فیلمبرداری ، لنز دوربین ، باتری دوربین  ، کوادکوپتر،کنسول بازی و...)

 



:: بازدید از این مطلب : 1988
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 14 فروردين 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ali
شایع ترین علت کمردرد در جوامع مختلف فتق دیسک است



دیسک های بین مهره ای در کل یک چهارم طول ستون فقرات را تشکیل می دهند. دیسک ها در ناحیه ی گردن و کمر که حرکت بیشتری دارند، ضخیم تر هستند.
 
 کمردرد مشکلی است که هم دلایل داخلی دارد و هم عوامل خارجی باعث بروز آن می شوند. ایستادن طولانی مدت، بارداری، بلند  کردن چیزهای سنگین یا مشکلات ریوی می توانند باعث کمردردهای شدید شوند.

 شایع ترین علت کمردرد در جوامع مختلف فتق دیسک است که بیش از ۹۰ درصد علل کمردردها را تشکیل می دهد. فتق دیسک عمدتاً در سنین ۳۵ تا ۵۵ سالگی رخ می دهد که البته در سنین بالاتر نیز ممکن است دیده شود.
 
دیسک های بین مهره ای در کل یک چهارم طول ستون فقرات را تشکیل می دهند. دیسک ها در ناحیه ی گردن و کمر که حرکت بیشتری دارند، ضخیم تر هستند.

چه كنیم كه مبتلا به كمر درد نشویم؟

براى جلو گیرى از ابتلاء به كمر دردهاى عادى باید اقدامات زیر را انجام دهیم:
 
1- از دولا دولا راه رفتن و در حال قوز نشتن پرهیز كنیم و سعى نمائیم همیشه مستقیم راه برویم و نفسهاى عمیق بكشیم تا قلب و معده درست كار كند و خون به طرز صحیح در بدن جریان یابد.
 
2- باید از پوشیدن لباس تنگ و كفش تنگ بپرهیزیم، مخصوصا خانمها باید به این نكته بیشتر توجه كنند و تندرستى خود را به خاطر كفشهاى پاشنه بلند و سوتین و كمربند تنگ به خطر نیندازند.
 
3 - در موقع نشستن پشت میز، سعى كنیم همیشه با مستقیم نشستن، شانه و كمر خود را در حال استراحت نگاه بداریم و گاه گاهى وضع نشستن خود را تغییر بدهیم تا از فشار عضلات جلو گیرى نموده باشیم. اطمینان حاصل كنیم میز و یا صندلى بیش از اندازه بلند و یا كوتاه نیست و مىتوانیم روى آن راحت بنشینیم.
 
4 - هر روز بطور منظم، به اندازه كافى ورزش كنیم. مخصوصا اطفال را وادار كنیم به اندازه كافى ورزش كنند تا عضلات پشت كمر شان نیرومند شود.
 
5- در موقع خواب اطمینان حاصل كنیم كه در بستر صاف و فرو نرفته می خوابیم. وجود هر نوع فرو رفتگى در بستر خواب موجب وارد آمدن فشار بر كمر است. افرادى كه نسبت به كمر درد حساسیت دارند بهترست روى تخت خواب صاف چوبى و یا روى زمین بخوابند.
 
6-  اگر نسبت به كمر درد حساسیت داریم باید از برداشتن بارهاى سنگین به كلى بپرهیزیم و اگر سالم هستیم در موقع برداشتن بار سنگین، زانوها را خم كنیم و در حالى كه پشتمان را مستقیم نگاه داشته‌ایم، بار را طورى بر داریم كه فشار بیشتر روى زانو و بازو وارد آید نه بر كمر. خم كردن گردن در موقع برداشتن بار سنگین موجب می شود كه فشار فوق العاده بر كمر وارد آید و احیانا به آن صدمه برسد.  
 
مصرف بابونه به رفع دردهای سیاتیکی کمک می کند
 
گیاهان دارویی مفید برای کمردرد عبارتند از:
 
 
 
بابونه
توصیه می شود افراد مبتلا به دردهای سیاتیکی، روزانه 30 گرم گل بابونه خشک را در 1 لیتر آب دم کرده و طی 3 وعده، میل نمایند
 
 
 
اکلیل کوهی
یکی از بهترین گیاهان دارویی که به سرعت دردهای سیاتیکی را آرام می کند، اکلیل کوهی است. طرز استفاده از این گیاه دارویی به این شکل است که دویست گرم برگهای خشک اکلیل کوهی را پودر کرده، در عسل خمیر نموده و روزانه 1 قاشق مرباخوری میل شود.  
 
 
خرما
خوردن روزانه چند عدد خرما و همچنین مالیدن مخلوطی از خرمای بدون هسته و دنبه و زنجبیل و کمی روغن کنجد به موضع درد و بستن آن روی ناحیه کمر، در تسکین درد بسیار مؤثر است.
 
گیاه خارخسک
 
یا شاخ و برگ تازه خارخسک را در روغن کنجد بجوشانید تا آب آن بخار شود و روغن بماند و این روغن را به مفاصل و کمر بمالید تا درد مفاصل و کمر رفع شود .
 
پسته  
 
برای رفع سستی کمر مغز پسته را برشته کرده تا قهوه ای شود و با انگشت شست دست محکم گودی کمر را با این مغز های برشته مالش دهید تا روغن پسته وارد پوست کمر شود .
 
 
ترب سیاه
از دیگر داروهای مؤثر در درمان دردهای سیاتیکی و دیسک کمر، ترب سیاه است که می توان آب آن را میل نمود و تفاله اش را روی موضع درد بست.  
 
 
 
بید
بیش از ۲ هزار و ۴۰۰ سال پیش یونانیان باستان از بید برای درمان درد استفاده می کردند. امروزه نیز از این گیاه که مسکن قوی است برای رفع کمردرد، آرتریت، سردرد و بیماری های التهابی مانند التهاب تاندون (زردپی) استفاده می شود. سالیسین نوعی ماده تسکین دهنده درد در این گیاه، باعث کشف آسپرین شد.  

عصاره زنجبیل می تواند در تسکین درد عضله و مفصل مؤثر باشد
 
 زنجبیل
در طب قدیم آسیا، از زنجبیل برای درمان انواع درد استفاده می شد. عصاره زنجبیل می تواند در تسکین درد عضله و مفصل مؤثر باشد زیرا حاوی فیتوکمیکال است که مانع از بروز التهاب می شود. دمنوش زنجبیل درد شما را تسکین می دهد و فوراً حال شما را بهتر می کند. این چای برای کم خونی، ضعف، بی اشتهایی و سردرد نیز مفید است. با این حال، برای آنکه دچار مشکلات دیگری نشوید، در مصرف آن زیاده روی نکنید و همیشه در هنگام آماده کردن این جوشانده، میزان کمی از این گیاه را اضافه کنید. در غیر این صورت، ممکن است پس از خوردن غذاها و نوشیدنی های اسیدی، دچار مشکل شوید.
 
 
 
لاله سرنگون
استفاده از مرهم لاله سرنگون نیز در درمان دردهای سیاتیکی مؤثر است. برای تهیه این مرهم، ابتدا 50 گرم دنبه گوسفند که به ملایمت با حرارت ذوب شده را به آن افزوده و خوب به هم می زنیم و سپس کمی روغن کنجد به آن اضافه کرده، هر بار کمی از این مرهم را روی کمر گذاشته با پارچه نازکی ببندید.
 
به عنوان آخرین تجویز و شاید مهمترین درمان دردهای کمر و سیاتیک، مجدداً تأکید می شود پرهیز از استرسهای روحی و مصرف آرام بخشهای گیاهی مثل بادرنجبویه، اسطخدوس و بابونه در تسکین این نوع دردها و کوتاه نمودن طول درمان بسیار مؤثر و مفید است.
 
مطالب مرتبط


:: بازدید از این مطلب : 2606
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 14 فروردين 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ali
 
 
کهیر یکی از بیماری های پوستی است که با خارش بسیار همراه است. بیشتر افراد برای درمان کهیر به حمام پناه می برند در صورتی که نمی دانند حمام با آب داغ کهیرشان را بدتر می کند.
 
بر اساس گزارش‌های American College of Allergy، Asthma & Immunology، بیست درصد مردم جهان در طول زندگی‌شان حداقل یک‌بار با مشکل کهیر روبه‌رو می‌شوند. بخش آزاردهنده کهیرها نیز همان خارش‌های ناشی از کهیر هستند که می‌توانند بر روی کیفیت زندگی افراد، تاثیر منفی بگذارند. اما راه‌های زیادی وجود دارد که خارش‌های ناشی از کهیر مزمن را کاهش دهید. مثلا دوش گرفتن, اما حمام کردن با آب داغ می‌تواند کهیر را بدتر کند، چرا؟!
 
متخصصان می‌گویند که گرمای زیاد می‌تواند باعث تاخیر خون شاهرگ شود، و همین مسئله است که به کهیر فرصت می‌دهد تا خون بیشتری را به جریان بیاندازد و احتمال گسترش کهیررا بیشتر می‌کند.
 
توصیه متخصصان این است که به‌جای آب خیلی گرم یا داغ، از دوش یا حمام آب سرد استفاده کنند تا از این طریق خارش ناشی از کهیر را تسکین دهند. ضمن این‌که باید از صابون‌ها و محصولات شوینده‌ای استفاده کنید که بدون عطر و مخصوص پوست‌های حساس باشند.
 
البته محصولات شوینده باعث کهیر نمی‌شوند، اما باید به‌اندازه کافی احتیاط کنید که کهیر بدتر نشود.
 
 
مطالب مرتبط


:: بازدید از این مطلب : 5149
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 14 فروردين 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ali
نیمرو درست کردن هم قلق خودش را دارد. اگر دلتان می‌خواهد یک نیمروی متفاوت و خوشمزه داشته باشید، مدل پیتزایی آن را امتحان کنید.
 
مواد لازم:
 
1 عدد خمیر پیتزا، 2 عدد تخم‌مرغ، 100 گرم پنیر پیتزا، 1 ق س کنجد، به میزان لازم ساقه پیازچه، به میزان لازم نمک و فلفل
 
طرز تهیه:
 
1. خمیر پیتزای آماده را درون سینی فر بگذارید. فر را از قبل با دمای 180 درجه سانتی‌گراد روشن کنید.
 
2.  روی خمیر پیتزا کمی پنیر بریزید.
 
3.  حالا تخم‌مرغ‌ها را درون ظرف بشکنید و بعد روی خمیر پیتزا بریزید.
 
4.  ساقه پیازچه خردشده را هم روی بقیه موادتان بریزید.
 
5.  کنجد و بقیه پنیر پیتزا را روی تخم‌مرغ‌ها بریزید. نمک و فلفل را هم اضافه کنید.
 
6.  پیتزا را به مدت 5 دقیقه داخل فر بگذارید. پیتزای شما آماده است.


مطالب مرتبط


:: بازدید از این مطلب : 1944
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 11 فروردين 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ali
کباب لقمه ای یکی از انواع کباب هایی است که طرفداران زیادی دارد. به جای اینکه این نوع کباب را از بیرون بخرید، خودتان تهیه کنید. همچنین طرز تهیه نوعی خمیر را به شما آموزش می دهیم که کبابتان را لای آن بپیچید.
 

مواد اولیه:
 
مواد لازم خمیر کباب لقمه:
 
آرد 200گرم
مایه خمیر 1 ق س
آب ولرم 1/4 پیمتنه
نمک 2 ق چ
شیر 3/4پیمانه
روغن 1/4 پیمانه
 
طرز تهیه کباب لقمه ای خانگی
 
مواد میانی کباب لقمه:
 
    گوشت چرخ کرده 650گرم
    پیازداغ 1 ق س
    نمک، فلفل و زردچوبه به میزان لازم
    تخم مرغ 1عدد
    پودر سوخاری 2 ق س
    پنیر پیتزا 100گرم
    زرده تخم مرغ (برای رومال) یک عدد
 
 
روش تهیه خمیر کباب لقمه:
 
*. مایه خمیر را به همراه شکر در آب ولرم 37درجه ریخته و 5 دقیقه زمان دهید تا عمل بیاید.
 
*. در ظرف دیگر نمک و آرد را با هم مخلوط کنید. مایه خمیر عمل آمده را اضافه کنید.
 
*. سپس به ترتیب شیر و در نهایت روغن را به خورد خمیر بدهید.
 
*. خمیر به دست آمده را در سطح آردپاشی شده به مدت 10 دقیقه با دست ورز دهید.
 
*. در صورتی که تمایل دارید می توانید با 100 ضربه زدن خمیر به سطح میز آن را به عمل آورید.
 
*. سپس خمیر را در ظرف چرب شده قرار داده روی آن را بکشید و به مدت یک ساعت زمان دهید تا عمل آید.
 
*. پس از استراحت خمیر، آن را به صورت یک مستطیل بزرگ باز کنید.
 
*. برش های مثلثی به صورت مثلث های متساوی الساقین درآورید.
 
*. کباب ها را روی ضلع 10 سانت گذاشته، پنیر پیتزا را قرار داده و به آرامی با خمیر رول کنید.
 
*. رومال زرده را زده و در سینی چرب شده قرار داده در فر 180 درجه بگذارید.
 
روش تهیه مواد میانی:
 
*. گوشت را همراه پیازداغ، نمک، فلفل، زردچوبه و تخم مرغ خوب ورز دهید. پودر سوخاری را نیز در مواد ریخته و مواد را یک ساعت در یخچال استراحت دهید. سپس به صورت لوله های 10 سانتی متری درآورده و در روغن سرخ کنید.
 
نکات آشپزی:
 
1- اگر مایه خمیر شما پس از 5 دقیقه عمل نکرد، نشان آن است که مایه خمیر تاریخ مصرف گذشته و قابل استفاده نیست.
 
2- زمان پخت: حدودا 15 دقیقه است.
 
خواص تخم مرغ:
 
*. تخم مرغ انواع دسر ، پیش غذا،دسرهای خوشمزه - بسیارغنی پروتئین است. ارزش بیولوژیکی پروتئین تخم مرغ بسیار بالاست و نسبت به سایر منابع پروتئینی مثل لبنیات، گوشت ها و حبوبات غنی تر است. پروتئین تخم مرغ دارای تمامی اسیدآمینه های ضروری برای سلامتی بدن می باشد.

 
مطالب مرتبط


:: بازدید از این مطلب : 2008
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 11 فروردين 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ali
اگر دلتان یک شام ساده و راحت می‌خواهد ماست جوش دامغان بهترین انتخاب است.مواد زیادی هم لازم ندارد. اگر ماست و پیاز در خانه داشته باشید حل است و می‌توانید یک شام خوشمزه و البته سنتی و اصیل درست کنید.

 
 
مواد لازم برای 2 نفر
 
    2لیوان ماست                
    1 عددپیاز                   
    3حبه سیر                   
    1ق س نعنا           
    2عددگوجه‌فرنگی
    1عددبادمجان در صورت تمایل
    1ق س آرد  
 
 
طرز تهیه:
 
1.  ابتداپیاز را نگینی خرد کنید وبا کمی روغن تفت دهید.
 
2. حالا آرد  را اضافه کنید و روی حرارت کم هم بزنید.
 
3. سیر را نگینی خرد کنید،روی بقیه مواد بریزید و تفت دهید.
 
4. گوجه‌فرنگی و بادمجان رانگینی ریز خرد کنید و به مواد اضافه کنید.
 
5. حالاماست ونعنا را با یک لیوان آب مخلوط کنید، روی بقیه مواد بریزید و بگذارید روی حرارت ملایم جوش بیاید. بعد از 20 دقیقه مواد را از روی حرارت بردارید.
 
نکته
 
این غذا را باید با نان خشک و به‌صورت ترید سرو کنید.


 
مطالب مرتبط


:: بازدید از این مطلب : 2056
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 11 فروردين 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ali
غذاهای سریع یکی از انواع غذاهای مورد توجه خانم های کارمند هستند. یکی از این غذاهای سریع و خوشمزه، اسنک قارچ و جعفری است. در این مقاله طرز تهیه اسنک قارچ و جعفری را آموزش می دهیم.



مواد لازم برای اسنک قارچ و جعفری :
 
قارچ : 250 گرم
سیر : 5 حبه
روغن زیتون : 5 قاشق غذاخوری
نان تست : 10 عدد
جعفری خرد شده : 5 قاشق غذاخوری
آبلیمو : 1 قاشق چایخوری
نمک و فلفل : مقدار لازم
 
 
طرز تهیه اسنک قارچ و جعفری :
 
روغن زیتون را داخل ماهیتابه ای بریزید و روی حرارت ملایم قرار دهید تا گرم شود ، سیرهای خرد شده را به روغن اضافه کنید و کمی تفت دهید تا سیرها نرم شوند.
 
قارچ ها را به صورت ورقه ای خرد کنید و به سیر اضافه نمایید ، حرارت را را زیاد کنید و تفت دهید تا آب قارچ کشیده شود سپس جعفری خرد شده ، آبلیمو ، نمک و فلفل را اضافه کنید و از روی حرارت بردارید.
 
نان های تست را داخل سینی فر بچینید ، حرارت بالای فر را روشن کنید و سینی را داخل فر قرار دهید تا نان ها طلایی شوند ، برگردانید تا طرف دیگر نان نیز برشته شود ( میتوانید روی نان ها را با روغن زیتون یا روغن با طعم سیر برس بکشید ).
 
پس از اینکه نان های تست آماده شدند در ظرف بگذارید ، مقداری از مایه قارچ روی نان ها بریزید و اسنک را با سس دلخواه تان سرو کنید.
 
 


مطالب مرتبط


:: بازدید از این مطلب : 2009
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 11 فروردين 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ali
گوشت را با یک عدد پیاز بگذارید خوب بپزد...
 

مراغه‌ ای‌ ها در پخت کتلت و شامی مهارت خاصی دارند. اگر از طرفداران پرو پا قرص شامی هستید، حتماً این مدل مراغه‌ ای آن را می‌پسندید. غذایی خوشمزه و خوش‌ طعم که قطعاً در برنامه غذایی شما جای می‌گیرد.

 مواد لازم برای 4  نفر
 
    300 گرم گوشت گوسفند
    1عدد تخم‌مرغ
    2 عدد سیب‌زمینی
    2 عددپیاز
    1 ق س سبزی معطر
    به میزان لازم نمک، فلفل و زردچوبه
 
 
طرز تهیه:
 
1. گوشت را با یک عدد پیاز بگذارید خوب بپزد.
 
2. وقتی گوشت پخت آن را خوب بکوبید تا له شود.
 
3. یک پیاز دیگر را رنده کنید و آبش را بگیرید، سپس آن را روی گوشت بریزید.
 
4. سیب‌زمینی را هم رنده کنید و روی گوشت بریزید.
 
5. تخم‌مرغ را هم روی گوشت بریزید و با نمک، فلفل، زردچوبه و سبزی معطر موادتان را خوب مخلوط کنید.
 
6. در یک تابه مناسب روغن بریزید تا داغ شود. وقتی روغن خوب داغ شد، از موادتان به  اندازه یک قاشق بزرگ بردارید و درون روغن بریزید و سرخ کنید.
 
نکته
برای این شامی از جعفری خرد شده، ریحان خرد شده و یا هر سبزی معطری که مورد نظرتان است می توانید استفاده کنید.

 
مطالب مرتبط


:: بازدید از این مطلب : 1845
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 11 فروردين 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ali
مخلوط میوه به این کیک طعم و مزه مطلوبی داده و نیز موجب شیرینی می شود, در نتیجه دیگر نیازی به اضافه نمودن شکر نیست.
 
مواد لازم:
 
     کره, سرد شده و به قطعات کوچک خرد شده: 150 گرم
     آرد معمولی: 350 گرم
     بکینگ پودر: 2 قاشق چای خوری
     پودر ادویه مخلوط: 1 قاشق چای خوری
     برگه زردآلو, خرد شده: 75 گرم
    خرمای خشک, خرد شده: 75 گرم
     گیلاس شکری, خرد شده: 75 گرم
     کشمش: 100 گرم
     شیر: 125 میلی لیتر
     تخم مرغ, زده شده: 2 عدد
     پوست رنده شده پرتقال: 1 عدد
     آب پرتقال: 6 قاشق غذاخوری
     عسل: 3 قاشق غذاخوری
 
 
کیک میوه ای بدون شکر
 
طرز تهیه:
 
1. قالب گرد 20 سانتیمتری را با کمی کره چرب نموده و کف آن کاغذ روغنی بیاندازید.
 
2. آرد , بکینگ پودر و پودر ادویه مخلوط را داخل کاسه ای الک نمایید.
 
3. کره را به این مواد خشک اضافه نموده و با نوک انگشت مالش دهید تا شبیه به خرده نان شود.
 
4. زردآلو , خرما , گیلاس شیرین , کشمش را با شیر , تخم مرغ زده شده , پوست رنده شده ی لیمو و آب لیمو مخلوط نمایید.
 
5. عسل و مخلوط میوه را به مواد خشک اضافه نموده , آنقدر هم بزنید تا نرم و کش دار شود . مواد را با قاشق داخل قالب کیک آماده ریخته و روی سطح کیک را صاف نمایید.
 
6. کیک را در فری که از قبل گرم شده روی حرارت 180 درجه سانتیگراد یا 350 درجه فارنهایت و یا عدد 4 فرهای گازی به مدت 1 ساعت بپزد تا اگر سیخی را وسط کیک فرو بردید , مواد به آن نچسبند.
 
7. قبل از بیرون آوردن کیک بگذارید درون قالب بماند تا سرد شود.
 
توصیه سرآشپز:
 
جهت تنوع در نوع میوه کیک میوه ای , می توانید یک عدد موز رسیده پوره شده را جایگزین عسل نمایید.



مطالب مرتبط


:: بازدید از این مطلب : 2842
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 10 فروردين 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ali
همبرگر مرغ از مجموعه دستورغذایی های مارتا استوارت است که ما طرز تهیه آن را برای شما آماده کرده ایم. استفاده از گوشت ران مرغ، همبرگر مرغ را مانند همبرگر گوشت خوشمزه و آبدار می کند. سبزیجات هم هرچه بهتر پخته شده و نرم شوند، طعم و بافت بهتری به همبرگر می دهند.

همبرگر مرغ از مجموعه دستورغذایی های مارتا استوارت است که ما طرز تهیه آن را برای شما آماده کرده ایم. استفاده از گوشت ران مرغ، همبرگر مرغ را مانند همبرگر گوشت خوشمزه و آبدار می کند. سبزیجات هم هرچه بهتر پخته شده و نرم شوند، طعم و بافت بهتری به همبرگر می دهند.

مواد لازم:

        سس مایونز به میزان لازم
        گوجه فرنگی  به میزان لازم
        کاهو  به میزان لازم
        نان همبرگر  ۴ عدد
        مرغ  ۴۵۰ گرم
        فلفل سیاه  به میزان لازم
        نمک  به میزان لازم
        کرفس  ۱ شاخه
        فلفل دلمه ای  ۱/۲ عدد
        پیاز  ۱ عدد کوچک
        روغن ۲ قاشق غذاخوری



طرز تهیه:

1-در ماهیتابه ای بزرگ، 1 قاشق غذاخوری روغن گرم کنید. پیاز، فلفل دلمه ای و کرفس را در آن بریزید، بر روی آن ها نمک و فلفل سیاه بپاشید. سبزیجات را برای 8 تا 10 دقیقه تا نرم شوند، تفت دهید. آن ها را از ماهیتابه خارج کرده ، در کاسه ای متوسط بریزید و بگذارید تا خنک شوند.

2-مرغ را به سبزیجات اضافه کرده و آن ها را خوب با هم مخلوط کنید. از آن ها 4 عدد همبرگر، هر یک به قطر تقریبا 10 سانتی متر درست کنید.

3-در همان ماهیتابه، 1 قاشق غذاخوری روغن باقیمانده را روی حرارت متوسط گرم کنید، همبرگر ها را برای 6 تا 8 دقیقه از هر طرف تا مغز پخت و قهوه ای رنگ شوند، بپزید.

4-نان ها را از وسط برش دهید. همبرگر های مرغ پخته شده را در نان همبرگر قرار دهید، کاهو، گوجه فرنگی و سس مایونز روی آن ها بگذارید و سرو کنید.

نکات:

1- پیاز را ریز خرد کنید.

2- از فلفل دلمه ای زرد یا نارنجی استفاده کنید. فلفل دلمه ای و کرفس را هم ریز خرد کنید.

3- از ۴۵۰ گرم گوشت مرغ چرخ کرده استفاده کنید. ترجیحا ار گوشت ران مرغ استفاده کنید.



:: بازدید از این مطلب : 1908
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 10 فروردين 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ali
پودینگ نان و موز، از مجموعه دستورغذایی های مارتا استوارت است که ما دستور پخت آن را برای شما آماده کرده ایم. در طرز تهیه این پودینگ از نان باگت استفاده شده است که آن را منحصر به فرد می کند.

پودینگ نان و موز، از مجموعه دستورغذایی های مارتا استوارت است که ما دستور پخت آن را برای شما آماده کرده ایم. در طرز تهیه این پودینگ از نان باگت استفاده شده است که آن را منحصر  به فرد می کند.

مواد لازم:

        نان باگت  ۶۳۰ گرم
        موز  ۳ عدد
        وانیل  ۱/۲ قاشق چای خوری
        نمک  ۱/۲ قاشق چای خوری
        شکر قهوه ای تیره  ۳/۴ پیمانه
        تخم مرغ  ۳ عدد
        کره بدون نمک  ۲ قاشق سوپ خوری



طرز تهیه:

   1- از قبل فر را تا 325 درجه سانی گراد گرم کنید. سینی فر که با 1.5 سانتی متر آب پر شده است را در طبقه وسط فر قرار دهید. 4 قالب 170 گرمی مخصوص را با کره چرب کنید و کنار بگذارید. خامه, تخم مرغ ها, نصف پیمانه شکر, نمک و وانیل را با همزن دستی مخلوط کنید و کنار بگذارید.

   2- کره را به 8 قطعه تقسیم کنید.یک قطعه کره و نصف قاشق چایخوری شکر را در هر قالب قرار دهید.1/8 تکه های موز را روی کره و شکر بگذارید.روی موز ها را با 4 تکه نان بپوشانید. روی هر کدام نصف قاشق چایخوری شکر بپاشید. نصف مخلوط خامه را روی قالب ها بریزید تا نان ها را کاملا بپوشاند. باقی مانده موز ها را بین قالب ها تقسیم کنید و روی هر کدام نصف قاشق چایخوری شکر بپاشید و باقی مانده ی نان ها را روی آن ها بگذارید و اضافه ی مخلوط خامه را روی آنها بریزید و فشار دهید تا کاملا نان را در بر بگیرد. در هر کدام یک قطعه کره قرار دهید و باقی مانده ی شکر را روی آنها بپاشید.

    3-روی هر قالب را آزادانه با فویل بپوشانید و آنها را در آب جوش به مدت 30 دقیقه بپزید. فویل ها را بردارید و 30 دقیقه ی دیگر بپزید. قبل از سرو اجازه دهید قالب ها روی سینی فر به مدت 30 دقیقه بمانند تا خنک شوند.

نکات:

1- برای تهیه این دستور از موز های کوچک استفاده کنید(حدود ۴۵۰ گرم) و آن ها را به قطعاتی با قطر تقریبی ۰٫۵ سانتی متر برش دهید.

2- از خمیر نان باگت ۳۲ تکه کوچک جدا کنید(حدود ۶۳۰ گرم).

3- به مقدار اضافه ای از کره برای چرب کردن قالب ها نیاز خواهید داشت.



:: بازدید از این مطلب : 2784
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 10 فروردين 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ali
در این گرمای تابستان یکی از چیزهایی که خیلی می چسبد بستنی است که از کوچک و بزرگ همه عاشقش هستند و نمی توانند از آن بگذرند. در این مطب طرز تهیه بستنی یخی شکلاتی را به شما آموزش داده ایم.
 
مواد لازم:
 
    توت فرنگی (حلقه شده) 1 فنجان
    عصاره وانیل (خالص) 1 قاشق چایخوری
    نمک 1/4 قاشق چایخوری
    شربت ذرت 1/4 فنجان
    شکر 1 فنجان
    پودر کاکائو (شیرین نشده) 3/4 فنجان
    شیر (1 درصد چربی) شیر 3 فنجان
 
 
طرز تهیه بستنی یخی شکلات و توت فرنگی
 
طرز تهیه:
 
1-شیر، شکر، پودر کاکائو، شربت ذرت و نمک را در یک روغن دان متوسط روی حرارت پایین مخلوط کنید و هم بزنید تا شکر آب شود.
 
2-مخلوط را از روی شعله بردارید و وانیل را اضافه کنید و هم بزنید.
 
3-قابلمه را داخل یک کاسه بزرگ آب و یخ قرار دهید تا دمای مخلوط به دمای اتاق برسد و خنک شود. مواظب باشید آب داخل قابلمه نریزد.
 
4- 2قاشق سوپخوری توت فرنگی داخل هر قالب بستنی یخی بریزید سپس روی آن مخلوط شیری را بریزید.
 
5- 1 ساعت در فریزر قرار دهید سپس چوب بستنی را در آن فرو کنید سپس 24 ساعت دیگر در فریزر قرار دهید تا سفت شود.
 
6-وقتی می خواستید بستنی را سرو کنید دور قالب آب گرم بگیرید تا بستنی از قالب جدا بشود.
 


مطالب مرتبط


:: بازدید از این مطلب : 1935
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 10 فروردين 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ali
سوپ عدس یکی از سوپ های پر خاصیت است که تقریبا می توان هر روز به مدت یک ماه تمام در میز افطار استفاده کرد. این سوپ رسمی ماه رمضان برای فلسطینی ها و خاورمیانه است، که این ماه مبارک را جشن می گیرند.
 
 
عدس غنی از فیبر، پروتئین و ویتامین C و کم کالری است که باعث می شود یک گزینه مورد پسند فوق العاده سالم و گیاهی باشد.
 
 
مواد لازم برای سوپ عدس برای افطار ماه رمضان
 
روغن زیتون : 1/4 پیمانه
پیاز ریز خرد شده : 1 پیمانه  
عدس قرمز : 1 پیمانه، به طور کامل شسته شده
سبزیجات معطر : 2 پیمانه  
 نمک برای مزه دار کردن
زیره سبز : 1 قاشق  غذا خوری
زرد چوبه : 1 قاشق چای خوری  
نصف لیموی فشرده شده
جعفری برای چاشنی
 
 
طرز تهیه سوپ عدس برای افطار
 
1 - در یک قابلمه روی حرارت متوسط پیاز خرد شده را با روغن زیتون به آرامی تفت دهید تا قهوه ای شود.
 
2 - عدس را اضافه کرده و با پیاز برای یک یا دو دقیقه هم بزنید (عدس ها را قبل از پختن، بو بدهید تا به آنها عطر و طعم بیشتری دهد).
 
3 - سبزیجات و 6 فنجان آب اضافه کنید (و یا می توانید 6 فنجان آب مرغ اضافه کنید).
 
4 - در قابلمه را گذاشته و آن را روی حرارت کم و متوسط به مدت یک ساعت قرار دهید تا زمانی که عدس ترد شود.
 
5 - اکنون پس از پختن آنها، زیره سبز، زردچوبه، نمک برای مزه دار کردن، و آب نصف یک لیمو را اضافه کنید.
 
6 - این ترکیب را با استفاده از یک مخلوط کن برقی مخلوط کنید تا یک سوپ منسجم و خامه ای بدست آید.
 
7 - با جعفری به آن چاشنی بزنید و آن را گرم میل کنید.



مطالب مرتبط


:: بازدید از این مطلب : 1839
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 10 فروردين 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ali
کیک سیب, سابقه سنتی طولانی در بسیاری از کشورها دارد. آب سیب شیرین, یک ماده غیر معمول است که به نوع جدید کیک سیب اضافه می نمایند.

کیک سیب, سابقه سنتی طولانی در بسیاری از کشورها دارد. آب سیب شیرین, یک ماده غیر معمول است که به نوع جدید کیک سیب اضافه می نمایند.

مواد لازم:

    کره به صورت تکه های ریز خرد شده: 100 گرم
    آرد بکینگ پودردار: 225 گرم
    بکینگ پودر: 1 قاشق چای خوری
    شکر دانه ریز : 75 گرم
    سیب خشک, خرد شده: 50 گرم
    کشمش: 75 گرم
    آب سیب شیرین: 150 گرم
    تخم مرغ, زده شده: 1 عدد
    تمشک: 175 گرم



طرز تهیه:

1. کف یک قالب کیک گرد به قطر 20 سانتیمتر را چرب نموده و کاغذ روغنی بیاندازید.

2. در یک کاسه آرد و بکینگ پودر را الک نموده و هم بزنید و کره را با نوک انگشت با آرد ورز دهید تا به شکل خرده های نان دربیایند.

3. شکر, سیب خشک خرد شده و کشمش را به کاسه اضافه نموده و هم بزنید.

4. آب سیب و تخم مرغ را بیافزایید و خوب هم بزنید تا کاملا با مواد ترکیب شوند. تمشک را خیلی آرام طوری که خرد نشوند به مخلوط اضافه نموده و هم بزنید.

5. مخلوط را درون قالب کیک آماده شده, بریزید.

6. کیک را در فری که از قبل گرم شده روی حرارت 190 درجه سانتیگراد یا 375 درجه فارنهایت و یا عدد 5 فرهای گازی به مدت 40 دقیقه قرار دهید تا پف نماید , بالا بیاید و طلایی رنگ شود.

7. بگذارید کیک درون قالب بماند تا خنک شود. سپس آن را روی سینی مشبک فلزی برگردانید. پیش از سرو, اجازه دهید کیک کاملا سرد شود.



:: بازدید از این مطلب : 1884
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 10 فروردين 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ali

فرنی یکی از دسرهای سنتی ما ایرانیان برای سفره افطار است. برای سفره افطار امسال تان یک فرنی متفاوت با طعم بستنی درست کنید.
مواد لازم برای فرنی بستنی

شیر : 2 لیوان
نشاسته : 2 و نیم قاشق غذاخوری
شکر : 5 قاشق غذاخوری
گلاب : 5 قاشق غذاخوری
بستنی وانیلی : 100 گرم
زرده تخم مرغ : 1 عدد
خامه صبحانه : 2 قاشق غذاخوری
پودر ژلاتین : 1 قاشق غذاخوری
وانیل : مقداری

 
طرز تهیه فرنی بستنی برای ماه رمضان

تمام مواد رو با هم مخلوط کرده و روی گاز بگذارید.
مخلوط را مرتبا هم بزنید تا کاملا غلیظ شود.
ژلاتین را روی کتری به روش بن ماری با مقداری آب سرد، مایع کنید.
ژلاتین آب شده را به مواد مخلوط و کاملا هم بزنید.
در انتها بستنی را اضافه و مخلوط کنید.
در انتها مخلوط را داخل قالب ریخته و درون یخچال بگذارید تا کاملا بسته شود.
می توانید این فرنی را هم قالبی درآورده هم با چاقوی تیز برش بزنید.
اگر می خواهید برش بزنید دقت کنید که چاقو را یک ساعت درون یخچال بگذارید و سپس فرنی را با آن برش بزنید.


نکته : می توانید به جای بستنی زعفرانی از بستنی شکلاتی یا میوه ای هم استفاده کنید.

 
مطالب مرتبط


:: بازدید از این مطلب : 2824
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 10 فروردين 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ali
شايد اتفاق خوبي نباشد ولي اين روزها ديگر كمتر ‌مهماني افطاري را مي‌بينيد كه سفره‌ای با غذاهاي ساده داشته باشد؛ ديگر ‌مهماني‌هاي افطاري هم دست‌كمي از ‌مهماني‌هاي رسمي مجلسي و عروسي‌ها ندارد.

 صاحبخانه تا مي‌تواند غذاهاي جور و واجور مقوي و متنوع به همراه انواع و اقسام دسرهاي شيرين مخصوص افطار مي‌گذارد كه مبادا ‌مهمانان روزه‌دار غذايي را دوست نداشته باشند و گرسنه بمانند. فقط نكته مهم اين است كه سعي كرده‌ايم با ارائه روش تهيه غذاهاي متنوع و سنتي فصل، سفره افطاري‌تان را علاوه بر متنوع بودن خوشمزه و خاطره‌انگيز كنيم. در ضمن علاوه بر غذاها دسرهاي دكوراتيو و لذيذ مخصوص افطاري هم به اين سفره رنگ و جلاي ديگري مي‌بخشند. لذتشان را ببريد.
 
مواد لازم:
 
    500 گرم گوشت چرخ‌كرده
     3 پيمانه برنج
     1 عدد پياز درشت
     3 ق‌س آرد نخودچي
     100 گرم كشمش
     1ق‌س رب‌انار
     1 ق‌س شيره انگور
     100 گرم  مغزگردو
     نمك، فلفل و زردچوبه و روغن
     به ميزان لازم
 
 
قنبرپلو
 
طرز تهیه:
 
1. برنج را شسته و مقداري آب روي آن بريزيد و با كمي نمك خيس كنيد.
 
2. گوشت چرخ‌كرده را در كاسه‌اي با ادويه‌ها (نمك، فلفل و زردچوبه) و آرد نخودچي مخلوط كنيد. مايه گوشت آماده شده را خوب با دست ورز دهيد تا كشدار و چسبنده شود. حالا شروع كنيد آنها را به شكل كوفته قلقلي‌هاي كوچك درآوريد. همه مايه گوشت را به همين صورت قلقلي كنيد.
 
3. در ماهيتابه‌اي روغن ريخته و حرارت دهيد تا داغ شود، بعد كوفته قلقلي‌هاي ريز را كه آماده كرده‌ايد، در روغن تفت دهيد. وقتي همه طرف كوفته‌ها سرخ شدند آنها را از روغن خارج كنيد و كناري بگذاريد.
 
4. پياز را ريز خرد كنيد، در تابه‌اي با روغن سرخ كنيد تا طلايي شود. گردو را هم بعد از خرد كردن به پياز داغ اضافه كنيد و همراه با پياز داغ كمي تفت دهيد حالا كشمش را اضافه كرده و بعد از يك دقيقه آن را از روي حرارت برداريد.
 
5. برنج را در قابلمه‌اي حاوي آب جوش ريخته و بجوشانيد. وقتي كه برنج سبك شد و روي سطح آب آمد، آن را آبكش كنيد. قابلمه‌اي كه مي‌خواهيد غذا را در آن درست كنيد آماده كرده و لايه‌لايه مواد آماده - يعني مخلوط كشمش و گردو و كوفته‌ها - را لابه‌لاي برنج بريزيد.
 
6. رب انار را با كمي آب رقيق كرده و با شيره انگور مخلوط كنيد، بعد آن را روي برنج ريخته و آن را دم كنيد. مدت زمان دم كشيدن برنج حدود نيم ساعت است. البته يادتان نرود حرارت اجاق در حين دم كشيدن برنج بايد ملايم باشد.






مطالب مرتبط


:: بازدید از این مطلب : 1833
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 10 فروردين 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ali
خورش قیمه خورشی بسیار خوشمزه و معروف است اما در یزد به شیوه ای متفاوت طبخ میشود و البته مزه آن به خوشمزگی قیمه اصیل و حتی به قول یزدی ها بهتر هم هست!
 

 
مواد اولیه:
 
    زردچوبه یك قاشق مربا خوری
    پودر هل سبز 1 قاشق چای خوری
    دارچین یك قاشق چایخوری
    پیاز 2 عدد
    نخود 1 پیمانه
    لیمو عمانی 3 عدد
    گوشت (خورشتی) نیم كیلو
    زعفران (ساییده) 1 قاشق چایخوری
 

 
طرز تهیه:
 
1. نخود ها را در آب بریزید و اجازه دهید آب جوش بیاید سپس شعله را خاموش كنید و نخودها را از صافی رد كرده و پوست آنها را جدا كنید و اگر دوست دارید آنها را به دو قسمت تقسیم كنید.در ظرفی جدا گانه مقداری روغن را داغ كنید و نصف پیاز را رنده كرده و آن را به خوبی سرخ كنید تا طلایی شود.
 
2. حالا گوشتها را به آن بیفزایید و انقدر تفت دهید تا رنگ گوشت سفید شود.و سپس زردچوبه را به گوشت بیفزایید و اجازه دهید با مقدای آب بپزد.
 
3. وقتی گوشت نیم پز شد نخودها را به آن اضافه كنید و اجازه دهید غذایتان خوب بپزد.
 
4. وقتی غذایتان تقریبا پخت لیمو عمانی ها را به آن اضافه كنید و در ظرفی جدا نصف دیگر پیاز را خرد كرده و سرخ كنید و با اضافه كردن هل و دارچین و زعفران آب كرده آن را به غذا اضافه كنید و اجازه دهید كمی دیگر جا بیفتد.
 
نكات:
 
1. میتوانید نخودها را پوست نگرفته هم به خورش اضافه كنید كه البته بدون پوست مسلما بهتر خواهد شد.
 
2. اگر دوست دارید به غذایتان آبغوره یا آبلیمو اضافه كنید.
 
3. این غذا در دستور اصلی رب ندارد ولی اگر خواستید در پیازداغ اولیه دو قاشق رب گوجه فرنگی هم تفت دهید.
 
4. حتما نخودها را از شب قبل خیس كنید.
 
5. برخی افراد به این خورش گلاب هم میزنند كه سلیقه ای است.


 
 
مطالب مرتبط


:: بازدید از این مطلب : 1836
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 10 فروردين 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ali
احتمالا امروز آخرین روز ماه مبارک رمضان باشد. عباداتتان قبول درگاه حق و پیشاپیش عیدتان مبارک! برای آخرین (احتمالا) روز ماه رمضان، برایتان طرز تهیه تارت لقمه ای حلوا را را آموزش داده ایم. آخرین دسر رمضانی را امروز درست کنید.
 
مواد لازم:
 
    250 گرم آرد سفيد
    60گرم كره
    1 عدد زرده تخم‌مرغ
    3 ق س ماست
    كمي نمك
    پسته وبادام برای تزیین
 
 
تارت لقمه‌اي حلوا
 
طرز تهیه:
 
1. كره را مدتي پيش از شروع كار از يخچال بيرون بگذاريد تا كمي نرم شود. آرد را به همراه نمك و كره تكه تكه شده نرم  در كاسه‌اي ريخته و با نوك انگشت مخلوط كنيد. نبايد خمير را ورز دهيد چون به روغن مي‌افتد.
 
2. ماست و زرده تخم مرغ را هم كم‌كم اضافه كرده و به مخلوط كردن با دست ادامه دهيد؛ در حدي كه خمير به دست نچسبد.
 
خمير آماده را نيم ساعت در ظرف در بسته در يخچال قرار دهيد تا استراحت كند.
 
3. بعد از اين مدت، خمير را از يخچال درآورده، روي سطح صاف و آردپاشي شده‌اي با وردنه باز كنيد تا به قطر نيم سانتي‌متر برسد، بعد خمير را قالب زده و در ظرف مخصوص تارت‌هاي يك نفره قرار دهيد و با نوك چنگال خمير را سوراخ سوراخ كنيد تا خمير در حين پخت پف نكند.
 
4. فر را با درجه حرارت 180 درجه سانتي‌گراد گرم كنيد. قالب ها را روي پنجره فر، طبقه وسط بگذاريد و به مدت 20 دقيقه صبر كنيد تا نان تارت آماده شود. بعد از اين مدت فر را خاموش كرده و قالب‌ها را دربياوريد و بگذاريد خنك شوند. نان‌ها بعد از خنك شدن به راحتي از قالب  جدا مي‌شوند. حلواي آماده شده را با قيف درون نان‌ها پر كرده و با خلال‌هاي پسته و بادام تزئين كنيد.





مطالب مرتبط


:: بازدید از این مطلب : 1904
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 10 فروردين 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ali
تاریخ انتشار : پنج شنبه 10 فروردين 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ali
از خدا که پنهان نیست، از شما هم که پنهان نیست، درواقع از هیچ کس پنهان نیست که ایرانی ها هر چند وقت یک بار به سراغ صفحه شخصی یکی از چهره های معروف می روند و با کامنت های نه چندان مودبانه از خجالت آنها در می آیند.
 از خدا که پنهان نیست، از شما هم که پنهان نیست، درواقع از هیچ کس پنهان نیست که ایرانی ها هر چند وقت یک بار به سراغ صفحه شخصی یکی از چهره های معروف می روند و با کامنت های نه چندان مودبانه از خجالت آنها در می آیند. حالا این چهره معروف می خواهد یک والیبالیست باشد که در بازی مقابل ایران خوب ظاهر شده یا یک فوتبالیست که خدای نکرده به تیم ملی پل زده یا حتی همسر یک فوتبالیست که ایرانی ها تشخیص می دهند با حضورش در استادیوم مانع از پخش تمام قسمت های بازی در سیمای جمهوری اسلامی می شود.
 
با وجود اینکه این واکنش اغلب بعد از یک رویداد ورزشی رخ می دهد اما چهره های غیرورزشی هم از خطر هجوم ایرانی ها در امان نیستند. خیلی ها بعد از شنیدن این خبرها سر تکان می دهند و به حال فرهنگ این مرز و بوم تاسف می خورند؛ یعنی کسی را نمی بینیم که از این اتفاق دفاع کند یا خوشحال باشد. پس آنهایی که پای ثابت حمله های مجازی هستند از کجا می آیند؟ شاید خودشان بهتر از دیگران به این سوال جواب دهند، اما خیلی های شان اصلا نمی خواهند در این مورد حرف بزنند تا جایی که از میان 200 نفر که از راه های مختلف برای شان پیغام می فرستیم فقط 16 نفر جواب می دهند. از میان آنها هم فقط جواب های چهار نفر را می شود نوشت، چون بقیه ترجیح می دهند نمونه ای از حرف هایشان در صفحه مسی را برای ما هم فرستند.
 
 
 
جالب این است که وقتی در صفحه شخصی فحش دهنده ها سرک می کشیم می بینیم که آدم های نسبتا معمولی هستند. تفریحات شان خیلی معمولی ست. خیلی های شان دانشجو هستند. حتی بیشترشان پای عکس های خودشان جملات معناگرا هم نوشته اند. مثل یکی از آنها که انگار اسمش مازیار است و پای عکسی که او را در کنار سگش نشان می دهد از بقیه خواسته به عقاید هم احترام بگذرند و با حیوانات هم مهربان باشند. یکی از آنهایی که پیغامم را جواب می دهد امید است. 21 سالش بیشتر نیست. می گوید: «این کارها رو محض شوخی و خنده می کنیم. اون که اصلا نمی فهمه ما داریم چی می گیم. اینا برای خنده خودمونه».
 
دوستانش او را پای پست مسی تک کرده اند و امید وقتی دیده بازار فحش و خنده به راه است بخشی از این بازار شده. آن هم باری اینکه «دور هم» باشند. می گوید: «خب دیدم بچه ها همه هستن. اغلب هم داشتن مسخره بازی در می آوردن منم قاطی شدم و یه کم خندیدیم. حالا مگه چی شده؟ من مطمئنم مسی اصلا نه این چیزا رو می فهمه نه اصلا براش مهمه که ما چی نوشتیم».
 
مسی آبروی ما رو برده!
 
همه مثل امید نیستند و برای شان مهم است که مسی پیام شان را بگیرد. تا جایی که به صورت سفارشی کامنت ترجمه می کنند. یکی از آنها بخشی از نام کاربری اش aria است و پای عکس مسی نقش مترجم را ایفا می کند. او در جواب اینکه چقدر لاتین می داند، می گوید: «هیچی»؛ پس چطور فحش ها و تهدیدها را ترجمه می کند؟ با گوگل ترنسلیت.
 
می گوید: «جمله ها را همان طور که گوگل ترنسلیت می نویسه کپی می کنم. بچه ها می گنم که گوگل فحش ها رو هم درست ترجمه می کنه. حتی اگه غلط غلوط هم ترجمه کنه بهتر از اینه که فارسی بنویسیم و مسی اصلا نفهمه چی می گیم».
 
سوال بعدی این است که چرا باید اینقدر به مسی فحش داد و حتی تلاش کرد که فحش ها به لاتین برگردانده شوند؟ جوابش طوری ست که انگار شخصا با فوتبالیست آرژانتینی زاویه دارد: «اول اینکه اصلا ازش خوشم نمیاد. از هیچ کدوم از بارسایی ها خوشم نمیاد. بعد از بازی با رئال خیلی پررو شدن. دنبال فرصت بودم که مسی رو آدم کنم. بعد هم اینکه ایشون خودش تنش می خاره. وقتی بین این همه عکس برای تبریک به دیماریا دوباره عکس شادی بعد از گل به ایران رو میذاره یعنی خودش دلش می خواهد باز ایرانیا بریزن تو پیجش. اصلا اینا از قصد می خوان آبروی ایرانیا رو ببرن».
 
بالاخره او آبروی ایرانی ها را می برد یا کسانی که فحش می دهند؟ می گوید: «معلومه که مسی می خواد آبروی ما رو ببره وگرنه هر کسی بود وقتی دید دفعه قبل ایرانیا با پیجش چی کار کردن این دفعه دور اونا رو خط می کشید.»
 
صاحب اکانت های تقلبی
 
«تورو خدا هر جا رفتید منم ببرید. از پیج شکیرا گمتون کرده بودم»؛ این یکی از کامنت های مردی ست که می گوید بیشتر از 20 اکانت فیک دارد فقط برای شلوغ بازی. کلا از این داستان حمله به صفحه آدم های مختلف خیلی خوشش آمده. خیلی هم برایش فرقی نمی کند کسی که به صفحه اش حمله می شود چه کاره باشد.
 
می گوید: «یه عالمه اکانت فیک دارم برای همین موقع ها. هر جا ببینم خبریه، خودمو می رسونم. چند وقت پیش تو پیج اون دختره هم که سگ ها رو اذیت می کرد با همه اکانت هام رفتم چون کارش خیلی زشت بود ولی برای کسایی مثل مسی و شکیرا چهار پنج تا از اکانتام رو استفاده می کنم».
 
خودش می گوید اسمش سعید است. حتی اکانتی که با آن دارد دلایل کارش را برای ما توضیح می دهد هم فیلک است. می گوید: «کلا خیلی خوش می گذره. من عاشق کل کلم. خوبی اینکه چند تا اکانت داشته باشی اینه که وقتی یکی پررو بازی درآورد با چند تا از اکانت هات میای روشو کم می کنی. وقتی این همه حمله بهش بشه عقب نشینی می کنه و گم و گور می شه».
 
کسانی که به تحلیل های روان شناسی و جامعه شناسی علاقه دارند احتمالا بعد از خواندن حرف های سعید انگشت اتهام را به سمت جامعه می گیرند. آنجا که می گوید: «خب ما نمی تونیم تو دنیای واقعی خودمونو تخلیه کنیم. من تو واقعیت خیلی هم مودبم. مخصوصا جلوی خانم ها؛ ولی منم احتیاج دارم خودمو تخلیه کنم. منم نیاز دارم که یه وقت هایی فحش بدم. دیگه این طور موقع ها هم خانم و آقا برام مهم نیست».
 
او در جواب اینکه چرا از صفحه اینستاگرام یکی مثل مسی برای تخلیه خودش استفاده می کند، می گوید: «پس کجا؟ من که نمی تونم برم یه جا فحش بدم خودم تنهایی بشنوم. پای پست های جدی که ملت دارن حرف حسابی می زنن یا تعداد کامنت ها پایینه هم نمیشه این کار رو کرد؛ می مونه جاهایی که یه عده زیادی جمع شدن.
 
 فقط هم من نیستم که فحش میدم بقیه هم همین کارو می کنن». سعید کمی هم غیرتی است، آنجا که می گوید: «چند روز پیش در صفحه صدف طاهریان هم همین بساط بود، ولی من خوشم نمیاد. دوست ندارم زیر عکس دختر ایرانی از این حرفا زده بشه. بالاخره اون ناموس همه ماست ولی یکی مثل شکیرا اصلا این چیزا براش مهم نیست. اتفاقا خوشش هم میاد فکر می کنه از عکسش استقبال شده».
 
 
ایرانی یعنی این؟
 
بین کامنت گذارها خیلی ها هم هستند که تلاش می کنند جلوی فحاشی را بگیرند؛ حتی به زبان انگلیسی از مسی عذرخواهی می کنند و به او گوشزد می کنند که همه ایرانی ها هم بددهن نیستند. مجتبی یکی از آنهاست. او می گوید: «واقعا خسته شدم از بس هر جا رفتم دیدم یه عده ایرانی دارن فحش می دن ولی دلم نمی خواهد نگاه کنم دوست دارم من هم به عنوان یه ایرانی نشون بدم که ما همه مثل هم نیستیم.
 
 حتی کلی کامنت برای مسی و بقیه گذاشتم و توضیح دادم که متاسفانه این موضوع تو ایران مدشده و بیشتر مردم این کار رو به عنوان سرگرمی انجام میدن و اونا نباید این حرف ها رو به دل بگیرن». او امیدوار است که مسی کامنت او را هم ببیند و ته دلش از دست ایرانی ها ناراحت نباشد.
 
چون از آنها متنفرم
 
اگر بخواهیم اصول اخلاقی را رعایت کنیم باید یک قانونی بگذاریم که زیر هجده ساله ها به حمله های مجازی راه پیدا نکنند وگرنه از این سفر با کوله باری از فحش های آب نکشیده بر می گردند. یکی از کسانی که جواب پیغام من را هم با فحش به عرب ها شروع می کند حضور پرکاری به عنوان یک فحش بارکن قهار دارد. از آنجایی که قطعات عفت عمومی به خطر خواهدافتاد فقط بخش کوتاهی از حرف هایش را می توان اینجانوشت.
 
می گوید: «بعضی ها لیاقتشون اینکه که فحش بخورن. اصلا کاری می کنن که حتما فحششون بدی. اون وقت شما داری از من می پرسی چرا فحش میدی؟»
 
 
خب چه کاره اند که لیاقت فحش خوردن دارند؟ جوابش با سانسور می شود این: «من با مسی مشکل ندارم ولی وقتی میام می بینم یه عده هموطن خودشونو به اون می فروشن، به هموطن و هم زبون خودشون فحش میدن که چرا به مسی توهین کرده خب اعصابم به هم می ریزه. یکی نیست بگه تو چی کاره ای؟ وکیل مسی هستی؟ پول می گیری ازش؟ این عربا هم منتظرن ببینن ایرانی ها کجا چی کار می کنن بریزن به ما فحش بدن. منم نمی تونم این چیزا رو تحمل کنم. اعصابم نمی کشه. از همه کسایی که حرف مفت می زنن متنفرم».

 
مطالب مرتبط


:: بازدید از این مطلب : 1851
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 10 فروردين 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ali
گلچینی از شیک ترین لباس های بهار و تابستان پسرانه










































 
 
مطالب مرتبط


:: بازدید از این مطلب : 1852
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 10 فروردين 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ali

























مطالب مرتبط


:: بازدید از این مطلب : 2244
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 10 فروردين 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ali
تاریخ انتشار : پنج شنبه 10 فروردين 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ali
کیت میدلتون Kate Middleton به خاطر سلیقهٔ خوبش در مُد مورد تحسین قرار گرفته است.
 
همچنین در لیست «خوش‌پوشان» نیز قرار دارد. به همین بهانه بهترین مدل های لباس کیت میدلتون در هندوستان را گردآوری کرده ایم.
کاترین، دوشس کمبریج  Catherine, Duchess of Cambridge کیتپ میدلتون؛ متولد ۹ ژانویه ۱۹۸۲ همسر شاهزاده ویلیام، دوک کمبریج است. از وقتی که نامزدی آنها شروع شد، کاترین از طرف رسانه‌ها مورد توجه شدید قرار گرفت و البته این گمان بوجود آمد که آنها در نهایت ازدواج خواهند کرد. در ۱۶ نوامبر ۲۰۱۰، دفتر شاهزاده ویلیام رسماً نامزدی آنها را اعلام کرد و قرار شد که تاریخ عروسی ۲۹ آوریل ۲۰۱۱ باشد.
 
میدلتون در شهرستان بارکشایر بزرگ شد. پس از اتمام مدرسه به کالج مارلبرو رفت و پس از آن وارد دانشگاه سنت اندروز شد. در آنجا با شاهزاده ویلیام که او نیز در ۲۰۰۱ مشغول درس خواندن در آن دانشگاه بود آشنا شد. با آغاز رابطهٔ این دو، رسانه‌ها هم لحظه لحظه آنها را زیر نظر داشتند. کاترین عنوان کرده بود که رسانه‌ها او را اذیت می‌کنند. در آوریل ۲۰۰۷ منعکس شد که آنها از هم جدا شدند. آن دو به دوستی با هم ادامه دادند و در اواخر ۲۰۰۷ دوباره به هم پیوستند. از آن موقع تا به حال، کاترین در بسیاری از مراسم سطح بالای سلطنتی شرکت کرده‌است. او بخاطر سلیقهٔ خوبش در مُد مورد تحسین قرار گرفت. همچنین در لیست «خوش پوشان» نیز قرار دارد.


























مطالب مرتبط


:: بازدید از این مطلب : 1996
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 10 فروردين 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ali
پوست و موي خود را نو کنید تا پوست ومويي باطراوت و زيبا داشته باشيد. اگر مي‌خواهيد چهره‌اي متفاوت و زيبا داشته باشيد بايد با تغذيه مناسب پوست ومو را دوباره جوان و پرطراوت كنيد.

ما به شما محصولات خانگي را پيشنهاد مي‌كنيم كه خرج چنداني براي شما ندارد ولي مي‌تواند تا حد زيادي به پوست شما كمك كند .
 
رنگ پوست‌تان را روشن كنيد
 
 2 سفيده تخم‌مرغ را با آب يك ليموترش تازه مخلوط كنيد. سپس اين مخلوط را به خوبي بزنيد تا كاملا حالت كرمي شكل پيدا كند. قبل از اين‌كه شب به تخت‌خواب برويد، اين كرم را به صورت‌تان بماليد. زماني كه از اين كرم استفاده مي‌كنيد بايد حتما هنگام روز كرم ضدآفتاب بزنيد.
 
اولين قدم در زيباسازي پوست، برداشتن سلول‌هاي سطحي مرده از روي پوست است، بنابراين شايد بتوان گفت اگر مي‌خواهيد پوست‌تان دوباره طراوت از دست رفته خود را بازيابد، بايد از پوست لايه‌برداري كنيد تا به رشد سلول‌هاي جوان كمك كنيد و تا حدي نيز باعث كاهش چروك‌هاي شويد.

 
ابتدا صورت‌تان را با يك پاك‌كننده بدون چربي بشوييد و سپس با 2 انگشت‌ لايه‌بردار طبيعي را روي پوست ماساژ دهيد، بهتر است اطراف چشم و دهان از لايه‌بردار استفاده نكنيد.
 
لايه‌بردار قوي: اين لايه‌بردار را به كساني توصيه مي‌كنيم كه مي‌خواهند چروك‌هاي روي صورت‌شان را كاهش دهند، مقداري مساوي از آب‌ليمو را با آب جوشيده شده مخلوط كنيد و روي صورت بماليد، حدود 5 دقيقه صبر كنيد سپس صورت‌تان را بشوييد.
 
از آن‌جا كه اين لايه‌بردار بسيار قوي است بهتر است بعد از آن، از يك مرطوب‌كننده ملايم استفاده كنيد. بهتر است از اين لايه‌بردار هفته‌اي 3 ‌بار استفاده كنيد.بعد از 2 هفته مي‌توانيد ميزان آب‌ليمو نسبت به آب را دو برابر كنيد.
 
موها را جوان کنید
 
1- 4 سفيده تخم‌مرغ را به خوبي هم بزنيد تا كاملا كف كند، حالا اين سفيده زده شده را روي پوست سرتان ماساژ دهيد، سپس موها را آب بكشيد، مي‌توانيد مقدار كمي سركه سيب به آب اضافه كنيد.
 
2- 3 قاشق غذاخوري عسل را با 4 قاشق غذاخوري روغن و يك زرده تخم‌مرغ و مقداري ژل آلوورا مخلوط كنيد تا كاملا يك‌دست شود. سپس موها را با اين مخلوط آغشته كنيد و بعد موها را با يك حوله، حدود يك ساعت بپوشانيد، سپس مثل هميشه موهاي‌تان را آب بكشيد. مي‌توانيد براي نتيجه بهتر، موها را با مخلوط آب و رزماري آب بكشيد (براي تهيه آب رزماري مقداري برگ‌هاي رزماري را درون يك ظرف آب بجوشانيد سپس از اين آب به عنوان آب رزماري استفاده كنيد.)
 
3- در يك كاسه 2 عدد تخم‌مرغ را با مقداري مايونز مخلوط سپس موها را به آن  آغشته كنيد و با يك كلاه پلاستيكي موها را بپوشانيد، حدود 20 دقيقه بعد موها را آبكشي كنيد.
 
کرم مرطوب کننده بسازید
 
فعالیت و کار در منزل یکی از عواملی است که با خشکی پوست همراه است.  با ما همراه باشید تا با کمک این نسخه‌های طبیعی پوست‌تان را دوباره نرم و لطیف کنید.
 
1- شما مي‌توانيد از عطاري گل اسطوخودوس و بابونه بخريد. 2 قاشق غذاخوري گل اسطوخودوس را با 2 قاشق غذاخوري گل بابونه، 2 قاشق غذاخوري روغن بادام شيرين و 300 گرم وازلين مخلوط كنيد. سپس اين مخلوط را در يك ظرف شيشه‌اي دردار بريزيد و به صورت وارونه در يك ظرف آب داغ بگذاريد اين آب را حدود يك ساعت حرارت ملايم بدهيد (مطمئن باشيد كه آب وارد شيشه نشود) بهتر است هر 10 دقيقه يك‌بار شيشه را بيرون بياوريد هم بزنيد يا تكان دهيد. سپس شيشه را از آب بيرون بياوريد و اجازه دهيد تا خنك شود و حالت ژل مانند پيدا كند.
 
2- اگر به‌دليل شست‌و‌شوي مكرر دست‌هاي‌تان بسيار خشك شده است، يك سيب‌زميني را بپزيد، پوست آن را بگيريد سپس آن را بكوبيد تا پوره شود. اين پوره را با يك تا 2 قاشق غذاخوري روغن زيتون 2 قاشق غذاخوري شير و 2 قاشق غذاخوري عسل مخلوط كنيد تا كاملا حالت كرمي شكل پيدا كند. هفته‌اي 2 تا 3 بار از آن استفاده كنيد.
 
مطمئن بخندید
 
سفيدي دندان‌ها به شدت در زيبايي شما موثر است، بد نيست با راه‌حل‌هايي طبيعي‌، دندان‌هاي‌تان را سفيد كنيد تا با خيال راحت  بخنديد.
 
 
1- يك قاشق چاي‌خوري نمك را با يك قاشق چاي‌خوري آب‌ليمو تازه مخلوط كنيد و روي دندان‌ها بماليد.
 
2- سركه سيب را در دهان، بگردانيد به‌طوري كه سركه، كاملا به تمام قسمت‌هاي دندان‌ها برسد. دندان‌ها را آب بكشيد.
 
3- 3 قاشق چاي‌خوري جوش‌شيرين را با يك قاشق چاي‌خوري نمك مخلوط كنيد سپس دندان‌ها را با اين پودر مسواك بزنيد.
 
در سفر چگونه مراقب پوست‌تان باشيد
 
ما در اينجا فهرستي از مواد طبيعي مفيد براي پوست را براي شما شرح مي‌دهيم تا با توجه به آنچه در دسترس داريد در طول سفر نيز پوست خود را تغذيه كنيد.
 
گوجه‌فرنگي:‌ اگر منافذ پوستي مسدود شوند احتمال بروز آنكه زياد مي‌شود. گوجه منافذ پوستي را باز مي‌كند.
 
سركه: اگر روي پوست، جوش وجود دارد و به‌طوركلي پوست شما ملتهب و خارش‌دار است اين ماده پوست را نرم مي‌كند و مي‌تواند براي آفتاب سوختگي نيز موثر باشد.
 
ماست: پوست را نرم و آبرساني مي‌كند. مي‌توان از آن به عنوان يك پاك‌كننده و روشن‌كننده پوست استفاده كرد.
 
ژل آلوورا: درماني براي انواع سوختگي‌هاست.
 
آووكادو: منبع خوبي از ويتامين E و روغن‌هاي طبيعي است و مي‌توان از آن به عنوان مرطوب‌كننده طبيعي استفاده كرد.
 
آب يا شير نارگيل:‌ براي صاف كردن پوست مفيد است.
 
خيار: براي از بين بردن كبودي‌ها و چروك‌ها زيرچشم مفيد است، همچنين درماني براي چشم‌هاست.
 
تخم‌مرغ: سفت‌كننده پوست است، بهتر است پوست‌هاي نرمال و چرب از سفيده تخم‌مرغ استفاده كنند و پوست‌هاي خشك از زرده تخم‌مرغ.
 
عسل: يك سفت‌كننده پوست كه مي‌تواند انعطاف‌پذيري پوست شل شده را افزايش دهد و تاحدي چروك‌ها را كم‌رنگ و منافذ پوستي را كوچك كند و به عنوان يك مرطوب‌كننده طبيعي به كار مي‌رود.
 
از آلوورا کمک بگیرید
 
اگر در ماه‌هاي اخير گذرتان به عطاری‌ها  افتاده باشد، يك برگ سبز بزرگ را ديده‌ايد كه به گفته متخصصان پوست و مو هم پاي داروها مي‌تواند نقش موثري در تقويت و بهبود پوست داشته باشد. اخيرا متخصصان به تاثير اين گياه در درمان معضلات مو مانند شوره سر پي برده‌اند.  
 
آلوورا داراي آنزيم‌هايي است كه توليد و رشد موهاي جديد را تحريك مي‌كنند. اين آنزيم‌ها سرعت جريان خون را در عروق زير پوست افزايش مي‌دهند و سبب افزايش تغذيه فوليكول‌هاي مو مي‌شوند. براساس يافته‌هاي تازه، آلوورا به‌عنوان يك ماده شگفت‌انگيز و معجزه‌گر در جهت افزايش و رشد موها شناخته شده است. همچنين به‌علت خواص ضدباكتري و قارچي كه دارد، مانع از توليد شوره سر مي‌شود.
 
آلوورا با رساندن اكسيژن بيشتر به سلول‌هاي پوست، سبب ترميم بافت پوست شده و پوست‌هايي كه در اثر تابش آفتاب دچار سوختگي شده‌اند را نرم مي‌كند. برخي از متخصصان پوست ومو همچنين معتقدند كه آلوورا سلول‌هاي پوستي مرده را از بين مي‌برد و سلول‌هاي جوان جايگزين شده بنابراين پوست را تازه و درخشان مي‌سازد. تاثير اين گياه به حدي است كه حتي در پيشگيري از بروز بيماري‌هاي پوستي نيز موثر است.
 
خوراکی‌هایی که حال صورتتان را خوب می‌کنند
 
شير: يك ماده خوب براي تغذيه پوست است.
 
 انواع آجيل: به عنوان اسكراب براي كم‌رنگ كردن و از بين بردن چروك‌ها، منافذ پوستي و جو‌ش‌هاي سرسياه به كار مي‌رود.
 
جو: براي نرم و صاف كردن پوست مفيد است و رنگ چهره را روشن مي‌كند.
 
انواع مركبات و آناناس: يك سفت‌كننده طبيعي پوست كه رنگ چهره را روشن و پوست را نرم مي‌كند.

مطالب مرتبط


:: بازدید از این مطلب : 1827
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 10 فروردين 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ali
کمتر آدمی ممکن است ادعا کند در زندگی اش طردشدن را تجربه نکرده است. گرچه احساس طردشدگی اجتناب ناپذیر است، اما باید توجه داشت که این احساس خیلی بیشتر و فراتر از یک آسیب هیجانی ساده است، بنابراین تجربه آن بسیار دردناک و رنج آور خواهدبود.
  «وقتی گفت باید از هم جدا شویم شوکه شدم. با خودم گفتم حتما شوخی می کند. دعوایمان که می شد گاهی خودم هم فکر طلاق به سرم می زد یا حتی این ور و آن ور می گفتم اما فقط حرفش را می زدم؛ هیچ وقت به فکر عملی کردنش نبودم. اوایل مخالفت کردم، التماس کردم که مرا ترک نکند. از او خواستم یک فرصت دیگر بدهد تا اوضاع را درست کنیم، اما مخالفت هایم فایده ای نداشت. بالاخره تسلیم شدم و جدا شدیم. حس بدی داشتم. همسرم مرا نخواسته بود، دوستم نداشت و رهایم کرده بود. فکر این که کجای کار من ایراد داشته، چرا همسرم ترکم کرد و حتی نخواست یک فرصت دیگر برای با هم بودنمان بدهد، مثل خوره، تار و پود وجودم را می خورد.»
 
کمتر آدمی ممکن است ادعا کند در زندگی اش طردشدن را تجربه نکرده است. گرچه احساس طردشدگی اجتناب ناپذیر است، اما باید توجه داشت که این احساس خیلی بیشتر و فراتر از یک آسیب هیجانی ساده است، بنابراین تجربه آن بسیار دردناک و رنج آور خواهدبود.
 
 
چرا طردشدن دردناک است؟
 
ریشه دردناک بودن طرد شدن به دوران باستان باز می گردد. در دوران باستان بقای انسان ها به ماندن در قبیله بستگی داشت. افرادی که قبایلشان آن ها را طرد می کردند، احتمال زنده بودنشان کم می شد؛ بنابراین در ضمیر ناخودآگاه همه ما طردشدن، تجربه دردناکی است. از سوی دیگر در دوران کودکی زنده بودن ما نیازمند پذیرفته شدن از طرف مادری است که از ما نگهداری کرده و اسباب آسایش ما را فراهم می کند. ما به تدریج یاد می گیریم که طردشدن از طرف مادر، نتایج ناخوشایندی برایمان به دنبال دارد و از آن فرار می کنیم.
 
موقعیت های مختلفی باعث می شوند که ما احساس طردشدن و عواقب ناخوشایند آن مانند احساس تنهایی، بی ارزشی، افسردگی، ناامنی  و پرخاشگری را تجربه کنیم. طرد شدن در روابط عاشقانه یکی از سخت ترین این موقعیت هاست. موقعیت وقتی سخت تر می شود که در تاریخچه زندگی ما ردپای طردشدن از جانب اعضای خانواده مان نیز وجود داشته باشد و این اولین باری نباشد که ما این حس را تجربه می کنیم.
 
همان طور که گفته شد طلاق یکی از موقعیت های سخت تجربه احساس طرد است. معمولا کسی که خواستار طلاق نیست، احساس طردشدگی بیشتری تجربه می کند، اما معنایش این نیست که طرف پیشنهاددهنده طلاق احساس طرد را تجربه نمی کند. توجه داشته باشید که برخی از افراد پیشنهاد طلاق را به امید مخالفت کردن طرف مقابل مطرح می کنند، بنابراین قبول پیشنهاد طلاق از سوی همسر نیز می تواند احساس طرد را برای طرف مقابل به دنبال داشته باشد. ضمن این که مطرح شدن پیشنهاد طلاق ممکن است به دلیل احساس طردی باشد که افراد در زندگی زناشویی خود تجربه کرده اند.
 
چه گونه با احساس طرد کنار بیاییم؟
 
معمولا بعد از تجربه احساس طرد، در خودمان فرو می رویم، گذشته را کند و کاو می کنیم تا بفهمیم چه اتفاقی افتاده است. در ادامه در مورد احساس طردشدگی و راهکارهای مدیریت آن بیشتر می گوییم.
 
1- احساس طرد شدن را بپذیرید
 
احساس طرد شدن بخشی از زندگی و قسمتی از فرآیند جدایی است. گرچه تجربه این احساس لذت بخش نیست، اما برای کنارآمدن با آن، قبل از هر چیز باید آن را بپذیریم و با درد ناشی از آن کنار بیاییم. یادتان باشد انکار این احساس کمکی به بهتر شدن حال و تغییر شرایط نمی کند.
 
 
2- دست و پا نزنید
 
هنگامی که طرد می شویم همان بخش هایی در مغزمان فعال می شوند که وقتی یک درد جسمانی را تجربه می کنیم. گریز از این درد جان کاه شاید بیشترین چیزی باشد که در هنگام تجربه آن می خواهیم، اما توجه داشته باشید که این احساس یک شبه به وجود نیامده و ریشه در تجربیات کودکی ما دارد. انتظار این که احساس طردشدگی به سرعت ناپدید گردد، غیرمنطقی است. ضمن این که طردشدن احساسی نیست که با حرف زدن و دلیل و منطق آوردن از بین برود، بنابراین برای آرام شدن و کنار آمدن با این احساس صبور باشید. دست و پا زدن برای پایان این احساس راه به جایی نمی برد.
 
3- خودتان را سرزنش نکنید
 
مرور گذشته برای شناخت اشتباه ها و بررسی فرایند رسیدن قطار زندگی تان به ایستگاه طلاق می تواند مفید باشد، البته اگر به وسواس ذهن شما تبدیل نشود؛ اما اگر هر لحظه از خود می پرسید «چه خطایی از من سر زد؟»؛ «چه گونه می توانستم مانع طلاق شوم؟» و سپس برای کمبودهایتان تاسف می خورید و به خود سرکوفت می زنید، مطمئن باشید که نتیجه ای عایدتان نمی شود.
 
یادتان باشد سرزنش کردن خودمان یا حمله به حس خودارزشمندی مان تنها باعث می شود آن درد هیجانی که احساس می کنیم شدیدتر شود و بهبود یافتن آن را برایمان سخت تر کند؛ بنابراین قبل از اینکه به سرعت خودتان را برای سرزنش کردن آماده کنید، به این نکته توجه کنید که شما هر کاری از دستتان بر می آمد انجام دادید. می توانید به سود و زیان این گونه اندیشیدن هم فکر کنید. آیا سرزنش خودتان و یادآوری مدام اشتباه هایتان حتی اگر درست باشد می تواند دردی از شما دوا کند یا بیشتر به دردهای شما اضافه می کند؟ معمولا همه ما به این نتیجه می رسیم که زیان سرزنش کردن خود از سودش بیشتر است.
 
4- شما تنها نیستید؛ همسرتان هم احساسات تلخ دارد
 
احساس طردشدگی و رنج ناشی از آن، وقتی بیشتر می شود که با خودتان فکر کنید در حالی که شما این همه رنج می کشید و طرد شده اید، همسرتان دارد زندگی اش را می کند و به اصطلاح برای خودش، خوش است. واقعیت این است که معمولا این طور نیست و طلاق برای همسرتان هم بدون درد و رنج تمام نمی شود. فقط گاهی افراد پس از جدایی با زدن ماسک بی تفاوتی یا خوشحالی ترجیح می دهند احساسات واقعی شان را از دیگران مخفی کنند. یادتان باشد همسرتان هم با طلاق به اندازه شما آسیب دیده است. البته گفتن این جمله راحت است، اما رسیدن به این احساس احتیاج به زمان طولانی و تمرین دارد.
 
 
5- با کسانی که دوستتان دارند، وقت بگذرانید
 
همه ما نیازمندیم احساس کنیم که دیگران دوستمان دارند. وقتی طرد می شویم این نیاز ناپایدار شده و درواقع درد دیگری به درد جدایی از فردی که دوستش داشته ایم، افزوده می شود. در این شرایط تنها نماندن و ارتباط با افرادی که وابستگی زیادی به آن ها داریم و آن ها نیز ارزش زیادی برای ما قائل هستند و ما را می پذیرند، درد هیجانی پس از طرد شدن را تسکین می دهد. درواقع یکی از راه های کنار آمدن با هر هیجان منفی از جمله احساس طردشدن استفاده از این گونه حمایت های اجتماعی است.
 
6- تعمیم دادن افراطی ممنوع
 
اگر همسرتان به هر دلیلی نخواسته زندگی اش را با شما ادامه دهد، به معنای آن نیست که شما دوست داشتنی و جذاب نیستید. بدترین تعبیر می تواند این باشد که شما جذابیت خود را برای همسر سابقتان از دست دادید، اما قرار نیست این تجربه با سایر افراد نیز تکرار شود و روابط آینده شما نیز به تجربه احساس طردشدگی منجر شود. قاطعانه تصمیم بگیرید و فکرهای نادرست و آزاردهنده را از خوددور کنید. این نکته را به خاطر داشته باشید که در هر طلاقی چندین و چند عامل با هم باعث جدایی می شوند و همسر شما نیز در رسیدن قطار زندگی تان به ایستگاه طلاق سهم بسزایی داشته است.
 
7- قبل از التیام زخم طرد، رابطه جدیدی را آغاز نکنید
 
گاهی آن قدر تجربه احساس طردشدگی برای شما غیرقابل تحمل است و یا آن قدر به احساس ارزشمندی شما صدمه می زند که تصمیم می گیرید با ورود به یک رابطه جدید، از احساس جذابیت و دوست داشتنی بودنتان مراقبت کنید و یا نسبت به وجود آن مطمئن شوید. توجه داشته باشید که وقتی هنوز زخم های نشای از تجربه احساس طردشدگی در شما التیام نیافته، نباید یک رابطه دیگر را آغاز کرده و ادامه دهید؛ به خاطر داشته باشید هرچه روابط نامناسب بیشتری را شروع کنید، بیشتر شکست می خورید و بیشتر طرد می شوید. کنار آمدن با احساس طرد وقتی تجربه طردشدگی زیادی نداریم، بسیار آسان تر است که در روابط مختلف طرد می شویم.

 
مطالب مرتبط


:: بازدید از این مطلب : 1798
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 10 فروردين 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ali
امروزه در عصری که ارتباطات و شبکه های اجتماعی رونق یافته است، مطابق با آن خیانت نیز رواج پیدا کرده است تا جایی که زن و شوهر هر کدام برای خود دوست پسر و دوست دختر دارند و زندگی خود را با این کارها به تباهی کشیده اند.
  امروزه در عصری که ارتباطات و شبکه های اجتماعی رونق یافته است، مطابق با آن خیانت نیز رواج پیدا کرده است تا جایی که زن و شوهر هر کدام برای خود دوست پسر و دوست دختر دارند و زندگی خود را با این کارها به تباهی کشیده اند. امروز درباره خیانت در خانواده ها بحث می کنیم که همسران به زندگی خود پایبند نیستند.
 
در جهان کنونی برقراری ارتباطات معقول و مشروع ضرورت داشته و از لوازم لاینفک زندگی اجتماعی است، اما آنچه می تواند به این مشروعیت لطمه بزند. روابط بی ضابطه ای است که می تواند پایه های روابط اجتماعی را سست کند زیرا چنین روابطی ضربه جبران ناپذیری بر عفت عمومی و زندگی شخصی و دینی انسان وارد می کند. بی بند و باری در معاشرت ها باعث گسستگی و اختلاف در نظام خانواده ها و تضعیف مبانی دینی و مذهبی می شود.
 
این در حالی است که شایع ترین افت آزادی بی حد و حصر روابط میان دختر و پسر به وجود آمدن عشق و عاشقی های گاه خطرناک است که هم اکنون برخی خانواده ها در ایران با عوارض آن روبرو هستند حتی با پیشروی این معضل در بین متأهلان زندگی مشترک بسیاری از زوج ها نیز در معرض آسیب قرار گرفته به طوری که با آمار روز افزون ایجاد روابط پنهانی زوجین روبرو هستیم.
 
 
و در پایان بیان کردیم که «خیانت» زیان آورترین عمل در یک ارتباط است که نه تنها منجر به صدمه های غیرقابل جبران به طرفین می شود بلکه اعتماد و اطمینان کسی که مورد خیانت قرار گرفته شده را نیز نسبت به افراد دیگر از بین خواهد برد. در این نوشتار سعی داریم خیانت را از نظر مباحث روانشناختی مورد بررسی قرار دهیم تا به زوایای روانی خیانت همسران نیز پرداخته باشیم.
 
از قدیم تاکنون مردم بر این باورند که مردها در روابط با جنس مخالف از تعهد کمتری برخوردارند در حالی که طبق تحقیقات جدید زنان نیز نسبت به مردها می توانند دست به خیانت زده و در روابط خود پایبند نباشند.
 
مردها در عین تعهد به همسر خود در مجذوب شدن چه از نظر عاطفی یا جنسی با نفر دیگر، تعهد خود را زیر پا می گذارند. در مقابل، زن ها تا زمانی که از طرف مرد خود کاملا از هر نظر تامین شوند بر تعهد خود پایبند می مانند اما به محض ایجاد و ادامه خللی در درک و تأمین عواطف و نیازهای خود مانند مالی، معیشتی و ... از جانب مرد و شروع مشکلات بین آن دو، زن نیز به سوی خیانت و بیراهه کشیده می شود.
 
از نظر آنان اگر مردها یاد بگیرند نسبت به همسر خود در موارد ذکر شده پایبند باشند دلیلی ندارد که زن دست به خیانت بزند. از دیدگاه روانشناختی، تصور زن ها همیشه این بوده که در صورت خیانت و ایجاد رابطه جنسی با فردی دیگر، تمام معنویات، اعتبار و اصالتی و به عنوان یک زن شایسته از بین می رود.
 
علاوه بر این مردها باید بدانند که از نظر عاطفی و روحی یک زن همیشه از ترس خیانت مردها و قربانی نشدن به روابط زناشویی خود پایبند و همواره با تمام قوا به تداوم و تأمین همسر خود اهمیت می دهند.
 
در هر صورت خیانت همسران یک امر پیچیده و در عین حال دو طرفه است. باید بدانیم که همه ما در این مورد نقش داریم و نقش خود را در این مورد باید بررسی کنیم. مثل بی توجهی عاطفی یا عدم رضایت جنسی و مشکلات در روابط بین فردی و مواردی مشابه.
 
خیانت می تواند عاطفی یا جنسی باشد، تحقیقات نشان می دهد که برای زن ها عاطفی و برای مردان خیانت جنسی نابخشودنی تر و تحمل آن سخت تر است. معمولا زندگی زناشویی که با خیانت روبرو می شود دیگر طراوت و شادابی قبل را نخواهد داشت مگر اینکه طرف رابطه شما از ظرفیت روانی بالایی برخوردار باشد و خود را نیز در این اتفاق سهیم بداند و به فرد خیانتکار اجازه جبران اشتباهی را بدهد که مرتکب شده است.
 
 
روانشناسان معتقدند با رعایت موارد زیر می توانید تا حدودی به همسرتان کمک کنید تا بتواند اشتباهش را جبران کند:
 
1- نباید عکس العمل آنی از خود نشان دهید و یک مرتبه به دلیل بد عهدی همسرتان تصمیم بگیرید که از او جدا شوید. شما نیازمند کمی زمان هستید تا مسائل دیگر را نیز زیر و رو کنید. نباید به طور خاص تمام توجه خود را به خیانتی که از او سر زده معطوف کنید.
 
2- باید قبول کنید که احساس خشم، عصبانیت، شک، تردید، شوکه شدن، آشفتگی، ترس، درد، رنج، افسردگی و پریشانی برای فردی که شاهد خیانت همسرش بوده کاملا نرمال است.
 
3- این مشکل باعث به وجود آمدن برخی مشکلات فیزیکی در فرد می شود، از قبیل حالت تهوع و استفراغ و مشکلات مربوط به خواب (بی خوابی و یا پر خوابی)، لرزش، اختلال حواس، کم غذایی و کم اشتهایی. سعی کنید در این مواقع بیش از پیش از خود مراقبت کنید.
 
4- برای خود یک ژورنال درست کنید. تمام افکار و احساساتی که به شما به دلیل خیانت و بی وفایی همسرتان دست می دهد را بر روی کاغذ یادداشت کنید تا ذهن تان از افکار منفی تخلیه شود.
 
5- با همسر خود در موقعیت مناسب در مورد بد عهدی اش صحبت کنید، تمام سوال هایی که به ذهن تان می رسد را بپرسید، شاید با این کار به نتیجه برسید که همسرتان هنگام ارتکاب به این کار، اصلا فکر نمی کرده که به شما خیانت می کند.
 
 
6- هر چند وقت یک بار با روانشناس یا مشاور ملاقات داشته باشید. سعی نکنید تا به تنهایی از پس این مشکل برآیید. هم شما و هم همسرتان پیش از اینکه مجددا رابطه با هم برقرار کنید باید تحت آزمایش (ایدز) و تست سایر بیماری های آمیزشی قرار بگیرید. (البته این در صورت خیانت می باشد.)
 
7- نباید ضربه روحی وارده را پنهان کنید. با فرزندانتان صادق باشید اما لازم نیست جزییات مشکل را نیز برای آنها شرح دهید، قسم هایی نخورید که بعدها نتوانید به آنها عمل کنید. تنها چیزی که بچه ها باید بدانند این است که حال شما رفته رفته به بهبودی خواهد رفت.
 
8- سعی نکنید این بازی که چه چیز و یا چه کسی سبب بروز چنین فاجعه ای شده است را شروع کنید، این کار صرفا انرژی شما را تلف می کند، در این صورت فقط می توانید نفر سوم را سرزنش کنید و خودتان خوب می دانید که هیچ چیز درست نخواهد شد.
 
9- اگر بیش از اندازه عصبانی باشید و بر سر مسائل کوچک داد و بیداد راه بیندازید و احساس کنید بر روی طناب بسیار باریکی در حال راه رفتن هستید و زمانی که به یاد بدعهدی همسر خود می افتید، عکس العمل های شدید فیزیکی از خود نشان دهید بی شک دچار استرس پس از سانحه شده اید و باید هر چه سریع تر به یک متخصص مراجعه کنید.
 
10- انتظار نداشته باشید که حس آشفتگی، بی اعتمادی و عصبانیت به مجرد اینکه تصمیم می گیرد همسر خود را ببخشید به راحتی از بین برود؛ از بین رفتن درد و رنج وارده از طریق خیانت نیازمند زمان است.
 
 
 
11- واقع بین باشید، درآمد، سرمایه، وضعیت مسکن، حمل و نقل خود را در نظر بگیرید، اگر تصمیم خاتمه زندگی زناشویی خود می گیرید باید ببینید که آیا جایی برای زندگی کردن دارید و منبع درآمدی دارید که از آن بتوانید نیازهای اولیه تان را مرتفع سازید. علاوه بر این مطالب، همسران باید بدانند که ابراز علاقه در قالب کلام می تواند نیروی شفابخشی را برای ادامه رابطه به وجود آورد. این موضوع نکته ای است که کلیه روانشناسان به آن اقرار می کنند و این در حالی است که بسیاری از همسران از آن ابا دارند و به اهمیت آن واقف نیستند.
 
(همسری که مورد بی وفایی قرار گرفته است همیشه از خود می پرسد چطور توانست چنین کاری بکند؟ چطور توانست به من خیانت کند و بارها به من دروغ بگوید؟ هرگز دیگر نمی توانم به او اعتماد کنم.)
 
وقتی زوحین چنین هیجانات شدیدی را تجربه می کنند، پرسش اصلی این است که آیا بهبود اوضاع اختلالات زناشویی امکان پذیر است یا خیر؟ چطور می توان این بحران را پشت سر گذاشت؟ حتی در صورت بهبود آیا قادریم با خاطره این خیانت و بی وفایی به زندگی مشترک ادامه دهیم؟
 
با در نظر گرفتن این پیشنهادات و البته کمک های تخصصی از مشاوران ازدواج با اطمینان می توان گفت که آینده خوبی در انتظار زندگی مشترک تان خواهد بود زیرا گاهی اوقات برخی مطالب از دید افراد نادیده گرفته می شود و تنها چشمان تیزبین یک متخصص است که می تواند مشکلات اصلی را شناخته و اصلاح کند.
 
گام اول: باید مشخص شود که آیا می خواهید زندگی زناشویی تان را نجات دهید
 
ظهور بی وفایی نشان دهنده این است که ازدواج تان برای مدت طولانی دچار مشکل جدی بوده است، چه آن را تشخیص داده باشید یا نه یکی یا هر دوی شما نیازهای اساسی یکدیگر را برطرف نکرده اید.
 
 
گام دوم: میدان را برای نفر سوم خالی نکنید
 
ازدواج ارتباطی اختصاصی است که در آن دو نفر یکی می شوند و باید با هم بمانند و سه نفر در آن نمی گنجد، ظهور بی وفایی به معنای این است که زندگی مشترک قبل از این از هم پاشیده شده است، بنابراین به شما توصیه می شود که مسیری مستقل و سختگیرانه را در پیش بگیرید و درصدد باشید که برای همسر بی وفا روشن کنید که به هیچ عنوان این وضعیت را تحمل نمی کنید.
 
اما اشتباه نکنید؛ منظور ما این نیست که با فهمیدن این مسئله داد و فریاد راه بیندازید و خدای ناکرده دست به کاری بزنید که پشیمانی به بار بیاورد. همچنین به هیچ عنوان خانه را ترک نکنید. بلکه منظور ما این است که به سرعت میدان را برای نفر سوم خالی نکنید. در اکثر مواقع زنان با مشاهده این وضعیت به شدت سرخورده شده و بعد از مدتی کشمکش و درگیری با همسر، زندگی زناشویی را ترک می کنند و به راحتی فرصت می دهند نفر سوم از این فرصت استفاده کرده و در دل همسرشان جا باز کند.
 
شما علی رغم شکست عاطفی که دیده اید باید بمانید مشکلات را شناسایی و حل کنید و شخص ثالث را از دست داده و همه چیز را رها کنید. اگر لازم دیدید و یا به شدت احساس خشم و عصبانیت کردید با همسرتان صحبت نکنید اما به نقش های زناشویی خود مانند رسیدگی به امور خانه و فرزندان و ... عمل کنید.
 
گام سوم: بدانید چه انتظاری داشته باشید
 
اغلب بی وفایی ها می تواند به طلاق منجر نشود و در نهایت به رفع اختلاف انجامد. فرآیند بی وفایی دردی غیرقابل تحمل را به افراد وارد می کند، اگر خودتان را برای آنچه پیش خواهد آمد آماده کنید نه تنها عذاب کمتری می کشید بلکه به ازدواج تان فرصت بیشتری برای بهبود و دوام می دهید. یکی از بهترین راه ها برای افزایش آمادگی این است که بدانید چه انتظاری داشته باشید؟
 
به طور مثال بعد از چند روز از وقوع این حادثه وقتی به اندازه کافی توانستید بر اعصاب خود مسلط شوید مهر سکوت را بشکنید و در فضای مناسب و در غیاب فرزندان به طور مفصل با همسرتان صحبت کنید و ببینید چه انگیزه ای باعث بروز این رفتار ناشایست شده است؟ چه کمبودی در زندگی داشته است؟ از شما چه توقعی داشته که نتوانسته اید آن را اجابت کنید؟ فرد جدید چه خلایی از همسر شما پر می کند؟ و ...
 
برخی از موارد زندگی زناشویی دارای کاستی هایی است که اگر شناسایی و سپس اصلاح شود مشکلات تا حد زیادی برطرف می شود. اما در برخی دیگر از موارد زن و مرد مشکل خاصی با هم ندارند و تنها مرد در یک موقعیت وسوسه انگیز قرار گرفته و دچار لغزش شده است.
 
اینجاست که نقش شما پررنگ تر می شود شما باید به عنوان یک زن ثابت کنید که هنوز هم مرکز عاطفی خانواده تان هستید و می توانید دوباره همسرتان را به خانواده بازگردانید؛ بازگشت به شرایط عادی نیازمند تلاش پایدار و خستگی ناپذیر هر دو طرف است.
 
 
گام چهارم: شروع به رفع نیازهای یکدیگر کنید
 
در این گام شما باید سعی کنید نیازهای عاطفی که فرد دیگری برای همسرتان برطرف کرده است به شکل بهتری برطرف کنید. زن و مرد می توانند ازدواج شان را بازسازی کنند و با برطرف کردن نیازهای یکدیگر فصل تازه ای از عشق را در زندگی برنامه ریزی کنند وقتی آموختید مهمترین نیازهای عاطفی یکدیگر را برطرف کنید، عشق و ازدواج تان نیرومندتر از همیشه می شود.
 
بازگشت به شرایط عادی نیازمند تلاش پایدار و خستگی ناپذیر هر دو همسر است، شما با عبور از این شرایط سخت به همراه یکدیگر متوجه می شوید که بیشتر از همیشه یکدیگر را دوست دارید. بی وفایی را به عنوان محرکی اصلاح کننده ببینید که در نهایت موجب می شود زوج ها در مورد نیازهای مهم شان کار کنند. وقتی شروع به کار کردن در مورد این نیازها کنید، زندگی مشترک تان همان می شود که همیشه خواهانش بوده اید.
 
از طریق ارتباط کلامی می توانید اولین گام های اصلاح رابطه تخریب شده تان را بردارید. توجه داشته باشید که ارتباط کلامی ویژگی اختصاصی انسان هاست؛ زوجین در قالب کلام نگرش های خود را درباره خویشتن و مخاطب خود و مسائل کلی و مسائل مشترک به یکدیگر انتقال می دهند.
در آخر خیانت در زندگی امری نکوهیده و ضد اخلاقی است که اثرات زیانبار آن قطعا دیر یا زود گریبان گیر فرد خواهد شد؛ بنابراین چنانچه مشکلی در روابط وجود دارد باید با دید باز به آنها نگریست و با اندیشه و تدبیر سعی در حل آنها کرد.
 
اما کلام آخر: خیانت به هر صورتی که باشد و به هر دلیلی که انجام گرفته باشد، ناپسند و منفور است و تنها یک نتیجه در بر خواهد داشت: «شرمندگی».

 
مطالب مرتبط


:: بازدید از این مطلب : 1871
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 10 فروردين 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ali
کسانی که به تازگی ازدواج کرده اند تا حد زیادی به دانشجویان سال اولی شباهت دارند. آنها نیز انسان هستند و مرتکب اشتباه می شوند اما می توانند اشتباهات خود را به حداقل برسانند.
  در زیر چند توصیه مفید راجع به اشتباهات رایج نوعروس ها و تازه دامادها می آید:
 
1- زوجین فراتر از مراسم عروسی را نمی بینند
 
برخی از زوجین آنچنان غرق در مراسم عروسی می شوند که به مسائل دیگر فکر نمی کنند، در حالی که مراسم عروسی هر چقدر هم که با شکوه باشد یک روز بیشتر طول نمی کشد و پس از آن شما باید زندگی نویی را آغاز کنید.
 
2- زوجین درصدد تغییر یکدیگر برمی آیند
 
به احتمال قوی شما به این علت با همسرتان ازدواج کرده اید که او را دوست دارید، در این صورت دلیلی برای تغییر دادن او وجود ندارد. راستش را بخواهید بیشتر بزرگسالان تغییر چندانی نمی کنند بنابراین بهتر است شما همسرتان را آنگونه که هست بپذیرید و به علت ویژگی های خاص او دوستش داشته باشید. تلاش برای تغییر دادن همسرتان باعث رنجش او و سست شدن پایه های ازدواج تان می شود.
 
 
 
3- زوجین با خویشاوندان همسر خود رفتار شایسته ای ندارند
 
اگر در ارتباط با خویشاوندان همسر خود دچار مشکل شدید هر چه زودتر به فکر اصلاح آن باشید و در آشتی کردن پیشقدم شوید زیرا تنها کسی که در این میان آسیب می بیند و خود را تحت فشار احساس می کند، همسرتان است.
 
4- زوجین در مشاجرات احساسات خود را کنترل نمی کنند
 
داشتن روحیه پرخاشگرانه یا فریاد کشیدن کمکی به حل مشکلات نمی کند در صورتی که مذاکرات منطقی و توأم با آرامش نتایج بسیار مثبتی دارد. اگر در زمان بروز مشاجره نتوانید احساسات خود را کنترل کنید زندگی زناشویی شما به خطر می افتد بنابراین هر کاری که از دست تان برمی آید انجام دهید، از قطع مشاجره گرفته تا مشورت با یک متخصص.
 
5- زوجین از بحث های ضروری اجتناب می کنند
 
هیچ کس دوست ندارد راجع به مسائل ناخوشایند حرف بزند ولی پس از ازدواج چاره ای جز این کار ندارید! یادتان باشد هرگز مشکلات را نادیده نگیرید.
 
6- زوجین درباره مسائل پیش پا افتاده مشاجره می کنند
 
تمام زوجین گاهی در مورد مسائل پیش پا افتاده جر و بحث می کنند، از باز گذاشتن در خمیر دندان گرفته تا قرار دادن لباس ها بر روی مبل. وقت خود را صرف امور مهم تر کنید. در واقع اگر بدترین کاری که همسرتان انجام می دهد این است که جوراب کثیف خود را بر روی کف اتاق می اندازد شما باید خودتان را آدم خوش شانسی بدانید!
 
7- زوجین گاهی حسادت می کنند
 
یادتان باشد همسرتان شما را به عنوان شریک زندگی خود انتخاب کرده و حسادت، وقت تلف کردن است. با این کار همسرتان به این باور می رسد که به او اعتماد ندارید و رنجیده خاطر می شود. فراموش نکنید حسادت، در زندگی زناشویی حکم سم را دارد!
 
 
 
8- زوجین گاهی مثل افراد مجرد رفتار می کنند
 
پس از ازدواج وقت آن فرا می رسد که بزرگ شوید! شاید شما در زمان تجرد اوقات خود را با دوستان تان می گذراندید ولی پس از ازدواج این کار، قابل قبول نیست. اکنون شما می دانید که چه کاری درست است و چه کاری نادرست، بنابراین کار درست را انجام دهید"!
 
9- زوجین دست از غرور خود برنمی دارند
 
اگر یکی از طرفین تمایلی به عذرخواهی کردن نداشته باشد و علایق همسرش را نادیده بگیرد، پایه های ازدواج سست می شود. غرور، مانع از حل مشکلات می شود. در واقع شما باید مسئولیت اقدامات خود را بپذیرید.
 
10- زوجین وقت کمی را در کنار یکدیگر می گذرانند
 
شما باید زندگی مشترک خود را همانند یک گل بدانید. همانطور که گل ها بدون آب، آفتاب و مراقبت پژمرده می شوند زندگی زناشویی نیز نیاز به مراقبت دارد. طوری برنامه ریزی کنید که اوقات مفیدی را در کنار همسرتان بگذرانید.
 
11- زوجین برای بچه دار شدن شتاب می کنند
 
برخی از زوجین بلافاصله پس از ازدواج بچه دار می شوند. در صورت امکان مدتی دست نگه دارید زیرا پس از بچه دار شدن دیگر فرصتی برای تنها ماندن با همسرتان پیدا نخواهید کرد. هر چه باشد بچه ها در کانون توجه خانواده قرار دارند!
 
12- زوجین زیر بار قرض می روند
 
زیر بار قرض رفتن در ابتدای ازدواج بسیار مشکل ساز خواهد بود. با برنامه ریزی درست هر چه زودتر قرض های خود را بپردازید تا شب ها راحت تر بخوابید!
 
13- زوجین انتظارات غیر واقع گرایانه از ازدواج دارند
 
اگر فکر می کنید ازدواج صرفا قدم زدن در پارک است، در اشتباه هستید! زندگی زناشویی فراز و نشیب زیادی دارد و مدتی طول می کشد که پایه های ازدواج شما مستحکم شود. فکر نکنید تمام مشکلات پس از ازدواج حل می شوند. یادتان باشد برخی از مشکلات هر گز حل نمی شوند ولی مسئله مهم نحوه کنار آمدن با آنهاست.
 
 
14- زوجین اجازه می دهند اوضاع بدتر شود
 
هرگز اجازه ندهید مشکلات پیچیده تر شوند. اگر از مسئله ای ناراحت هستید آن را به زبان آورید. اگر احساس می کنید که بار تمام مسئولیت ها به دوش شماست دست از انجام این کارها بردارید. بدترین کار این است که اجازه دهید رنجش از همسرتان در وجود شما رشد کند. این مسئله نتیجه ای جز از بین رفتن عشق ندارد.
 
15- زوجین نسبت به احساسات همسر خود بی تفاوت هستند
 
انسان ها با یکدیگر تفاوت دارند و در شرایط مختلف واکنش های متفاوتی نشان می دهند. شما پس از مدتی می توانید برخی از واکنش های همسرتان را حدس بزنید ولی هرگز در مورد کارهای او قضاوت نکنید بلکه آنها را بپذیرید و برای آرام کردن همسرتان هر کاری که از دست تان برمی آید انجام دهید.
 
16- زوجین بدون مشورت با همسرشان تصمیم گیری می کنند
 
شما در زمان تجرد شخصا در مورد مسائل مختلف تصمیم گیری می کردید، به عنوان مثال در مورد اینکه پس از کار به کجا بروید، تعطیلات خود را چگونه بگذرانید، پول خود را صرف چه کارهایی کنید... ولی پس از ازدواج، همسرتان نیز حق دارد در این تصمیم گیری ها سهیم باشد.
 
17- زوجین نسبت به تفاوت ها یا اشتباهات همسرشان بردباری به خرج نمی دهند
 
وقتی ازدواج می کنید در واقع همسرتان را با تمام ویژگی های مثبت و منفی پذیرفته اید. پس، انصاف نیست که در برابر مسائل جزیی عصبانی شوید.
 
18- زوجین به حریم خصوصی یکدیگر احترام نمی گذارند
 
هر کسی نیاز دارد زمانی را صرف خودش کند و در فضایی آرام به کار مورد علاقه اش بپردازد. چنین امکانی را برای همسرتان فراهم کنید.
 
19- زوجین قدر همسر خود را نمی دانند
 
به یاد آوردن تمام دلایل علاقه شما به همسرتان و قدردانی از زحمات او نیاز به زمان دارد ولی این کار برای پایه ریزی یک زندگی زناشویی موفق، ضروری است. اگر زحمات همسر خود را از یاد ببرید و یا از او توقعات بیش از حد داشته باشید، مشکلات آغاز می شود.
 
20- زوجین در برطرف کردن نیازهای عاطفی همسر خود کوتاهی می کنند
 
یکی از وظایف مهم زوجین این است که از نظر عاطفی به همسر خود توجه کنند و زمینه رضایت او را فراهم آورند ولی متاسفانه این مسئله نادیده گرفته می شود.

 
مطالب مرتبط


:: بازدید از این مطلب : 1882
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 10 فروردين 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ali
نان لواش به عنوان میراث ناملموس جهانی در یونسکو ثبت شد. میراث ناملموس جهانی چیست و چرا لواش در این جمع قرار گرفت؟

 نان لواش به عنوان میراث ناملموس جهانی در یونسکو ثبت شد. میراث ناملموس جهانی چیست و چرا لواش در این جمع قرار گرفت؟

«لواش، جهانی شد» این خبری متفاوت بود که بین خبرها، چشم ها را به سمت خود چرخاند. نان تخت و سبکی که جان می دهد برای لقمه شدن و ریختن انواع و اقسام خوردنی ها مثل پنیر در آن، حالا برای خودش اعتباری جهانی پیدا کرده است.ارزان ترین نان ایران که انصافا خوش خوراک و ماندگار هم هست و دردسری برای خوردنش، وجود ندارد در آخرین نشست جهانی میراث معنوی یونسکو در آدیس آبابا، پایتخت کشور آفریقایی اتیوپی، به عنوان میراثی جهانی ثبت شد؛ میراثی معنوی که حالا همه دنیا باید در حفظ و نگهداری آن کوشا باشند اما قصه و ماجرا چیست؟

«جمهوری آذربایجان، چوگان را به نام خود زد.» و «شب یلدا، قهوه خانه و... در خطر ثبت جهانی به نام همسایگان» و... این سال ها، خبرها و هشدارهایی از این دست، زیاد شنیده ایم؛ خبرهای که هم نشان دهنده غفلت ما و تلاش همسایگان برای ایجاد سابقه تاریخی هستند اما نکته مهم تر این است که اصلا پایه این ماجرا چیست؟ تا چند سال پیش خبری از این حرف ها نبود. واژه ها و عباراتی مانند میراث معنوی، میراث ناملموس، حفاظت از آثار معنوی و... چند سالی است که وارد فرهنگ واژگان میراث فرهنگی شده اند.
 


قدمت سازمان علمی، فرهنگی ملل متحد موسوم به یونسکو درست به 70 سال پیش می رسد. 25 آبان 1325 شمسی، اساسنامه این نهاد به تصویب 46 کشور از جمله ایران رسید تا مسائل فرهنگی و هنری جهانی به صورت بین المللی مورد بحث و بررسی و حمایت قرار بگیرد. سال ها بعد، آثار مختلف در دو قالب ملموس و غیرملموس وارد لیست این نهاد جهانی شدند تا برای حمایت از آن ها هزینه شود. قدمت ثبت میراث ملموس مثل بناها به حدود 40 سال پیش می رسد. در این سال ها، 20 اثر فرهنگی ملموس ایران در این لیست قرار گرفت.
 
دشت لوت هم همین امسال به عنوان تنها اثر ایرانی میراث طبیعی یونسکو به ثبت رسید و 11 اثر فرهنگی غیرملموس هم به نام ما در یونسکو ثبت شده است. ثبت میراث های مادی و طبیعی در لیست جهانی، روندی عادی دارد و براساس وجود آن اثر در کشور، ثبت می شود اما چالش بزرگ در بخش میراث های غیرملموس است که باعث تنش ها و کل کل ها بین کشورها می شود.

ارثی که در دست جا به جا نمی شود

13 سال پیش یعنی در سال 1382 شمسی بود که بحث میراث فرهنگی ناملموس در یونسکو مطرح شد. طبق تعریف یونسکو، نمادها، مراسم، آیین ها، آثار فرهنگی، مهارت ها و دانش هایی که قابلیت انتقال بین نسلی را دارند و فرهنگ ساز و ریشه دار هستند، می بایست مورد حمایت جهانی قرار بگیرند. درواقع در تعاریف جدید، برای یونسکو حالا علاوه بر ابنیه تاریخی، فرهنگ و تمدن بشری هم مهم شده بود و به غیر از ظاهر، باطن و روح فرهنگ ها هم مورد توجه قرار می گرفت اما نکته چالش برانگیز این بود که بعضی فرهنگ های مشترک به واسطه مرزهای سیاسی جدید، تعاریف فرهنگ ملی مختص به آن کشور را پیدا کرده بودند یا اثر، آیین و مراسمی در مواجهه با فرهنگ دیگر، دچار تغییراتی شده بود.

درواقع برخی آیین ها به علت تحولات و ادغام های فرهنگی، رویکرد بومی و منطقه ای پیدا کرده بودند. با این وضع، نمی شد به راحتی بناهای تاریخی، برای آثار معنوی، صاحب مشخصی یافت. خیلی مواقع هر کشوری که زودتر موضوعی را مطرح می کرد، آن موضوع به نامش زده می شد. دایره وسیع این تعریف از میراث معنوی به حدی بود که کم کم حتی غذاها، نحوه خوردن، نوشیدن و... هم در این جمع قرار می گرفت. پرونده های میراث فرهنگی ناملموس به سه صورت فهرست معرف میراث فرهنگی ناملموس بشری، فهرست میراث فرهنگی ناملموس نیازمند پاسداری فوری و فهرست اقدامات موفق پاسدارانه در یونسکو به ثبت می رسند تا مورد حمایت مالی و معنوی قرار گیرند.

حالا در آخرین نشست میراث معنوی در آدیس آبابای اتیوپی که هفته پیش برگزار شد، هم نوروز به نام 12 کشور ثبت شده، هم لواش به نام پنج کشور و هم موسیقی و جشن رامبا در کوبا، توسعه مفهوم زمان برحسب گردش خورشید در چین، «مانگال شوبهاجاترا» جشن سال نو در بنگلادش.

فرهنگ های مشترک، منطقه ای فضایی را ساخته که کشورهای همسایه در مورد یک موضوع به تفاهم و توافق برسند. اوایل، قانون هر کی زود بگوید بود، اما حالا بررسی بین مرزی انجام می شود و پرونده ها بازند و امکان کاهش و افزایش کشورها هم هست؛ مثلا در همین مورد نوروز، اول هفت کشور (ایران، هند، پاکستان، ترکیه، آذربایجان، ازبکستان و قرقیزستان) صاحب این میراث معرفی شدند اما در نشست آدیس آبابا، پنج کشور دیگر (عراق، ترکمنستان، تاجیکستان، افغانستان و قزاقستان) به آن اضافه شدند تا نوروز به عنوان بزرگ ترین پرونده میراث ناملموس بشری در یونسکو، ثبت شود.
 

 
این پنج کشور در نشستی که اسفند سال 93 در هتل لاله تهران برگزار شد، دلایلی مطرح کردند که نشان می داد فرهنگی نوروزی بخشی از فرهنگ آن ها هم هست. مسئله نوروز به قدری پیچیده بود که حتی کشورهای مختلف مدعی درباره کلمه انگلیسی ای که می خواستند روی پرونده بگذارند، دچار مشکل بودند. کلمه نوروز به زبان انگلیسی و با لهجه های مختلف با حالت های NEWROOZ، NOROWZ، NOWRUZ، NORUZ، NOROOZ، NOWRUZ و... نوشته می شد.

بخور سیر شی

نان لواش هم قصه جالبی داشت؛ سه سال پیش و در بهمن 1392، ارمنستان این نام و نان را به نام خودش و در قالب پرونده نانی ارمنی روی میز یونسکو گذاشت و وزارت خارجه ارمنستان هم در بیانیه ای اعلام کرد که پرونده با نام «نان لواش: چگونگی تهیه، ارزش و تجلیات فرهنگی نان سنتی ارمنستان» عامل معرفی این کشور خواهدبود. کاری که با واکنش کشورهای همسایه مثل ایران و جمهوری آذربایجان مواجه شد، چون این نان با حجم بالا و تقریبا با همین نام در کشورهای دیگر هم پخته می شد.

ارمنستان درمورد لواش پیشقدم شد اما در بیشتر دفعات این ایران بود که به عنوان پهن ترین سفره برای لواش و صاحب متنوع ترین نوع لواش ها، مسئول پرونده فرهنگ پخت نان های نازک و پهن شد تا این پرونده را با همکاری جمهوری آذربایجان، قزاقستان، قرقیزستان، ارمنستان و ترکیه تهیه کند.

موضوعات میراث ناملموس به قدری متنوع و جالب اند که ایران پنج سال بعد از تاسیس این شاخه در یونسکو، کارگروه میراث ناملموس ملی را با حضور ده نهاد و وزارتخانه تصویب کرد که حالا بعد از هشت سال، بیشتر از 1350 اثر در لیست میراث ناملموس، ثبت ملی شده اند تا به مرور وارد پرونده های جهانی شوند. الان از راهپیمایی اربعین و سمنوپزان تا آجیل تبریز و شیشلیک شاندیز ثبت ملی شده اند تا دست کشورمان در نشست های یونسکو پیش باشد و مثل نمونه های قبلی از همسایگان زیاده خواه عقب نیفتیم.

نگاهی به اثرهای ناملموس ایرانی که ثبت جهانی شده اند

هنر نزد ایرانیان است و بس

ابنیه تاریخی ایرانی که در 37 سال اخیر در میراث ملموس جهان ثبت شده اند، 20 اثر است که به همراه کویر لوت، میراث طبیعی جهانی یونسکو، بیست و یک اثر می شوند. تخت جمشید، میدان نقش جهان و چغازنبیل، اولین آثار ثبت شده ایرانی در سال 1357 شمسی اند. از سال 1382 تا حالا هم 17 اثر دیگر ثبت شده اند که آخرینش 11 قنات بود که امسال ثبت شد. پرونده آثار ایرانی در آثار میراث ناملموس جهانی هم هفت سال است که سامان یافته است، به جز نوروز و پرونده نوروز، شامل نه اثر به شرح زیر هستند.

مراسم قالیشویان مشهد اردهال

سال ثبت: 1391
 

 
تنها مراسم مذهبی اسلامی که براساس تقویم شمسی برگزار می شود. مراسمی نمادین که همیشه در صبح دومین جمعه مهر، هزاران نفر را به مشهد اردهال در 42 کیلومتری غرب کاشان می رساند.

1321 سال پیش، امامزاده علی که بعد از امام صادق (ع)، دومین پسر امام باقر (ع) بود و چند سالی می شد که در کاشان و فین زندگی می کرد، در راه رفتن از فین به خاوه با حمله سپاه زرین نعل، حاکم محلی خاوه به شهادت می رسد. فینی های چوب به دست دیر می رسند و خاوه ای ها امامزاده را در قالی پیچیده و دفن می کنند. مراسم، تلفیق این حال است. فینی های چوب به دست، قالی امامزاده را از خاوه ای ها می گیرند و در چشمه نزدیک امامزاده می شویند و بر می گردند.

نقالی

سال ثبت: 1390
 
قدیمی ترین هنر نمایشی ایران، اجراکننده یا نقال، شعر یا نثر را با حرکات و اشارت و گاهی به همراه موسیقی و توصیف کتیبه ها و نقاشی ها بازگو می کند. نقال باید ضمن حفظ اشعار، متن ها و همچنین توانایی در بداهه گویی، مهارت سخنرانی داشته باشد. لباس نقال، لباسی ساده است.

ساخت لنج

سال ثبت: 1390
 
دانش ساخت این نوع قایق که مخصوص خلیج فارس و دریای عمان است، کاملا ایرانی است. قایق های چوبی که دستی ساخته می شوند و ساخت آن ها در هرمزگان و بوشهر انجام می شود. لنج ها مثل کشتی های تجاری اند و قیمت های بالایی در حد یک میلیارد تومان به بالا دارند. همین لنج ها که وسیله امرار معاش هستند، حالا دارند به نوع فایبرگلاس تبدیل می شوند و نمونه های کم کیفیت هندی و پاکستانی آن ها هم زیاد شده است. با این ثبت، نام خلیج فارس هم در فهرست آثار ناملموس جهانی ثبت شد.

تعزیه

سال ثبت: 1389
 

 
مجموعه ای نمایشی و بازسازی ای تاریخی که بیشتر برای شهادت اولیا و عزیزان از دست رفته اجرا می شود؛ نمایشی مذهبی که خیر و شر در آن مبارزه می کنند. سابقه تعزیه خوانی هم به سال ها قبل از عاشورا و ورود اسلام به ایران بر می گردد که به آن سووشون خوانی می گفتند و نمایش در آتش رفتن سیاوش اجرا می شد که وقتی سیاوش، سالم از میان آتش رد می شد، نشان بی گناهی اش بود.

در تمام این سال ها، تعزیه باقی مانده و در طول تاریخ پیش آمده و همراه خودش هنر، شعر و تئاتر را هم آورده است. یک هنر مردمی که سینه به سینه و نسل به نسل منتقل شده است. هنر نمایش در ایران سابقه طولانی دارد، مثل انواع سیاه بازی ها، پرده خوانی ها و... تعزیه هم چنین قدمتی دارد. از قبل از اسلام، ایرانی ها، اساطیر و حماسه هایشان را به صورت نمایش، اجرا می کردند و تصاویر جنگ هایشان را حکاکی می کردند، مثل نقش رستم شیراز که در آن دستگیرشدن امپراتور روم توسط شاه هخامنشی، روی کوه، حکاکی شده است. بعد از واقعه عاشورا هم به دلیل علاقه ایرانی ها به اهل بیت (ع)، این واقعه، رنگ و فرمی ایرانی گرفت و روایت کردن آن وارد تعزیه شد.

ورزش های زورخانه ای

سال ثبت: 1389
 
پهلوانی، هنر رزمی ایرانی است که ترکیبی از عناصر اسلامی، عرفان و اعتقادات کهن فارس است. این آیین شامل مجموعه حرکات ژیمناستیک و حرکات سبک ورزشی است که توسط 10 تا 20 نفر انجام می گیرد. هر یک از آلات ورزشی در این آیین، نشانگر یک سلاح رزمی است. گرز با میل، سپر با تخته و کباده با کمال شباهت بسیار زیادی دارند. این آیین در مکانی مقدس گنبددار با یک گودی هشت ضلعی در مرکز آن که تماشاچیان در اطراف آن قرار دارند، انجام می شود.

موسیقی نواحی خراسان

سال ثبت: 1389
 

 
حال و هوای خاص دوتارنوازان و خوانندگانی که خیلی هایشان با لباس سفید در دل کویر می نوازند و آواز می خوانند، باعث ثبت جهانی آن شده است. مجموعه ای از شعر، ادبیات، عرفان و اخلاق را دربر می گیرد.

فرش کاشان و فارس

سال ثبت: 1389
 
این دو نوع فرش بافی، به صورت جداگانه در یونسکو ثبت معنی شده اند. قالی بافی فارس با
پشم گوسفند و داری روی زمین و بدون نقشه بافته می شود. قالی کاشان را هم از پشم و ابریشم با داری عمودی می بافند.

ردیف موسیقی ایرانی
 
سال ثبت: 1388
 
پنج ردیف آوازی ابوعطا (با دستان عرب)، دشتی، بیات ترک (یا بیات زند)، افشاری و بیات اصفهان، اولین میراث ناملموس ایران بودند که در یونسکو ثبت شدند که در هفت دستگاه ماهور، نوا، شور، سه گاه، چهارگاه، راست پنجگاه، همایون خوانده می شوند. ساختاری کهن که قابل یادگیری است. عنوان ردیف، به مجموعه ای از قطعه هایی از موسیقی ایرانی اطلاق می شود که برای اجرا و یاددهی و یادگیری و نشان دادن قابلیت های خاصی از موسیقی ایرانی انتخاب، منظم و مرتب شده اند. هر یک از این قطعه ها «گوشه» نامیده می شود.



:: بازدید از این مطلب : 1806
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 10 فروردين 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ali
طی تحقیقی که سازمان گالوپ در مورد 500 شرکت برتر دنیا انجام داد، از همه صاحبان این صنایع و سازمان ها پرسید اگر بخواهید مدیرعامل یا کسی که می خواهد سازمان شما را هدایت کند تنها یک ویژگی داشته باشد آن ویژگی چیست؟
 طی تحقیقی که سازمان گالوپ در مورد 500 شرکت برتر دنیا انجام داد، از همه صاحبان این صنایع و سازمان ها پرسید اگر بخواهید مدیرعامل یا کسی که می خواهد سازمان شما را هدایت کند تنها یک ویژگی داشته باشد آن ویژگی چیست؟ مثلا می خواهید خیلی باهوش باشد؟ مسائل مالی را خوب بفهمید؟ بازاریاب خوبی باشد؟ یا اینکه بتواند خیلی خوب ارتباط برقرار کنید؟
 
نهایتا بیش از 75 درصد از صاحبان شرکت های مطرح دنیا، رای به گزینه ارتباطات دادند و می خواستند مدیر آینده شان بتواند خوب ارتباط برقرار کند. به خاطر اینکه مدیران در دنیای کسب و کار ممکن است کار را هیچ وقت خودشان انجام ندهند. مثلا من اگر مدیر یک خودروسازی هستم ممکن است دستم به آچار نخورد. من ارتباطی را برقرار می کنم، تاثیر می گذارم و این لایه های تاثیرگذاری به این سمت پیش می رود که بتوانم خودروی خوبی تولید کنم. درواقع تعریف ساده مدیریت یعنی انجام کارها توسط دیگران.

در این مطلب گفت و گویی متفاوت با سرکار خانم ویدا فلاح داشته ام. ایشان روانشناس و مدرس مهارت های زندگی است و فعالیتش را در این حوزه از سال 1377 آغاز کرده است. در این گفت و گو، فلاح نقطه شروع روابط خوب را در «ارتباط با خود» دانسته و همچنین با بیان تعریف و کاربرد هوش هیجانی، از نقش عمده تقویت این هوش در بهبود ارتباطاتمان صحبت می کند. یکی از ویژگی های آموزش های او تاکید روی «فیلم درمانی» است. یعنی فیلم های آموزشی خوب دنیا را ببینیم و با یادگیری نکات آموزنده آن ها، بینش عمیق تری از تجربیات انسان های موفق پیدا کنیم. حتما تا انتها این گفت و گو را بخوانید.
 

شما کلاس های مهارت های ارتباطی زیادی برگزار کرده و می کنید به نظرتان اولین یا اصلی ترین سنگ بنای ارتباطات چیست؟

مهارت ارتباط با دیگران از ارتباط با خود شروع می شود و ارتباط با خود شامل دو وجه است؛ یکی هیجانات و دیگری افکارمان. من از طریق هیجاناتم خودم را ابراز می کنم و پیش فرض هیجانات، افکار و گفت و گوهای درونی ماست. در درجه اول باید هوش هیجانی مان را تقویت کنیم. کف موفقیت را با IQ می سنجند و سقف آن را با EQ.

هرکسی که IQ بالایی داشته باشد، احتمال اینکه یک فرم استخدامی پر کند و قبول شود وجود دارد، اما اینکه در کار خود قدر پیشرفت کند به اندازه هوش هیجانی اش مربوط است. به اندازه ای که از لحاظ هیجانی مثلا به موقع همدلی می کند، به موقع دست از کارش بر می دارد و به همکارش توجه می کند. به موقع از حوشحالی دوستش خوشحال می شود و او را تشویق می کند و...

EQ هوش اکتسابی است و فرد با یادگیری آن، به بلوغ هیجانی و عاطفی می رسد. یعنی نسبت به هیجانات خود و دیگران آگاه می شود. متاسفانه مدارس و دانشگاه ها این موضوعات را آموزش نمی دهند و کمبودش را در میان افراد متخصص بیشتر می بینیم که فکر می کنند چون تخصص خوبی در زمینه کاری خود و IQ بالایی دارند، همین برای کارآفرینی شان کافی است.

هوش هیجانی دقیقا چیست؟

EQ از چند نمونه مولفه اصلی تشکیل می شود: 1- توجه به هیجان خود در زمان ایجاد هیجان. 2- نام گذاری و پذیرش هیجان خود: یعنی سعی در از بین بردن هیجانتان نکنید. تلاش کنید آن را بشناسید تا مالکش شوید. 3- توجه به هیجانات طرف مقابل در رابطه، بدون از بین بردن هیجان او. یعنی تلاش در شناخت و پذیرش هیجان دیگران. مثلا بفهمم زبان بدن و لحن صدای طرف مقابل، حاکی از ناراحتی و عصبانیت اوست و حالا که او دچار هیجان است حواسم باشد من فرستنده پیام نباشم، دستور ندهم، توصیه و نصیحت نکنم چون وقتی فرد مقابلمان هیجانات شدید دارد، دیگر دریافت کننده اطلاعات نیست. این موضوع در همه ارتباطات مثل زن و مرد، دو همکار، سازمان با ارباب رجوع و... صدق می کند. یک فروشنده خوب فروشنده ای است که می تواند هیجانات آدم ها را از طریق بدن و حالات صورت بشناسد.
 

چه کار کنیم تا به آن تسلط هیجانی که گفتید برسیم؟

می گویند در ارتباطات قدرت دست کسی است که تسلط بیشتری بر هیجان خودش و طرف مقابلش دارد. یعنی متجه است الان موقعیت چگونه است و در این حالت با یادگیری مهارت های ارتباط می فهمد در کجا چه بگوید و چگونه رفتار کند و در مجموع توان ارتباطی بالاتری پیدا می کند. که این توان بالا به موفقیت در زندگی شخصی و شغلی می انجامد. یک متخصص نخبه کامپیوتر را در نظر بگیرید که روابطش با آدم ها ضعیف است و علاقه ای به حرف زدن و شنیدن دیگران ندارد. این فرد می رود در جامعه تا خودش را پرزنت کند و شغلی بیابد. اما همان قیافه و نگاه اولیه اش، دیگران را پس می زند و نیتجه اش می شود یک معرفی بد.
 
هوش هیجانی یعنی در موقعیت های خاص تشخیص دهیم که باید چه هیجانی صادر کنیم تا طرف مقابل را تحت تاثیر قرار دهیم. هیجانات مسری اند و از فردی به فرد دیگر سرایت می کنند. مثلا اگر شخصی چیز خنده داری بگوید و شما فقط نگاه کنید و هیچ واکنشی نشان ندهید، آن فرد ناخودآگاه از شما زده می شود و رویش را به سمت کسی می کند که به هیجانات او پاسخ دهد.

اما خیلی از ما معمولا در لحظه بروز هیجان مغزمان خوب تجزیه و تحلیل نمی کند

به همین دلیل، ارتباطات مهارت است و مهارت به آموزش و تمرین نیاز دارد. فرض کنید شما امروز کلاس تکواندو می روید و دست بر قضا استاد همین امروز چهار تا تکنیک بسیار خاص و قوی به شما یاد می دهد. چند ساعت بعد شما در خیابان قدم می زنید و ناگهان دو نفر به سمتتان حمله می کنند، آیا می توانید تکنیک هایی را که در کلاس یاد گرفته اید روی آنها انجام دهید؟ به احتمال زیاد خیر، پس باید بعد از یادگیری تکنیک و قبل از مواجهه با مشکل، زمانی که مشکلی ندارید بنشینید و حتی در خلوت خود و در ذهنتان تمرین کنید.

به نظر می رسد در مواجهه و نام گذاری هیجانات منفی دچار کمبود هستیم. نظر شما چیست؟

هیجانات تقسیم می شوند به خوشایند و ناخوشایند. ما می خواهیم ناخوشایندها را از بین ببریم و فکر می کنیم زمانی خوشبخت هستیم که فقط احساسات خوشایند داریم. خیلی از ما از کودکی درک درستی از ناراحتی و رنج نداریم. ما باید تجربه احساسات و هیجانت منفی را همانند هیجانات خوشایند داشته باشیم و از آنها استفاده کنیم. اما فقط یاد گرفته ایم احساسات بد را سرکوب کنیم. مثلا پدر و مادری را در نظر بگیرید که می گویند همه چیز را برای بچه ام فراهم می کنم تا ذره ای رنج نکشد. اما بچه ای که ناراحت نشود و رنج نکشد، به فکر نمی افتد و تصمیم به تغییر نمی گیرد.

ما در زندگی مان هر جا با ترمز مواجه شدیم و رنج کشیدیم، به فکر فرو می رویم و در نتیجه عاقل می شویم. وگرنه گردش زمین به دور خورشید باعث عاقل شدن آدم ها نمی شود! در این زمینه خوانندگان محترم را توصیه می کنم به دیدن انیمیشن زیبای inside out. این انیمیشن که بسیار آموزنده است و پشت آن روانشناسان زیادی بوده اند یک ویژگی منحصر به فرد دارد و دو دنیا را نشان می دهد. یکی دنیای بیرون و واقعیت هایش و ارتباطاتی که در آن مشکل به وجود می آید. یکی هم دنیای درون و هیجانات مختلف مثل غم، شادی، ترس، خشم و..
 

چرا هیجانات نباید از بین بروند و مورد استفاده قرار بگیرند؟ اصلا استفاده از هیجان یعنی چه؟

هرکدام از آنها برای ما پیامی دارند. هر کدام ناشی از یک طزر تفکر و یک فکرند. هیجانات بسیار مهم اند. اگر وقتی که ناراحتید بخواهید خودتان را با کار خاصی سرگرم کنید مثلا خوراکی بخورید، تلفنی حرف بزنید، یا به هر صورت آن ناراحتی را نادیده بگیرید، آن حس بد از بین نمی رود. در بدن سرکوب می شود و بعدها به شکل بیماری خودش را نشان می دهد.بگذارید در آن لحظه، آن احساس و هیجان منفی را تجربه کنید. برایش وقت بگذارید. قبول کنید که مثلا آزرده شده اید. خصلا آن را مورد تحلیل قرار بدهید تا بفهمید کجای کارتان مشکل داشته است. در این صورت است که رشد می کنیم و ظرفیت روانی مان بزرگ می شود.
 
برای اینکه مخاطبان عزیز این موضوع را خوب متوجه شوند توصیه می کنم فیلم زیبای intern را مشاهده کنند. این فیلم در مورد مرد 70 ساله ای است که می رود در یک شرکت مد و لباس استخدام شود. مهم ترین ویژگی شخصیت فیلم این است که انعطاف پذیر و دائم در حال یادگیری است. خوب نگاه می کند، خوب گوش می کند و خوب خودش را پرزنت می کند و چون با کودک درونش در ارتباط است خیلی در لحظه حال زندگی می کند و در مجموع اینها باعث می شود ارتباطات خیلی خوبی برقرار کند و مورد احترام همه باشد.

شعار شما در سایت تان این است که زندگی خوب و روابط خوب ساختنی است نه داشتنی. چطور آن را بسازیم؟

همه چیز ساختنی است به شرطی که بلد باشیم و از ساختن خودمان آغاز کنیم. د ردرجه اول خودمان را بشناسیم. نقاط قوت و ضعفمان را بدانیم. شما زبان ژاپنی بلدید؟ نه. آیا این یک ضعف است؟ خیر. چون اصلا به آن نیاز ندارید. اما مهارت ارتباط با دیگران چه؟ شما لازم دارید در هر مقطع از زندگی تان ارتباطات مختلفی برقرار کنید و بلد نبودن آن، یک ضعف است.
 
برای اینکه یک ضعف را تبدیل به قوت کنید باید بروید دوره ببینید، کتاب بخوانید و... ازمون و خطایی نمی توان پیش رفت. زیرا همه چیز به سرعت پیشرفت می کند و برای اینکه عقب نمانیم باید مدام مهارت کسب کنیم. مهارت هدف گذاری، تصمیم گیری، ارتباط برقرار کردن و سایر مهارت های حیاتی، ارتباطات، مهارت لازم دارد. خیلی ها نمی دانند چطور حرفشان را بزنند. مثلا چطور با همسرشان مخالفت کنند. چطور به رییس شان درخواست بدهند و...

حرف پایانی

بین دو عدد آهنربا، کدام یک قدرت جذب بیشتری دارد؟ بعضی ها فکر می کنند این دو تا که به هم می رسند به یک میزان حرکت می کنند. اما آهنربای بزرگ تر میدان جاذبه بزرگ تری دارد. در زندگی هم کسی که بزرگ تر و قوی تر است راحت تر دیگری را به خودش جذب می کند. اگر ما بخواهیم میدان بیرونی مان را تحت تاثیر قرار بدهیم، باید روی بزرگی و قوی تر شدن توانمندی ضروری مان کار کنیم.


:: بازدید از این مطلب : 1835
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 10 فروردين 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ali
ما در کشورمان دچار یک پارادوکس جدی هستیم؛ برنامه زدگی در عین بی برنامگی. بی برنامگی حالتی است که شخص، سازمان یا کشور، برنامه مشخصی برای آینده خود ندارد و نمی داند که گام های اساسی برای تحقق آینده چیست؟

 مجتبی لشکربلوکی دارای مدرک دکترای مدیریت استراتژیک و دانش آموخته MBA است. وی همچنین استاد دانشگاه امیرکبیر و دانشگاه صنعتی شریف بوده است. دکتر لشکربلوکی به پرسش های ما در زمینه فرصت ها و تهدیدهای آینده کشورداری در ایران پاسخ هایی صریح گفت.
 


خطای نزدیک بینی و حال بینی، علی رغم تمامی تلاش های مسئولان، سیستم کشورداری ما را دستخوش بیماری ها و نارسایی هایی در حوزه کارآمدی کرده است. شما دلایل این آسیب را چه می دانید؟

- این موضوع می تواند دلایل متعددی داشته باشد. من از یک منظر به آن می نگرم و باقی مناظر را به سایرین واگذار می کنم. ملت ها از نظر افق دید با هم متفاوت هستند. برخی افق دید بلندمدت تری دارند و برخی کوتاه مدت نگر هستند. به عبارت ساده تر، برخی از ملل صبورتر و منضبط ترند و برخی عجول تر و بی قرارتر. به نظر می رسد که این عجله و بی قراری باعث می شود ما دچار نزدیک بینی شویم. وقتی می خواهیم برنامه ریزی کنیم، به مشکلات کنونی توجه بیشتری می کنیم تا مشکلات آینده.
 
وقتی زمان بندی می کنیم، پروژه هفت ساله را سه ساله تنظیم می کنیم. به همین خاطر هم همواره چون افق دید بلندی نداریم، وقتی مسائل بحران می شود، به آنها می پردازیم و این می شود کشورداری آتش نشانی. یعنی به جای آنکه از همین الان مسائل پنج سال آینده را تدبیر و پیشگیری کنیم، در زمان وقوع و یا پس از آن به شیوه آتش نشانی آنها را اطفاء می کنیم.

برای نمونه، مسئله اشتغال از 10 سال پیش قابل پیش بینی بود اما متاسفانه به آن توجه نشد یا مسئله خانوار و طلاق در چند سال آینده مسلما یک بحران است (اگر نخواهیم امروز آن را بحران بدانیم) اما کم توجهی می کنیم. چرا؟ چون اصولا افق فکری ما کوتاه است. این می تواند ریشه تاریخی – جغرافیایی داشته باشد؛ بودن در چهار راه تاخت و تاز جهانی (یا ما در حال غارت شدن بودیم یا غارت کردن)، عدم ثبات حکومت، وابستگی به کشاورزی – آن هم در منطقه ای کم آب – همه و همه ما را به این جمع بندی رسانده است که «چو فردا شود فکر فردا کنیم» و «صوفی ابن الوقت باشد ای پسر»، «سیلی نقد به از حلوای نسیه» است. اصولا نزد ایرانیان، امروز بسی مهم تر از فرداست و «نیست فردا گفتن از شرط طریق».

شما در همایشی بیان کردید که نظام کشورداری مجموعه ای از قواعد رسمی و غیررسمی است که شامل پنج آیتم هنجارها، ساختارها، سازمان ها، سیستم ها و قوانین است که تعریف کننده، تنظیم کننده و تسهیل کننده روابط اجتماعی – اقتصادی بین بازیگران شامل حاکمان، شهروندان، بروکرات ها و سایر دولت ها است و بر تعاملات، تمایلات و اطلاعات بازیگران اثر داشته و بر ظرفیت حاکمیت برای طراحی و جاری سازی سیاست ها و تولید و ارائه خدمات عمومی تاثیر می گذارد. جنابعالی خطای نزدیک بینی و عدم توجه وافی به مطالعات آینده پژوهی را در کدام یک از موارد فوق برجسته تر می بینید؟

- در هنجارها؛ بدیهی است که هنجارها (ارزش ها) نقش مهمی در تنظیم روابط و کشورداری ما دارند. بگذارید یک مثال بزنم؛ وقتی هنجار ما استقلال باشد، خروجی کشورداری می شود خودکفایی نسبی و کاهش سطح تعاملات بین المللی؛ اما وقتی هنجار ما می شود برون گرایی (اگر بشود) آنگاه انتظار داریم که استفاده خلاقانه از سرمایه، دانش، فناوری، بازار و دسترسی های بین المللی بشود خروجی یک نظام. حال اگر نگاه بلندمدت و آینده نگرانه هنجار باشد، آن گاه تصمیمات ما همراه با پیامدسنجی خواهد بود. موضوعات تصمیم گیری ما از جنس موضوعات فورس ماژور و کوتاه مدت نخواهد بود بلکه از جنس تصمیمات با نگاهی آینده نگرانه و آینده ساز خواهد بود.

چشم اندازنویسی و اسناد بالادستی نوعی از آینده نگاری محسوب می شوند. شما در مصاحبه قبلی خود با گفتمان الگو به پدیده «تورم اسناد بالادستی» اشاره کردید. چرا اسناد بالادستی که نشانه برنامه داشتن و آینده نگری هستند اجرا نمی شوند؟

- ما در کشورمان دچار یک پارادوکس جدی هستیم؛ برنامه زدگی در عین بی برنامگی. بی برنامگی حالتی است که شخص، سازمان یا کشور، برنامه مشخصی برای آینده خود ندارد و نمی داند که گام های اساسی برای تحقق آینده چیست؟ برنامه زدگی به حالتی می گویند که ذهن شخص، سازمان یا کشور مملو است از برنامه، استراتژی، سیاست، اهداف و سند. جالب اینجاست که قاعدتا این دو پدیده مخالف هم هستند اما واقعیت آن است که برنامه زدگی منجر به بی برنامگی خواهد شد.
 
هم اکنون در کشور سند چشم انداز داریم، بیش از 30 سند سیاست های کلان داریم، صدها سند توسعه بخشی، استانی، فرابخشی داریم و برنامه شش توسعه تاکنون به چیزی حدود 500 صفحه رسیده است. به جرأت می توانم بگویم که بیش از صد هزار صفحه برنامه داریم اما کشور بر اساس برنامه اداره نمی شود. چرا؟
 


به این سه دلیل:

وقتی تعداد برنامه ها از منابع متعدد افزوده شد، مجریان دچار آشفتگی می شوند که بالاخره چه باید کرد؟ بسته خروج از رکود را اجرا کنند یا اقتصاد مقاومتی را؟ نقشه جامع علمی کشور را اجرا کنند یا برنامه توسعه را؟ نقشه راه تنگنای نقدینگی را عملی کنند یا برجام 2 را؟ اصلاح نظام اداری را پی بگیرند یا خصوصی سازی را؟ مهندسی فرهنگی را عملیاتی کنند یا سند تحول بنیادین آموزش و پرورش را؟ وقتی تعداد و تنوع برنامه ها زیاد شد و این برنامه ها تبدیل به یک سند واحد نشده باشد، آن گاه این برنامه ها تبدیل به معیارهای عملکرد نمی شود؛ بنابراین پاسخگویی و پاسخ خواهی به درستی انجام نمی شود. من به عنوان یک وزارتخانه یاد می گیرم که هر وقت از من گزارش خواستند، یک گزارش سر هم کنم و بدهم.

فرهنگ LIFO رواج پیدا می کند؛ حسابداران و انبارداران روشی دارند که به آن می گویند لایفو (Last in First Out) یعنی آخرین قطعه ای که وارد انبار شد، همان اولین قطعه ای خواهد بود که خارج خواهد شد. تعدد برنامه ها در ذهن شخص، سازمان یا کشور نیز منجر به فرهنگ LIFO می شود؛ یعنی آخرین کاری که تعریف شده، مبنای عمل من خواهد بود؛ مثلا الان خروج از رکود مطرح است،
 
سه ماه دیگر اقتصاد مقاومتی برجسته می شود و شش ماه بعد اجرای برنامه ششم. مهم این است که آخرین چیزی که مطرح می شود چیست. نتیجه هم زمانی برنامه زدگی و بی برنامگی چنین خواهد شد که در این حالت، برنامه ها دست خورده می شوند. به واسطه این که هم برنامه ها و سیاست ها را اعلام کرده ایم؛ الان کمتر ایده ای یافت می شود که تا به حال مطرح نشده باشد و چون مطرح شده و اجرا نکرده ایم همه ایده ها (برنامه ها و سیاست ها) دست خورده شده است و هر کدام که مطرح می شود می گوییم ای بابا! ما این را اجرا کردیم و به نتیجه نرسیدیم.

به این سه علت اضافه کنید که اصولا کیفیت اسناد بالادستی ما هم خوب نیستند؛ برخی از آنان چنان گسترده (Wide) و به عبارت خودمانی «گَل و گشاد» نوشته شده اند که تقریبا هر چیزی با آن قابل توجیه است، من شاید بیش از 40 گزارش دیده باشم که هر چه دستگاه اجرایی می خواسته را با همان اسناد بالادستی توجیه کرده است. ما هنوز تا سیاست هایی که جامع و مانع باشد یا به عبارتی «include» و «Exclude» کند فاصله داریم.

شما در جایی عنوان کرده اید که وقتی نظام تدبیر، نامناسب باشد، توان کشور و انرژی کشور هدر می رود. عدم توجه به آینده و فرصت ها و تهدیدهای پیش رو تا چه اندازه در این امر نقش داشته است؟

- وقتی نظام کشورداری ناتوان است، حتی از دیدن و تحلیل کردن فرصت ها و تهدیدها هم ناتوان است؛ برای مثال کشوری مانند ایران که یکی از جوان ترین و تحصیلکرده ترین و پیشرفت خواه ترین جمعیت ها را دارد، اما این همه دانش آموخته علوم و مهندسی کامپیوتر، نتوانست از فرصت شبکه های اجتماعی به خوبی استفاده تجاری کند. هم اکنون هم از فرصت انیمیشن به عنوان یک بازار پر سود استفاده نمی کند. فردا نیز از بازار بازی های رایانه ای استفاده نخواهد کرد و پس فردا نیز از بازار فرصت واقعیت مجازی (Virtual Reality) و واقعیت افزوده (Augmented Reality).

فرصت ها یکی یکی از پیش روی نظام اقتصادی و اجتماعی می گذرند و ما فقط یک مصرف کننده حرفه ای و به روز می شویم. هم اکنون در حوزه شبکه های اجتماعی، انیمیشن و بازی های رایانه ای، یک مصرف کننده حرفه ای هستیم و فردا نیز برای بازار مصرف واقعیت مجازی و واقعیت ارزش افزوده. چرا؟ چون نظام کشورداری ما آنقدر گرفتار روزمرگی و نگاه کوتاه مدت است که نمی تواند به فرصت های آینده نگاه کند.

 

مهم ترین فرصت ها و تهدیدهای آینده در حوزه کشورداری را چه می دانید؟

- فکر می کنم «ایران ما» با پنج بحران کلیدی روبروست؛ متاسفانه این بحران ها نه مانند «داعش» یا «قیمت بنزین»، فوری، فوتی و ملموس هستند و نه مانند «تحریم و مذاکره» جذابیت سیاسی و رسانه ای دارند. ولی این بحران ها همچون موریانه «ایران» ما را از درون تخریب می کنند و به دلیل ماهیت تدریجی و ناملموس آنها، گرفتار سندروم قورباغه پخته شده ایم. (همان داستان تکراری که وقتی قورباغه در آب جوش گذاشته می شود، سریع بیرون می پرد اما اگر به صورت تدریجی درجه حرارت آب افزایش پیدا کند، آن قدر می ماند تا بمیرد.)

1. بحران بی آبی

- در مورد بی آبی باید بگویم که اوضاع خیلی خطرناک است؛ فقط کافی است به چند عدد فکر کنیم!

بر اساس نتایج شبیه سازی های انجام شده در زمینه تغییرات متغیرهای آب و هوایی تا سال 2040 میلادی (25 سال آتی) نسبت به دوره 2005-1976 (دوره پایه مشاهداتی)، توسط IPCC تغییرات اقلیمی در ایران، پیامدهای زیر را به دنبال خواهد داشت:

- متوسط میزان بارش 9 درصدت کاهش خواهد یافت.

- متوسط دمای کشور حدود یک درجه سانتیگراد افزایش خواهد یافت.

- تعداد بارش های سنگین و سیل آسا تا 40 درصد افزایش خواهد یافت.

- تعداد روزهای داغ (دمای بیش از 30 درجه سانتیگراد) در اکثر نقاط کشور افزایش می یابد و این افزایش در جنوب شرق کشور (استان های سیستان و بلوچستان و کرمان) بیش از مناطق دیگر خواهد بود.

- سرانه ذخایر آبی کشور تا حدود 1300 متر مربع کاهش خواهد یافت.

- با افزایش یک درجه سانتیگراد دمای کشور، معادل 13 میلیارد متر مکعب منابع آبی کشور از طریق تبخیر از دسترس خارج می شود و این تهدید بزرگی برای منابع روباز آبی کشور است.

- با توجه به این که 90 درصد تولید برق آبی در حوضه های کارون و کرخه انجام می شود با کاهش بارش و رواناب در این حوضه ها، کاهش تولید نیروگاه های برق آبی کشور در 25 سال آتی قطعی است.

- عملکرد گندیم دریم در سال 2025 تا 20 درصد و تا سال 2050 تا 32 درصد کاهش خواهد یافت.

نشانه های این بحران خود را نشان داده است؛ بی آبی گریبان ما را گرفته است؛ در آبادان و خرمشهر 400 هزار نخل خشک شدند و یک میلیون نخل در انتظار خشک شدن روزشماری می کنند.
 

2. بحران بیکاری و بیکارگی

بیایید با هم صادق باشیم؛ شاخص های اقتصادی خوبند و در عین حال گمراه کننده؛ شاخص بیکاری یکی از گمراه کننده ترین شاخص های اقتصادی ماست که البته ربطی به دولت ندارد؛ چون تعریف فعلی مطابق با تعاریف جهانی است. اگر به تعریف شاخص بیکاری نگاه کنیم، می بینیم که در حال حاضر بر اساس تعریف دولت هر کس حداقل یک ساعت در هفته کار کند، شاغل محسوب می شود.

صادقانه باید بگوییم که با یک ساعت کار در هفته نه نیازی برطرف می شود و نه خانواده ای تامین. این تعریف یک مشکل دیگر هم دارد و آن این است که اگر کسی در جستجوی کار نبود، آن در این تعریف نمی گنجد! حالا اگر بخواهیم تعریف واقع بینانه ای از کار و بیکاری ارائه کنیم، باید بگویم که نیمی از ایران بیکارند؛ به این خاطر که خیلی از افراد به ویژه زنان تحصیل کرده، اصولا از یافتن کار ناامید شده و از بازار کار خارج شده اند. آنهایی که هنوز مصرانه در جستجوی کار هستند هم خیلی قادر به یافتن کاری در حدی که بتوانند معیشت خود را آبرومندانه تامین کنند و برای آینده خود منبع مالی مطمئنی داشته باشند نیستند. طبق اعلام مراجع رسمی هر پنج دقیقه یک نفر به جمعیت بیکار کشور افزوده می شود!

بر اساس برآوردها مقدار زیادی بیکاری تاخیر افتاده داریم (بیش از چهار میلیون دانشجوی در حال تحصیل که صرفا به خاطر دستیابی به شغل های با درآمد بالا ادامه تحصیل را برگزیده اند و فعلا جزو آمار بیکاران رسمی محسوب نمی شوند.)

بر اساس آخرین آمارهای ارائه شده تعداد بیکاران مطلق کشور 2 میلیون و 500 هزار نفرند (با همان تعریف اشتباه از بیکاری که بیانگر واقعیت نیست) که اگر 4.5 میلیون نفر دیگر نیز طی یکی دو سال آینده به آن افزوده شود؛ بیکاری در کشور به 7 میلیون نفر خواهد رسید؛ بنابراین نگرانی این است که بازاری که نمی تواند مسئله بیکاری 2.5 میلیون نفر را حل کند، چگونه خواهد توانست به 7 میلیون تقاضا برای کار پاسخ بدهد؟

از 2.5 میلیون بیکار موجود کشور نیز طبق آمارهای ارائه شده، یک میلیون و 200 هزار نفر را تحصیل کرده های دانشگاهی تشکیل می دهند. مسئله بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی بسیار نگران کننده و بزرگ ترین معضل بازار کار ایران است.

حالا چرا بیکاری بحران زا است؟ بیکاری منشأ دزدی، اعتیاد، جدال های خانوادگی، افزایش سن ازدواج و فحشا است؛ نیازی هم به پژوهش های سنگین جامعه شناسانه نیست! با یک جامعه بیکار روبرو هستیم؛ در حالی که خودمان را با شاخص بیکاری حدود 10 درصد گول می زنیم.

مسئله، قابل تحمل بود اگر فقط در حد بیکاری باقی می ماند؛ اما اکنون دستیابی به ثروت های یک شبه و یک شبه ره صد ساله را رفتن نه از طریق کار و عرق ریختن، بلکه با از زیر کار در رفتن و بیکاری، تبدیل به یک هنجار شده است. ما فقط با یک گروه بیکار در جامعه روبرو نیستیم؛ بلکه با یک جامعه بیکارِ بی عار روبرو هستیم! مشکل ما بیکاری صرف نیست؛ بیکارگی ما بیداد می کند.
 

3. بحران دروغگویی

در مورد دروغ باید بگویم که متاسفانه دروغ و ناراستی غوغا می کند. هزینه های اجتماعی و اقتصادی دروغ خیلی بالاست. وقتی دروغ می گوییم، اعتماد کاهش پیدا می کند، وقتی اعتماد کاهش پیدا کرد، هزینه های معاملاتی افزایش پیدا می کند، وقتی هزینه های معاملاتی افزایش پیدا کند، کارآفرینان اقتصادی و اجتماعی (شامل سرمایه گذاران) حاشیه سود کمتری از فعالیت های اقتصادی و اجتماعی خود دریافت می کنند و چشمه خلاقیت، نوآوری، ثروت آفرینی و ایجاد مطلوبیت اجتماعی خشک می شود.

چه من یک سرمایه گذار باشم یا یک فعال اجتماعی یا یک کارگر ساده، همه و همه از دروغ ضرر می کنیم. دروغ سرآغاز همه بدی هاست. اگر دقت کنیم تقلب، کم فروشی و کم کاری نوعی دروغ است. تهمت نوعی دروغ است. پیمان شکنی نوعی دروغ است؛ و متاسفانه دروغ هم اکنون تبدیل به عرف و هنجار شده است.

اگر دروغ نگویی تو را «پپه» می خوانند. باور کنید تجربه کرده ام که برای دروغ نگفتن باید هزینه داد؛ یعنی خجالت کشیده ام که چرا دروغ نگفته ام!!! جدای از درک شهودی غیرقابل انکار، پژوهش های مختلف نیز چنین مسئله ای را تایید می کنند. در یک نظرسنجی در سطح تهران، اکثریت مطلق پاسخگویان، معادل 99 درصد وجود دروغ در جامعه را تایید کرده اند. اکثریت پاسخگویان معتقدند که 80 تا 100 درصد از مردم راست نمی گویند. در پژوهش ملی ارزش ها و نگرش های ایرانیان نیز، رایج ترین ارزش اخلاقی منفی تقلب و کلاهبرداری شناخته شده با 64.6 درصد؛ یعنی تصور جامعه ما از خودش اصلا تصور اخلاقی نیست! جامعه ای است که در آن تقلب و کلاهبرداری بالاست؛ یعنی دروغ خوراک روزانه من و شماست.
 

4. بحرانی جنسی (بحران خجالتی)

نام این بحران را بحران خجالتی می نامم؛ چون رکود، بیکاری، خشکسالی، پیر شدن جمعیت و همه این بحران ها، خجالت ندارد؛ می شود آنها را فریاد کرد اما بحران خانواده و بحران جنسی چیزی است که بشود خیلی از آن صحبت کرد؟نمی شود در موردش آمارهای قطعی داد و نمی شود در موردش با کسانی که این مشکل را دارند مصاحبه تلویزیونی گرفت.
 
نمی شود در مورد روسپی گری سازمان یافته در همین تهران خودمان گزارش خبری در 20:30 تهیه کرد و اتفاقا این مسائل، مسائلی هستند که مغفول می مانند و بنیان های یک جامعه را از درون می خورند. واقعا وضعیت اسفبار است و این مسئله باید به یکی از پنج مسئله اصلی کشور تبدیل شود.

بعید می دانم با استفاده از تحلیل محتوای سخنان مدیران ارشد، بتوان بیش از یک درصد توجه، اهمیت و تکرار این موضوع را تایید کرد. به این واقعیت ها توجه کنید:

1. نسبت طلاق از یک طلاق به ازای هر 10 ازدواج در سال 82، به یک طلاق به ازای هر 5 ازدواج در سال 92 رسیده که آمار نگران کننده ای است. طی 18 سال گذشته رشد طلاق 2.4 برابر رشد ازدواج بوده است.

2. 30 درصد از جوانان ایرانی ساکن کلان شهرها، زندگی مجردی را انتخاب کرده اند. طبق اظهار نظر وزارت ورزش و جوانان ایران در سال 1391، در شهرهای بزرگ بین 25 تا 30 درصد جوانان زندگی مجردی دارند.

3. میانگین سن ازدواج در حال حاضر در کشور برای مردان 27.8 و برای زنان 23.1 است. آمارها نشان می دهند که در ایران فاصله بین سن بلوغ تا ازدواج بیش از 12 سال به تاخیر افتاده است. به این مسئله این را هم اضافه کنید که سن بلوغ و یا آگاهی جنسی پایین آمده است؛ یعنی گاهی پسران و دختران قبل از بلوغ جنسی، به آگاهی می رسند. در سال 1365 میانگین سن ازدواج برای مردان 23.6 و زنان 19.8 بوده است.

4. بر اساس گزارش روزنامه گاردین از ایران، تامین یک جهیزیه کامل برای خانواده های ایرانی مبلغی بین 40 تا 100 میلیون تومان (16 تا 40 هزار دلار) هزینه دارد و این در حالی است که متوسط درآمد ماهانه یک خانوار ایرانی 500 دلار است.

5. بر اساس مطالعه تحقیقاتی دانشگاه شهید بهشتی در سال 2009 افزایش هزینه های ازدواج بیش از 70 درصد در کاهش تمایل جوانان ایرانی برای تشکیل خانواده و ازدواج موثر بوده است.

6. جمعیت 11 الی 13 میلیونی جوانان در سن ازدواج!
 

اگر همین وضعیت و روند ادامه پیدا کند، پیش بینی می شود که دچار معضلاتی جدی شویم. تبعات بحران جنسی این موارد خواهد بود:

الف) نهادینه شدن چهار پدیده رقیب تشکیل خانواده (ازدواج سپید، روسپی رگی، فحشا و ازدواج های خیلی موقت (یک ساعته!) و روابط آزاد جنسی (فرازناشویی).

ب) ایجاد سرخوردگی روانی – اجتماعی با توجه به تاخیر در ازدواج و افزایش میانگین سن ازدواج با گذر عمر جوانان خاصه در دختران. شوربختانه این آمار رو به افزایش است. یأس از ازدواج زمینه را برای راه های ناهنجار رفع نیاز جنسی فراهم می کند و مصونیتی را که فرد بر اثر داشتن خانواده دارد، از وی می گیرد.

ج) کاهش امنیت اجتماعی (شیوع بیشتر مزاحمت های ناموسی و تجاوز به عنف)

د) کاهش بهره وری و تولید به خاطر سه معضل فوق الاشاره (می بینید که این مسئله هم ریشه های اقتصادی دارد و هم عواقب اقتصادی).

5. اولویت های متعدد و گمراه کننده

آینده یک کشور را مسائلی رقم می زند که توسط مدیران ارشد آن کشور به عنوان «اولویت»شناسایی و سپس مدیریت می شوند. اگر کشوری به این جمع بندی برسد که باید در تامین کالاهای استراتژیک توانمند شود، آینده اش ناشی از تصمیمات و اقداماتش در قبال آن مسئله اولویت دار خواهد بود. اگر کشوری مهارت کاری نیروی انسانی را اولویت تشخیص دهد، آن گاه آینده آن کشور تحت این اولویت تغییر خواهد کرد.

پیش از این، چهار بحران (بحران بی آبی، بحران دروغ، بحران بیکاری و بیکارگی و بحران جنسی) را برشمردم. از همه این بحران ها بدتر، زمانی است که یک کشور، یک دولت – ملت یا یک سیستم اقتصادی – اجتماعی بزرگ، اولویت های خود را به نادرستی تشخیص دهد. اما فکر کنم که این بحران هایی که برشمردم در اولویت ها فراموش شده اند.
 


ممکن است شما به من جواب بدهید که «برای تک تک این بحران ها در گفتارها و تصمیمات و سیاست های اعلامی مدیران ارشد، ردپا وجود دارد و به این موضوعات توجه شده است.» جواب من این است که بر اساس اصول تفکر استراتژیک، کشوری که 100 مسئله و اولویت دارد، یعنی اولویت ندارد. به نظرم تعداد اولویت ها آن قدر زیاد است که اولویت های واقعی فراموش شده اند. به نظرم ما اولویت های زیادی را برای کشور برگزیده ایم و سیگنال های اشتباه به جامعه، محققان، کنشگران، مدیران میانی و ... داده ایم؛ چون صحبت در مورد بحران به درازا کشید من فرصت استراتژیک را تیتروار عرض می کنم:

- فرصت تبدیل ایران به هاب تجاری و ترانزیتی منطقه.

- فرصت تبدیل ایران به تولید کننده و تامین کننده دارو و غذای 400 میلیون نفر (80 میلیون نفر خود ایران و 400 میلیون کشورهای منطقه)

- فرصت استراتژیک ایران در حوزه صنایع خلاقه (هنر، فرهنگ، انیمیشن و ...)

- فرصت ایران برای تبدیل شدن به مقصد گردشگری و جذب 20 میلیون گردشگر در سال

- فرصت ایران برای تبدیل نفت و گاز از منبع درآمدی به موتور محرک صنعتی شدن

این پنج فرصت بی نظیر هستند و برخی از آنها در حال از بین رفتن؛ مانند تبدیل شدن ایران به هاب تجاری و ترانزیتی منطقه

چگونه می توان نگاه راهبردی و استراتژیک و متعهد به برنامه را با حال بینی و روزمرگی مدیریتی در کشور جایگزین کرد؟

- دو راه حل وجود دارد: «تغییر گفتمانی»و «تاکید نخبگانی». اول این که گفتمان اجتماعی باید تغییر کند. روزنامه ها و برنامه های تلویزیونی باید آینده را پر رنگ کنند. حتی شما اخبار ما را تحلیل کنید. 99 درصد اخبار مربوط به گذشته و امروز است. حتی محتوای اخبار ما باید تغییر کند. روزنامه ها یک صفحه به اخبار آینده تخصیص دهند تا ذهن جامعه خیس بخورد و آماده تغییر افق از امروز و این ماه و امسال به 5 سال و 100 سال آینده شود.

دوم این که باید نخبگان شروع کنند به مخالفت با مردم! متاسفانه نخبگان ما هم مردمی شده اند! به این معنا که از این که خلاف افکار عمومی حرفی بزنند در هراسند. نخبگان ما فکر می کنند که باید نماینده افکار عمومی باشند. این صددرصد اشتباه است. آن کار سیاسیون است. نخبگان نباید نماینده افکار عمومی باشند؛ بلکه باید رهبر افکار عمومی باشند.

بنابراین باید نخبگان شروع کنند و از افق های بلندمدت تر صحبت کنند و آینده مستتر در وضعیت فعلی را به زبان مردم با آنان مفاهمه و مراوده کنند (Communicate). نخبگان باید تلاش کنند به تعدادی که دانشکده تاریخ در کشور داریم، دانشکده آینده پژوهی داشته باشیم. ترکیب تاکید نخبگانی و تغییر گفتمانی – رسانه ای، ما را تبدیل به ملتی هوشیارتر با افق نگاهی بلندتر خواهد کرد.



:: بازدید از این مطلب : 1842
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 10 فروردين 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ali
امروز با تکنولوژی غرب نمی توانیم مقابله کنیم و هر چیزی که می آموزیم ابتدا از غرب است. کشورهای اسلامی هم از توسعه مدرنیستی و فرهنگ غرب تاثیر گرفته اند. همه چیز تحت تاثیر قرار گرفته است و این مسئله حادی است.

 پروفسور فرید یونس چهره فعال دانشگاهی و اجتماعی افغانی – آمریکایی است که در حال حاضر به عنوان استاد دانشگاه کالیفرنیا به تدریس و پژوهش اشتغال دارد. وی در سال 1998 میلادی دکترای خویش را از دانشگاه سانفرانسیسکو در رشته آموزش های میان فرهنگی و بین الملل اخذ کرد. مطالعات او به خصوص در حوزه هایی چون انسان شناسی فرهنگی، مطالعات اسلامی، فلسفه اسلامی، توسعه انسانی و جامعه شناسی بوده است.

یونس که در حوزه آزادی های زنان و ارتقای جایگاه زنان مسلمان تلاش های زیادی داشته است، از سوی نشریه دانشگاه سانفرانسیسکو به عنوان «صدای رسا و برجسته خلیج کالیفرنیای شمالی» نامیده شد. کتاب ها و نوشتارهایی چون «برابری جنسیتی در اسلام»، «مبانی جامعه شناسی اسلامی» و «فرهنگ اسلامی: مطالعه انسان شناسی فرهنگی» برخی از آثار او هستند. یونس تلاش های نظری و علمی ویژه ای را در زمینه گفتگو و تعامل ادیان داشته است. آنچه در ادامه می خوانید گفتگوی ما با این استاد مسلمان پیرامون منظر اجتماعی اسلام نسبت به توسعه و پیشرفت است.
 


شما به عنوان یک اندیشمند مسلمان که تجربه جهان غرب را به طور کامل دارید، می توانید مفهومی به اسم توسعه را تعریف کنید؟

- اول از همه باید بدانیم که فرهنگ چیست. فرهنگ در نظام اسلام «نمو» است. وقتی از فرهنگ صحبت می کنید یعنی جامعه، افراد یا فرد در حال نمو هستند. مثل درخت که نمو پیدا می کند. وقتی از فرهنگ توسعه در اسلام صحبت می کنیم یعنی هر روز باید خانواده و جامعه نمو داشته باشد. از نظر اخلاقی، معنوی و اقتصادی و سیاسی باید در نمو باشد. اگر فرد در نمو نیست پس او فرهنگ اسلامی ندارد. لذا توسعه و انکشاف در جامعه اسلامی تنها محدود به اقتصاد و تولیدات نیست.

امکان دارد تولیدات زیاد باشد، عمارات و بناهای زیاد ساخته شود ولی فرهنگ مردم در حالت بدوی و بداخلاقی باشد پس می گوییم آن جامعه نمو نکرده است. هیچ جامعه ای بدون آزادی عقل و فکر توسعه پیدا نمی کند. به خاطر اینکه جوهره انسانیت در عقل است، اگر یک نظام اسلامی یا هر نظامی، عقل مردم را کنترل و در اداره داشته باشد، جامعه از نمو می ماند. در ارتباط با نمو و پیشرفت فرهنگ، مدینه را داریم. از مدینه دوران حضرت محمد (ص) صحبت می کنیم. وقتی ایشان به یثرب رفتند، نام آن شهر را مدینه گذاشتند. مدینه یعنی شهر و این یعنی الان شهری شده اید و از حالت قومی و قبیله ای و تبعیض بین زن و مرد و نژاد در آمده اید. توسعه و انکشاف همیشه در یک نظام شهری صورت می گیرد.

خواجه عبدالله انصاری می فرماید: «الهی، آنان را که عقل دادی چه ندادی؟ و آنان را که عقل ندادی، چه دادی؟» لذا در یک نظام شهری برای انکشاف و توسعه باید اول آزادی فکر و عقیده وجود داشته باشد و دوم مسائل مدنی رعایت شود. مدن یعنی تمدن. انسانی که توسعه پیدا می کند در جامعه مدنی است. یعنی نمی توانید جامعه را به پیشرفت و توسعه سوق بدهید اما آزادی عقل نباشد و احکام و قوانین در چهارچوب اخلاق اسلامی و آزادی عمل برای افراد جامعه ساخته نشده باشد.

در این صورت آن توسعه از بین می رود. تمام اساس پیشرفت آزادی، عقل است. انکشاف غرب به دلیل آزادی فکر و عقل است. اینکه ما با آن انکشاف موافق هستیم یا نیستیم، بحث جداگانه ای است و ارزش های برخی را قبول می کند و برخی را قبول نمی کند. مردم باید در چهارچوب قانون بگویند و بنویسند و به این ترتیب نظر خود را برای پیشرفت ارائه کنند. رسول اکرم (ص) می فرماید: «اختلاف نظر، رحمت امت من است.» هر مسلمان حق دارد در مسائل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و هر چیزی که هست نظر بدهد.

اسلام یک سابقه تمدنی بزرگ دارد و چیزی به اسم تمدن اسلامی داریم. آیا این تمدن به معنای توسعه است و اگر هست و اسلام منجر به تمدن و توسعه شده، رابطه اسلام و توسعه را توضیح بدهید. اسلامی که دوران تمدنی را برای ما به بار آورده بود، چطور عقلانیت و آزادی را نیز تامین کرده بود.

- من هیچ گونه مخالفتی با تمدن اسلامی که بر دنیا اثرگذار شده و شروع آن از مدینه بوده و رسول اکرم (ص) و بزرگان اسلام مثل حضرت علی (ع) نقش بسیار بارزی در آن داشتند، ندارم. تمدن اسلامی سه اساس عمده دارد که هیچ تمدنی ندارد. نه یونان و تمدن روم و نه تمدن فارس و مصر. تمدن اسلام بر اساس علم، عبادت و عدالت است. این اساس تمدن اسلام است. پیامبر خدا به یارانش فرمودند اولین چیزی که خدا خلق کرد قلم بود. پس زیربنای دین و فرهنگ و تمدن ما علم است. ما هر چیز را باید با علم و نظر علمی ببینیم. هر موضع زندگی را باید بر اساس علم ببینیم، چه سیاسی، اقتصادی یا اجتماعی.

نمی توانیم بدون علم موفق شویم و توسعه پیدا کنیم. دوم عبادت است و این تنها نماز و روزه گرفتن نیست. خداوند ما را خلق کرده و احتیاجات ما را می فهمد. برای انسان عقل و استعداد و شعور و انرژی را قرار داده و این را در حیوانات قرار نداده است. ما باید با استفاده از اینها، عبادت کنیم. مثلا اگر ازدواج کردید چنانچه به همسرتان لبخند بزنید، عبادت کرده اید. اگر غذا را به خاطر سلامتی بدن تان کم می خورید، شما عبادت کرده اید. اگر علم می آموزید عبادت است و ... یعنی هر چه خداوند و رسولش و فقه گفته عمل کنید، این عبادت است.

لذا اساس تمدن اسلامی بر اساس علم و عبادت است. مورد سوم عدالت است. اگر از علم بهره نبرد و از پیامبر و دین و خداوند اطاعت نکنیم، به عدالت اجتماعی سیاسی و اجتماعی و اقتصادی نمی رسیم. سه پایه اساسی تمدن اسلامی همین سه موضوع است، تمدن لجنزاری نیست که همیشه به حالت رکود باشد بلکه همیشه در توسعه و پیشرفت است. پیشرفت اسلام هم نوآوری هایی دارد و پدیده های نویی را در چارچوب اخلاق تجربه می کند.

پیامبر اکرم (ص) می فرماید: «من برای مکارم اخلاق آمده ام.» تمدن اسلامی توسط پیامبر گرامی و امامان و بزرگان دین بنیاد نهاده شد. در تمدن غرب علم هست ولی عبادت نیست و همچنین در دیپلماسی غرب، عدالت و  اخلاق وجود ندارد. ما باید منافع خودمان را در منافع مردم ببینیم. وقتی نتوانیم عدالت و عبادت خدا را داشته باشیم و تنها علم داشته باشیم، می شود جامعه متمدن با انسان وحشی و در تعدادی از کشورهای اسلامی هم متاسفانه این امر درست است.
 


امروزه قرائت های فراوانی از اسلام وجود دارد که این قرائت ها روی دنیا تاثیرگذار می شود، مثلا قرائتی از اسلام به نام داعش داریم، قرائت اسلام اجتماعی را در ترکیه داریم و همه این نگاه ها در توسعه موثر است. به این تقسیم بندی ها چقدر قائل هستید؟

- این طبقات به خصوص در بین نسوان در بی سوادی به سر می برند. اگر به آمار سازمان ملل متحد نگاه کنید، می بینید که زنان مسلمان بی سوادترند. مشکلاتی که امروز در جوامع اسلامی وجود دارد به خاطر این است که تعدادی تندگرا و سخت گرا و لیبرال در جنگ هستند. خود اسلام می گوید در دین غلو نکنید و راه عدالت پیش بگیرید. پس ما نباید در دین غلو یا سختگیری کنیم یا از اعتدال خارج شویم. اسلام دینی اجتماعی سیاسی و خانوادگی است. اسلام در چهارچوب اخلاق و عدالت است.
 
نباید به کسانی که عقیده مرا ندارند، توهین کنم. تجربه من نشان داده که مسلمانان آزادی انسان را نفی می کنند. ما باید از اسلام الگوی محبت اکرام و کرامت و شفقت بسازیم تا دیگران از ما بیاموزند نه اینکه الگوی قهر و غضب و نادرستی بسازیم تا دیگران از ما بیاموزند. نه اینکه الگوی قهر و غضب و نادرستی بسازیم تا ما را قبول کنند. نه این جانب و نه آن جانب، پس اصل اعتدال دین را نباید فراموش کنیم.

شما تجربه زیستی در آمریکا را دارید. تاثیری که جهان مدرنیته و مدرنیزم روی خروجی های اجتماعی و سیاسی و اسلام و مسلمان داشته چیست؟ روبرو شدن مدرنیسم و گفتمان اسلامی چه تاثیری روی خروجی ها داشته است؟

- امروز با کمال تاسف با تکنولوژی غرب نمی توانیم مقابله کنیم و هر چیزی که می آموزیم ابتدا از غرب است. کشورهای اسلامی هم از توسعه مدرنیستی و فرهنگ غرب تاثیر گرفته اند. همه چیز تحت تاثیر قرار گرفته است و این مسئله حادی است. اگر بخواهیم با این موضوع مقابله کنیم، به وسیله قرابت انسانی و اخلاق و مقام انسانی است. وقتی کشورهای اسلامی انسان و عقل او را محدود می کنند، اولین دلیل است برای این که انسان تحت تاثیر فرهنگ های غربی قرار گیرد.

اروپا آزادی انسان را پی گرفت که اسارت نداشته باشد. بر عکس اسلام آمد که ما را از هر گونه اسارت آزاد کند ولی متاسفانه علمای دینی عقل و آزادی های مردم را کنترل می کنند. دولت اسلامی هر جا که باشد، هدفش کنترل و اداره مردم نیست، هدف آن باید برقراری عدالت بین مردم باشد و باید کاری کند که مردم به سمت قانونگرایی سوق داده شوند، چیزی که مدینه زمان پیامبر به وجود آورد. خیلی از حرف ها و منع هایی که در دولت اسلامی وجود دارد در قانون نیامده است، فقط گفته می شود که اگر انجام شود گناه و فحشاست، دولت می تواند قانون بگذارد و بگوید انجام فلان کار مخالف قانون است.

سلب آزادی مردم آنها را بیشتر به فرهنگ غربی متمایل می کند. ما باید اصل قانون داشته باشیم. قرآن رهنماست، قانون نیست، مرجع قانونی است. باید قانون بسازیم. نمی شود که هر کسی یک قرآن دستش بگیرد و مردم را محکوم کند. اگر چیزی می خواهد، ممنوع باشد. باید بر اساس یک قانون عمل شود نه اینکه تنها بگوییم در قرآن آمده است و فقط منع کنیم.

بر اساس نظریه های جهانی وطنی، الان در یک جهان وطن زندگی می کنیم. یک نظام حقوقی در بین الملل داریم و اسلام نیز نظام حقوقی خود را دارد. آیا این باعث نمی شود کشورهای اسلامی نتوانند در فرآیند جهانی شدن و بین المللی شدن جایی داشته باشند؟ این موضوع چطور ممکن است؟

- قرآن، هر زمانه ای که در آن زندگی می کنید را تفسیر می کند. علمای شیعه و سنی نتوانستند این موضوعات را موشکافی کنند. تفاوت زیادی بین حدیث و سنت هست اما علما حدیث و سنت و به جای همدیگر به کار می برند سنت مفید به زمان و مکان است. اما حدیث جهانی است. مثلا آموختن علم بر همه آزاد است ولی سنت هایی که در زمان امامان و پیامبر بود، نمی تواند در جامعه کنونی تعریف شود. مثلا در زمان پیامبر در جنگ، خندق می کندند ولی در زمان حال آیا با وجود هواپیمای بی سرنشین حتی نیاز به کندن خندق هم هست؟

این یک طرف قضیه است. مسئله دیگر اینکه علما می گویند احکام زندگی انسان را تحلیل می کنند. در شرایط زمانی و مکانی تا جایی که عدالت عمومی مطرح باشد و اخلاق مدنی داشته باشیم؛ در تغییر احکام و به روز کردن آنها مشکلی نیست. تمام انباشت های قرآن نسبی است. مثلا اگر توان نفقه، زکات، خمس و ... را داشته باشید، می توانید پرداخت کنید ولی اگر نداشته باشید پرداخت نمی کنید.

مسائلی که در قرآن آمده باید درست مطرح شود. مثلا تمام حقوق مدنی که یک مرد دارد، زن هم دارد. فقط به خاطر اینکه بتوانیم با مدرنیته مبارزه کنیم. جهان امروزی جهان تساوی حقوق بین افراد متفاوت است. اگر جامعه اسلامی نتواند تساوی حقوق بین افراد جامعه را تضمین کند، دختر جوان به غرب گرایش پیدا می کند، پسر مسلمان به غرب متمایل می شود. از یک طرف زیر فشار فرهنگی غرب هستیم و دوم اگر اسلام دین عدل و عدالت است پس چرا یک فرد باید از اسلام فرار کند؟ حالا می خواهد زن باشد می خواهد فردی با دین دیگری باشد.

خداوند  در قرآن می گوید «رب العالمین»نگفته «رب المسلمین». اگر نتوانیم قرآن را بر طبق زمان و عصر حاضر تحلیل کنیم، دچار مشکل می شویم. در زمان رسول (ص) که کمونیسم و لیبرالیسم و ... نبود و الان چالش های ما با همین هاست. وقتی می توانیم این چالش ها را سرکوب کنیم که با سرکوب نظامی و قهری نباشد. باید مدنی و با دلایل معقول اینها را سرکوب کنیم؛ با تفسیر جدید قرآن. قرآن بارها گفته که تمرکز سرمایه در دست تنها چند نفر ممنوع است و باید بین مردم تقسیم شود. در دین اجباری نیست و ما نمی توانیم دین را تحمیل یا اجبار کنیم. باید دین را با عدالت مطرح کنیم که مسلمان یا غیر مسلمان زیر لوای اسلام قرار بگیرند.
 


سید حسین نصر، راه حل احیای سنت و بازگشت مردم به سنت را مطرح می کند. می خواستم دیدگاه شما را در این باره بدانم.

- ایشان غنیمت بسیار بزرگی در جهان اسلام و افتخار اسلام در جهان هستند اما من با نظر ایشان هم موافق و هم مخالف هستم. سنت مقید به زمان و مکان است. خیلی از سنت های گذشته در زمان حال قابل تطبیق نیست. در زمان پیامبر یک یهودی مرده بود و وقتی داشتند جنازه اش را می بردند حضرت رسول (ص) به احترام او ایستادند. به ایشان گفتند ای رسول خدا، این فرد یهودی است، پیامبر فرمودند مگر یک یهودی انسان نیست؟

درزمان حال ی تعداد سخت گرایان و تندگرایان، از برخی سنت ها سوء استفاده و مردم را به نام دین استثمار می کنند. مثل داعش و مانند آن. حقوق زن و مرد یکسان است، مثلا در قرآن آمده اگر زن از همسرش اطاعت نکرد، اول با او حرف بزنید و اگر به هیچ طریقی گوش نداد، باید جدا شود. ولی اینها از قرآن این را تفسیر کردند که در صورت نافرمانی زن، او را بزنید.

در جامعه امروز شما قبول می کنید دختر شما از شوهرش اطاعت نکند و کتک بخورد؟ در زمانی که همه از تساوی حقوق صحبت می کنند، چطور می توانم به دخترم بگویم که اگر از شوهرت اطاعت نکنی، کتک بخوری؟ باید ببینیم کدام سنت در زمان حال قابل تطبیق است و کدام نیست. تفسیر قرآن باید طبق سنتی که در جامعه تطبیق دارد صورت بگیرد. پس تفسیر «اضربوهن» فقط زدن نیست، طلاق است.

قرآن به آیه نازل شده ولی ما این آیات را به زبان عربی انسانی ترجمه و تفسیر می کنیم. این یک چالش بزرگ است. در صورتی که قرآن یعنی آیه و سمبل و نشانه و راز. چطور می توانیم راز را ترجمه کنیم؟ باید تفسیر شود. پس تفسیر باید طبق سنت پیامبر و حضرت علی (ع) صورت بگیرد تا با جامعه امروز سازگار باشد.
 
اگر بخواهیم با مدرنیته مقابله کنیم و زندگی اسلامی داشته باشیم، باید در تفسیر و انتخاب احادیث و سنت ها دقت کنیم. امکان اینکه در تفسیر احادیث و آیات اشکال وجود داشته باشد هست و این کار دانشمندان و بزرگان است که کدام با جامعه امروز تطبیق دارد و درست است. به خصوص در مورد حقوق زنان. ما مسلمان هستیم و متعهد به قرآن ولی شخصا تفاسیری که هست را اکثرا قبول ندارم چون با جامعه امروز سازگار نیست.

برای اینکه گفتگوی درون دینی و درون اسلامی در مرحله اول یعنی بین گروه های اسلامی و بعد بین ادیان مختلف شکل بگیرد و مسائل حل شود، توصیه شما چیست؟

- من در دوازده گفتگوی بین ادیانی شرکت کرده ام و موقف مسلمانان را تشریح کردم. مهم این است که اتحاد بین شیعه و سنی باید وجود داشته باشد. اینکه امام خمینی آمدند و فرق بین شیعه و سنی را از بین بردند و گفتند که نباید تضاد داشته باشند و سنی و شیعه برادر هستند، خیلی خوب بود. البته گفتار کافی نیست و باید فرهنگ مردم تغییر کند. باید دانشمندان شیعه و سنی یکجا شوند. اگر یک مسئله فقهی را فقط شیعه حل کند که مشکلی نیست، باید آن را قبول کنیم و برعکس.

باید بین شیعه و سنی توافق ایجاد کنیم و بدانیم که پیغمبر و خدا و کتاب ما یکی است. در مسائل فقهی اگر اختلاف نظر داریم، خوب است که باشد ولی ببینیم کدام فقه کار ما را حل می کند. باید تعصبات را کنار بگذاریم. مسلمانان برادر هستند و تبعیضی در مسئله شیعه و سنی نباید باشد. هیچ قومی بر قومی دیگر و هیچ مردی بر زنی و هیچ زنی بر مردی برتری ندارد.



:: بازدید از این مطلب : 1744
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 10 فروردين 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ali
میلیون ها دانش آموز در مدارس شهری، روستایی و عشایری سراسر کشور تحصیل می کنند که از جهات گوناگون با یکدیگر تفاوت دارند. این تفاوت نه فقط بین مدارس دولتی و غیردولتی، بلکه در لایه های گوناگون دولتی نیز قابل مشاهده است؛ تفاوتی که حکایت از نابرابری های آموزشی دارد.

میلیون ها دانش آموز در مدارس شهری، روستایی و عشایری سراسر کشور تحصیل می کنند که از جهات گوناگون با یکدیگر تفاوت دارند. این تفاوت نه فقط بین مدارس دولتی و غیردولتی، بلکه در لایه های گوناگون دولتی نیز قابل مشاهده است؛ تفاوتی که حکایت از نابرابری های آموزشی دارد. این موضوع بهانه ای شد تا با دکتر اقبال قاسمی پویا، مدرس تاریخ و فلسفه آموزش و پرورش و عضو هیات علمی پژوهشکده تعلیم و تربیت درباره چگونگی و ریشه های نابرابری های آموزشی در ادوار مختلف تاریخ معاصر ایران به بحث بنشینیم.

ابتدا بفرمایید نابرابری آموزشی را چگونه تعریف می کنید و آن را دارای چه ابعاد و مولفه هایی می دانید؟

- با مطالعه توصیفی در وضعیت آموزشی هر جامعه می توانیم با در نظر گرفتن چند شاخص نشان دهیم نابرابری آموزشی چیست و دارای چه وضعیتی است. برای نمونه، به چند شاخص اشاره می کنم. اول میزان بهره مندی گروه ها و طبقات گوناگون از آموزش. اکنون گفته می شود نزدیک به 10 میلیون نفر بی سواد داریم. این افراد نخستین گروه های محروم از عدالت آموزشی و یا قربانیان نابرابری آموزشی هستند.
 
کسانی هم که از آموزش برخوردارند، یکدست نیستند. برای نمونه، روستاییان، به ویژه بسیاری از دختران روستایی به دلایل اجتماعی و اقتصادی از آموزش سطح بالا و برابر یا آموزش هایی که شهری ها و به ویژه فرادستان شهری از آن برخوردارند، در کل محروم اند. فرودستان شهرنشین نیز در مقایسه با فرزندان قشرهای متوسط و بالا، چه از نظر کمی و چه کیفی، از آموزش کمتری بهره می برند.
 


دوم میزان امکانات و تجهیزات آموزشی که از این جهت نیز تفاوت بسیاری میان مدارس وجود دارد، به ویژه اگر تجهیزات هوشمندسازی و جز اینها را در نظر بگیریم، این تفاوت نه تنها میان مدارس دولتی و غیردولتی بلکه میان مدارس دولتی نیز وجود دارد.

سوم تفاوت قابل توجه در کیفیت آموزشی بین مدارس است؛ یعنی برخی از مدارس به ویژه مدارس روستایی در مقایسه با مدارس شهری، فضای آموزشی مناسب، معلم مجرب و امکانات خوب و مناسبی ندارند و اجرای برنامه ها نیز در آنها کیفیت پایین تری دارد. تفاوت بین این سه مقوله را در شهرها نیز بین مدارس فرادستان و فرودستان می توان مشاهده کرد. گاهی تعداد دانش آموز در یک کلاس به 38 تا 40 نفر هم می رسد در صورتی که در مدارس حتی دولتی بالای شهر حداکثر تعداد دانش آموزان 30 نفر است.

علاوه بر این اغلب معلم های خوب، عمدتا در مدارس فرادستان خدمت می کنند. همچنین می توان به امکان ادامه تحصیل اشاره کرد. در میان فرودستان میزان کودکان ترک تحصیل کرده بسیار زیاد است. حتی آنهایی که می توانند به مدارج بالاتر هم برسند، لزوما از سهام مالی و مالکیت ثروت چندانی برخوردار نمی شوند. بدین ترتیب به آنان ظلم مضاعف می شود؛ چرا که آنها نه از سهام مالی نصیبی دارند و نه از آموزش خوب.

فرادست زادگان به هر طریقی بالاخره مدرک را می گیرند. آنها آموزش را به راحتی می خرند. آموزش در کشور ما کالای فرهنگی شده است. همان گونه که فرادست می تواند خانه خوب، ماشین خوب، ساعت خوب و خوراک خوب بخرد، آموزش و مدرک خوب را هم می خرد. به صورت تدریس خصوصی یا مدرسه غیردولتی و یا به هر حیله ای که شده مدرک را به دست می آورد. مجموعه این وضعیت را می توانیم نابرابری آموزشی بنامیم. البته اینها نمونه هایی از شاخص های نابرابری است.

با توجه به این که آموزش نوین محصول برنامه ریزی دولت ها بوده است، این نابرابری ها را ناشی از برنامه ریزی های دولتی می دانید و یا ریشه های دیگری دارد؟

- این نابرابری ها دو ریشه دارد، یکی از آنها برنامه ریزی های نادرست دولتی است ولی ریشه اصلی و بنیادین آن، نابرابری های اجتماعی – اقتصادی است که برنامه ریزی های دولتی نیز بر آن مبنا استوار می شود. از نظر من توسعه و پیشرفت آموزشی نتیجه اقدامات دولت هاست، اما اگر برنامه ریزی درستی هم داشته باشیم که البته در شرایط نابرابر امکانش کم است و ساختار اقتصادی – اجتماعی و نگاه سیاسی به گونه ای نباشد که برابری آموزشی را ترویج کند. ما همچنان با آموزش توسعه یافته ای مواجه نخواهیم بود.

از آغاز آموزش های نوین همین وضعیت حاکم بوده است. دارالفنون در سال 1368 ه.ق تاسیس شد. موسس و برنامه ریز ن دولت بود و اکثریت دانش آموزان آن اشراف زاده ها و وابستگان فرادستان بودند. آموزش عمومی نوین حدود 35 سال بعد از آن در تبریز و توسط میرزا حسن رشدیه آغاز شد که در درجه اول افرادی در آن درس می خواندند که بتوانند دست کم لوازم ضروری را برای تحصیل فراهم آورند. در آغاز هم شمار این مدرسه ها اندک بود و همه محرومان شهری و روستایی به ویژه دختران از رفتن به این مدارس محروم بودند.

بعد از افزوده شدن بر شمار این مدرسه ها و دست به کار شدن خیرین، معدودی از فرودست زادگان نیز توانستند به این مدارس راه پیدا کنند؛ مانند مدرسه سادات در تهران که یحیی دولت آبادی آن را تاسیس کرد و گدایان سید را در آن جمع کرد و آموزش داد یا در برخی از روستاهای ارومیه و دیگر شهرها و روستاهای اطراف آن، برخی از مسیحیان به آموزش روستازادگان و محرومان شهری پرداختند.

غیر از اینها، مکتب خانه ها بودند که اقشار پایینی در آنها خواندن قرآن و اغلب در حد عم جزء و خواندن و نوشتن می آموختند. بعد کم کم در برخی از روستاهای برخی از ایالت ها بعضی از مالکان و نیک خواهان مدرسه هایی تاسیس کردند که فرزندان توده های مردم نیز توانستند به آنها راه یابند. اینها چندان گستره زیادی نداشت و در دوران قاجار اغلب مردم بی سواد بودند.

وقتی به دوره رضاشاه می آییم، به جهت رویکرد و اقدام های شبه مدرنیستی وی، هم شمار مدارس افزایش یافت و هم تقریبا تمام مدارس دولتی شدند. حتی تابلوها یا سردرهای مدارسی را که در دوره قاجار تاسیس شده بود به دستور وی تغییر دادند و بر آنها نام مدرسه نمره یک و دو و سه نهادند که در نگاه اول این تصور به وجود آمد که همه این مدارس در دوره رضاشاه تاسیس شده است.
 


از این جهت برخی از مدارس تعطیل شدند.  در این دوره هر چند همچنان فرادستان به راحتی می توانستند وارد مدرسه شوند ولی توده های محروم نسبت به دوره قاجار بیشتر توانستند وارد مدرسه شوند؛ به ویژه دختران بیشتری به مدرسه ها راه یافتند. تربیت معلم زن و مرد گسترش پیدا کرد و در میان اعزام شدگان به خارج از کشور گروه قابل توجهی نیز برای تحصیل در رشته های تعلم و تربیت جدید به فرنگ اعزام شدند. اینها نیز از میان فرزندان فرادستان برگزیده شدند و در مجموع بخش عظیمی از روستازادگان و فرودستان شهری همچنان از نعمت آموزش محروم ماندند.

آیا در این دوره مدارس خاص طبقات بالا هم داریم؟

- به آن معنا که مخصوص طبقات بالا باشد و فرودستان را به آن راهی نباشد، نه. فرزندان اقشار مختلف در کنار هم درس می خواندند ولی سرانجام کسانی می توانستند به مدارس وارد شوند که خانواده آنان از مال و منالی برخوردار بوده و می توانستند برای کتاب و دفتر و قلم و لباس و کفش و جز این ها هزینه کنند.
 
این را هم توجه کنید که مدارس ما اغلب در شهری آن هم در شهرهای بزرگ احداث شده بودند. با این که اکثریت جمعیت در روستاها زندگی می کردند. مدرسه روستایی به تعداد لازم نداشتیم. نتیجه این که اکثریت ایرانیان به آموزش دسترسی نداشتند و اگر بودند روستایی که علاقه مند به تحصیل فرزندان شان بودند، آنها را به شهرها می فرستادند که این کار مشکلات خودش را داشت.

در دوره محمدرضا شاه به ویژه از دهه چهل به بعد و پس از انقلاب سفید شاه و در دهه پنجاه که درآمد نفت هم افزایش یافت، با ساخته شدن مدارس جدید و تشکیل سپاه دانش دختر و پسر و نهضت سواد آموزی و آموزش بزرگسالان، دامنه آموزش به تمام شهرها و روستاهای سراسر کشور نفوذ کرد. من سال 1343 سپاه دانش دوره چهارم بودم. بچه هایی سر کلاس بودند که سه سال بود او ابتدایی را می گذراندند. هر معلمی آمده بود، آنها را از کلاس اول ثبت نام کرده بود.

روستایی که من در آن خدمت می کردم تا آن زمان مدرسه نداشت. من علاوه بر کارهای عمرانی و بهداشتی با استفاده از کمک های مردمی و آردی که آمریکایی ها داده بودند، مدرسه ای ساختم. این اقدام ها توانست نسبت به دوره های پیشین شمار بیشتری از فرزندان کشور را باسواد کند اما در تحصیل نهایی باز می بینیم که با تمام این اقدام ها نیمی از مردم کشور ما از نعمت سواد خواندن و نوشتن محروم بودند.

کیفیت آموزش و نگاه معلمان و دست اندرکاران نسبت به آموزش هم به گونه ای نبود که بتواند افرادی بالیده و کاوشگر و خردورز تربیت کند. اگر بودند کسانی که خلاقیت هایی داشتند که بودند و یا دوست داشتند به پژوهش و خردورزی بپردازند. وضعیت حاکم سیاسی و آموزشی به گونه ای نبود که به این افراد فرصت بالندگی داده شود. با این حال بودند معلمان و اندیشه گرانی که بدون توجه به محدودیت های موجود خطر کرده و اندیشه های نویی را مطرح می کردند و دانش آموزان و دانشجویان خردورز تربیت می کردند. در تحولات آموزشی و اجتماعی و فرهنگی نقش این افراد بسیار موثر بود اما نابرابری های آموزشی همچنان به قوت خود باقی بود.

آیا در این دوره توزیع آموزش در قالب توزیع قشربندی اجتماعی پیش می رود و مدارس خاص اقشار بالا تاسیس می شود؟

- بله. مدارسی مانند البرز، هدف، خوارزمی، مرجان و بعد مدارس مذهبی مانند علوی و نیکان به صورت خصوصی و هیات امنایی تاسیس شدند که فرزندان اقشار بالا و متوسط که از هوشمندی و معدل بالاتری برخوردار بودند، جذب آنها می شدند. در این دوره با رشد بسیار زیاد آموزش دولتی مواجهیم به گونه ای که رفته رفته اقشار اجتماعی پایین نیز توانستند از آموزش در سطوح گوناگون برخوردار شوند ولی چون ساختار اجتماعی دست نخورده باقی مانده بود و فقط شکل و صاحب سرمایه تغییر یافته بود امکان دسترسی اقشار برخوردار به مدارس خوب و آموزش های متوسطه بیشتر از فرودستان بود. 50 درصد بی سوادی که در پایان حکومت رژیم شاه از نعمت سواد بی بهره بودند اغلب روستاییان و محرومان شهری بودند.

بعد از انقلاب 57 با غلبه تفکر انقلابی در حکومت تازه تاسیس به بهانه از میان بردن نابرابری های آموزشی و یکسان سازی، مدارس غیردولتی دوره پهلوی منحل شدند به جز چند مدرسه مثل علوی و نیکان که رنگ دینی داشتند. مدارس مشهور غیردولتی دیگر آن جایگاه سابق و اثرگذاری خود را در جامعه از دست دادند، مانند مدرسه البرز که دیگر البرز سابق نشد. این کار در سایه روحیه انقلابی حاصل از حرکت های مردم بود که یکی از خواسته های شان از میان بردن آموزش طبقاتی بازمانده از رژیم شاه بود.

این روحیه، چون با تغییر در ساختار اجتماعی – اقتصادی همراه نشد و زیربنا همچنان دست نخورده ماند، با فروکش کردن آرام آرام روحیه انقلابی حاکم بر جامعه به ویژه پس از جنگ، برخی از دست اندرکاران تازه متوجه شدند تعطیل کردن مدارس غیردولتی اشتباه بوده است. من هم معتقدم اشتباه بود ولی من از این زاویه آن را اشتباه می دانم که ما نتوانسته بودیم توزیع ثروت را عادلانه کنیم تا توزیع آموزش عادلانه شود.

بعد از انقلاب 57 توزیع ثروت دست نخورده باقی ماند و حتی در برخی دوره ها شکاف ها عمیق تر هم شد و در 10 سال اخیر در اثر اقدام های سرخود و مطالعه نشده دولت ها و پشتیبانی بخش انحصار طلب و مخالف تغییر و تحول بنیادین در جامعه، این شکاف بیشتر و بیشتر شد که امروز مورد انتقاد شدید بسیاری از دولت مردان و برخی از جناح های حکومت است.

دود این وضعیت نابسامان در درجه نخست به چشم محرومان اجتماعی و اقتصادی رفت چرا که ثروتمندان افزون بر این که از این آشوب بازار، میلیاردها تومان ثروت باد آورده را به جیب زدند، برای فرزندان شان راه هایی را ایجاد کردند تا در صورت لزوم از آموزش موردت نیازشان برخوردار شوند؛ معلم خصوصی گرفتند، از مدرسه های غیردولتی پتیبانی کردند و فرزندان شان را به کشورهای دیگر و اکثرا کشورهای غربی کوچ دادند.

نکته دیگر که باید در مولد علل تاسیس مدارس غیردولتی گفت این است که بعد از جنگ ما با پدیده عجیب رشد بالای جمعیت مواجه شدیم. (در برخی استان ها تا 6 درصد و میانگین حدود 3.3 درصد) وقتی به خود آمدیم دیدیم حدود 18 میلیون دانش آموز روی دست مان است. مدارس سه و چهار شیفته داشتیم. مدارس کپری داشتیم.
 

 
از هر امکانی برای راه اندازی کلاس درس استفاده شد. بیش از 60 درصد مدارس دو شیفته شد. شعار هم داده می شد که ایران را سراسر مدرسه می کنیم. این شعار خوبی بود ولی هنگامی به درستی پاسخ می داد که از یک سو امکانات اجرایی آن را فراهم کنیم و از سوی دیگر ایران را سراسر مرفه و بهره مند از مالکیت مالی کنیم و ثروت های کلان را تعدیل کنیم.

مشکل اساسی این جاست که ما در تمام این سال ها که آموزش عمومی دولتی را رواج دادیم، عامل ریشه ای و اصلی یعنی توزیع ثروت و مالکیت مالی را دست نخورده گذاشته ایم و با عوامل فرعی بازی کرده ایم. به هر صورت چون توزیع درآمد عادلانه نشد، اقشار پایین در مدارس سه شیفته و چهار شیفته ماندند و اقشار بالا خودشان راه هایی را برای آموزش بهتر پیدا کردند که شکل گیری مدارس غیرانتفاعی هر چند به بهانه های اصلاح وضعیت آموزش و پرورش و کیفیت بخشی به آن، یکی از این راه ها بود.

با این که اصل سی ام قانون اساسی آموزش را رایگان اعلام کرده است ولی بعد از جنگ رفته رفته مدارس غیرانتفاعی شکل گرفت تا به نیاز فرزندان برخی از اقشار متوسط و بالا پاسخ دهد.

- این مدارس، فارغ از دلایلی که برای شکل گیری اش گفته می شود و در آن زمان مطرح شد، زاده توزیع نابرابر ثروت و درآمد هستند. آقای روحانی رییس جمهور، گفته اند اگر رشد اقتصادی به وجود بیاید ما می توانیم آموزش خوبی ارائه دهیم. به نظر من اگر آن رشد هم ایجاد شود، تاثیری در برتری آموزشی نمی گذارد و همین فضای نابرابر ادامه خواهد داشت. الان رانت خواران و فسادکاران و هوشمندان وابسته به قدرت، ثروت ها را می برند و اگر رشد اقتصادی ما با تولید هم بالا رود، هر چند ثروت جامعه افزایش می یابد، ولی برای فرودستان چیز زیادی حاصل نخواهد شد و همچنان فرزندان اقشار بالایی از نعمات آموزشی بیشتر بهره مند می شوند چون سیاست تقسیم ثروت و درآمد عادلانه نداریم.

اگر دولت می خواهد برابری آموزشی ایجاد کند باید به سمت توزیع عادلانه ثروت و درآمد پیش رود. من سراغ ندارم کشوری را که در آن توزیع ثروت عادلانه نبوده و یا شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دموکراتیک نبوده، ولی آموزش عادلانه داشته است. به دو نمونه از کشورها اشاره می کنم که با دو دید متفاوت ولی ساختار اجتماعی و اقتصادی به نسبت عادلانه که توانسته اند آموزش را به صورت عادلانه تری پیش ببرند. یکی کوبا که هر چند فاقد رونق اقتصادی و سرمایه های مالی بزرگ بر آمده از اقتصاد آزاد است ولی چون تفکر توزیع بالنسبه عادلانه داشته و تلاش کرده توزیع ثروت عادلانه شود، توانسته یکساله بی سوادی را ریشه کن کند و نابرابری آموزشی را به میزان زیادی کاهش دهد.

دوم سوئد است که هم ثروت به صورت دموکراتیک کنترل شده و هم دارای سیاست دموکراتیک و توزیع آن نسبتا عادلانه است و تمام اقشار اجتماعی می توانند تا مدارج بالای آموزش از آن برخوردار شوند. همچنان که از بهداشت عمومی مناسب نیز برخوردار هستند.

ما در توزیع ثروت از ابتدا با مشکل مواجه بوده ایم و با وجود مجموعه فرآیندها و سازوکارهای موجود در مناسبات اقتصادی و اجتماعی مانند رانت اطلاعاتی و رانت قدرت و فساد اداری، این توزیع همچنان ناعادلانه باقی مانده و شاید از وجوهی بیشتر هم شده است. کسی که توانسته این گونه به منابع اقتصادی برسد احتمالا می تواند این شکاف را همچنان حفظ کند و منابع ثروت را به سمت خود جذب کند. از سخنان شما چنین بر می آید که با وجود چنین شکاف و توزیع ناعادلانه ای در ثروت، امکان تحقق عدالت آموزشی بسیار سخت است و احتمالا با بن بستی در عدالت آموزشی مواجه هستیم.

- همین طور است ولی این دلیل نمی شود که اقدامات اصلاحی را کنار بگذاریم. پیش از پاسخ به این موضوع بگذارید یک نکته را عرض کنم. در 12 خرداد 92 گفتگویی از آقای روحانی در پایگاه خبری آفتاب منتشر شد که شامل دیدگاه های ایشان درباره آموزش و پرورش بود. ایشان گفتند «در حوزه آموزش چند مسئله اساسی وجود دارد و چون دامنگیر همه خانواده ها است ... مسئله خیلی استراتژیک است و برای کشور خیلی مهم است.
 
ساده ترین مسئله این است که اصل سی ام قانون اساسی را که می گوید: «دولت موظف است وسایل آموزش رایگان را برای همه ملت تا پایان متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سر حد خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد»، محقق نکرده ایم... امروز هم در مدارس دولتی از مردم شهریه می گیرند. حالا اسمش را چیزهای مختلف می گذارند. دوم عدالت در آموزش هم رعایت نشده است.
 
نمی شود یک عده ای به مدارس دولتی بروند که در سال گذشته دیدیم به خاطر آتش گرفتن بخاری های غیراستانداردش چه بلایی سر عزیزان مردم آمد و یک عده ای مدارسی بروند که شهریه هر سال تحصیلی آن بیش از 20 میلیون تومان است و امکان خاص به دانش آموزان ارائه می شود. آموزش و پرورش، طبقاتی شده است و من واقعا می ترسم از روزی که بهترین دانشگاه ها مال فرزندان طبقاتی باشد که پول دارند تا آموزش خصوصی را بخرند.»

این حرف ها بسیار زیبا و منطقی است که پیش از انتخابات گفته شده است ولی چه اقدامی در این 2 سال و اندی برای بهبود این وضعیت رخ داده است؟ تقریبا هیچ! امروز هم در مدارس دولتی از مردم شهریه می گیرند. مدارس غیردولتی هم شهریه های 20 میلیونی می گیرند. هیچ تغییری در وضعیت طبقاتی مدارس رخ نداده است و پول حرف اصلی را می زند. وقتی می گوییم به بن بست اصلاحات در آموزش رسیده ایم، مقصود همین است. تغییر این وضعیت بسیار سخت شده است.
 


متاسفانه نگاه ما به آموزش سوداگرانه شده است. مدرسه و دانشگاه را مرکز درآمد قرار داده ایم. از این همه دانشگاه چندتا دولتی است؟ تا توانسته ایم دانشگاه غیردولتی راه اندازی کرده ایم. وقتی چنین فضایی ایجاد می شود، فروش پایان نامه و مقاله علمی روبروی دانشگاه تهران طبیعی جلوه می کند. ایجاد مدارس غیرانتفاعی نیز طبیعی این جامعه است. اصلا وصله ناجور و نامشروع نیستند. برای این که ساختار، طلب می کند برخی می خواهند ساختار تغییر نکند ولی این نحوه آموزش هم نباشد، چنین چیزی شدنی نیست.

برخی منتقدان هم می گویند با این قبیل مدارس، آموزش طبقاتی می شود. در پاسخ باید گفت آموزش و پرورش طبقاتی بوده و اکنون هم هست. بازی با کلمات که دردی را چاره نمی کند. مدرسه طبقاتی، محصول جامعه طبقاتی است. مدرسه غیرانتفاعی زاده ساختار اجتماعی – اقتصادی ویژه ای است که ما داریم. این ساختار عامل و سبب این نابرابری آموزشی است نه مدارس غیردولتی. مدارس دولتی این وضع را بازتولید می کنند.

آقای روحانی در ادامه آن بحث و به درستی کیفیت آموزش و وضعیت معلم را نقد کرده و گفتند از معلم تصور آرمانی نداشته باشیم و باید به وضع رفاهی معلم رسیدگی کرد، ایشان آموزش را ناکارآمد معرفی کرده و به کمبود مصرف کالای فرهنگی اشاره داشتند. سخنان شان درست هم هست اما پرسش این است برای از بین بردن این موارد و اصلاح امور، دولت و آموزش و پرورش چه اقداماتی انجام داده است؟

گویا برنامه مشخصی برای این منظور وجود ندارد؟

- مقصودم از اقدام، برنامه هم هست. برای تغییر برنامه ها باید دید و نگاه دست اندرکاران تغییر یابد. لازم است مردم بیش از پیش در جریان آموزش و پرورش کشور قرار گیرند و از چند و چون آن آگاه شوند. این کار ایجاب می کند مدیران ارشد همواره در صحنه باشند و مردم آنان را ببینند و با نظرات شان آشنا شوند. رسانه ها نیز پیوسته باید مسئله آموزش را جزو مطالب اولویت دار خود قرار دهند. جالب است که در حال حاضر مدیران آموزش و پرورش را به ندرت می توان در رسانه ها دید.
 
ما بیش از آموزش و پرورش، نیروی انتظامی را در رسانه می بینیم. ترافیک می شود، نیروی انتظامی می آید. نوروز می شود، نیروی انتظامی می آید، ماه رمضان و ماه محرم می شود، نیروی انتظامی می آید، فساد می شود و اتفاق ناگواری می افتد، نیروی انتظامی می آید ولی ما نمی بینیم در موقع لزوم مدیران آموزش و پرورش بیایند و با مردم حرف بزنند و درد دل کنند و برنامه هایشان را توضیح دهند و مردم را به مشارکت در امور آموزش و پرورش دعوت کنند و شرایط تحقق آن را فراهم آورند. به رغم این کاستی ها و سستی ها انتظار مشارکت هم دارند. حداقل این است که برای جلب مشارکت مردم باید با آنان گفتگو کنند.

در حال حاضر در رسانه ملی، آموزش و پرورش جایی ندارد ولی تا دل تان بخواهد تبلیغات وجود دارد. مسئله این است که تبلیغات تلویزیون و در و دیوار شهر و زمین و زمان، همه را به پولدار شدن دعوت می کند. اگر پولدار شوی این خانه و ماشین و وسیله را می خری. در چنین شرایطی شما می گویید چرا بچه ها کتاب نمی خوانند؟ خب برای چی کتاب بخوانند؟ باید به فکر پول در آوردن باشند. کتاب خواندن که آدم را پولدار نمی کند. معلمان هم خیلی دغدغه بهسازی آموزش و پرورش ندارند. آنان فعلا سخت درگیر تلاش برای معاش هستند. هنوز با اندیشه ورزی برای بهسازی آموزش و پرورش فرسنگ ها فاصله داریم.

عرضم این است که اگر برنامه توسعه ای مناسب و اندیشیده شده ای برای کاهش نابرابری آموزشی داشته باشیم و آن را به درستی اجرا کنیم، می توانیم تا حدودی از این آلام مردم کم کنیم و در جهت توسعه عادلانه آموزشی گام برداریم. هر چند اصلاح آموزشی راه اصلی نیست اما تا رسیدن به آن توزیع عادلانه، اصلاحات آموزشی باید به طور مداوم پیش رود، منتها در حال حاضر از اصلاحات سازنده نیز خبری نیست.

مهم ترین گام ها برای تحول در نظام آموزشی چیست تا بتوانیم بگوییم تا حدود قابل قبولی عدالت آموزشی رعایت شده است؟

- از نظر آموزشی من معتقدم تا معلم متحول نشود، آموزش و پرورش متحول نمی شود. فضا و تجهیزات و برنامه لازم است ولی بیش از آن، توجه به معلم اولویت نخست را دارد. خوشبختانه آقای روحانی نیز در تبلیغات انتخاباتی خود به این نکته اشاره کرده و گفته اند: «ما کشورهایی داشته و داریم که از تجهیزات هوشمندسازی و کامپیوتر برخوردار نیستند ولی معلمان برجسته داشته اند و از این رو، آموزش و پرورش برجسته دارند.»

من هم چنین نظری دارم و پیش از ایشان همیشه گفته ام توجه به معلم، توجه به جیب معلم نیست، هر چند که مهم است بلکه توجه به تربیت معلم است. چه کسی را به عنوان معلم انتخاب می کنیم؟ باید ببینیم آنها سر کدام سفره بزرگ شده اند؟ چه امتحانی از آنها باید به عمل آوریم؟ باید بررسی کنیم آنان چه شخصیتی دارند؟ چقدر دانش به روز دارند؟ تا چه اندازه از نظر روحی آرامش و از نظر جسمی سلامتی دارند؟ چقدر علاقه دارند؟ آیا از فشار بیکاری و نیاز مالی معلم نشده اند؟
 


ما در این سال ها متاسفانه معلم کوپن فروش و راننده آزانس و مسافرکش و خیار فروش داشته ایم. چنین آدمی دیگر نمی تواند معلم باشد. از درون فرو ریخته است. در گذشته معلم برای خودش منزلت داشت و برای خودش احترام قائل بود. شوربختانه این وضعیت اگر نگوییم کاملا بلکه در بسیاری موارد تخریب شده است.

بعد از معلم، گام دوم تغییر نگاه و رویکرد نسبت به آموزش و پرورش و تلاش برای جلب روشنفکران و اندیشمندان برای نقد اندیشه هاست. شاید این موضوع است که نگاه به تربیت معلم را رقم می زند. باید در آموزش و پرورش به روی خردمندان و اندیشه ورزان باز باشد تا آنان به موضوع تعلیم و تربیت بیندیشند.
 
اگر تفکر نسبت به این موضوع شکل بگیرد، به دنبال آن برنامه درسی مناسب (کتاب و روش ها و فضا)، ارزشیابی مناسب، مشارکت درست مردمی شکل می گیرد. مشارکت، فقط پول دادن مردم نیست. مشارکت غیر از جنبه های اقتصادی، جنبه های اجتماعی و سیاسی، فرهنگی هم دارد که باید لحاظ شود. مشارکت هنگامی شکل می گیرد که مدیران آموزش و پرورش پیوسته مردم را به حضور و کار در مدرسه دعوت کنند. مدرسه باید جایگاه خانواده ها باشد.

متاسفانه تا کلاس ها تمام می شود، معلوم جلوتر از شاگرد از مدرسه خارج می شود و خیلی زود در مدرسه را می بندیم و می رویم پی کارمان. مدرسه باید باز باشد تا خانواده هم به آن راه یابد. اصلا بسیاری از برنامه های محله را می توان در مدرسه اجرا کرد. حتی مهمانی ها و مجالس عروسی را هم می توان در مدرسه برگزار کرد. چه اشکالی دارد؟ ما در مدرسه را به روی مردم بسته ایم.

نکته پایانی این که ما هنوز متفکر تربیتی نداریم. ما نمی دانیم کدام فلسفه آموزش و پرورش برای جامعه ما مناسب است. فلسفه تعلیم و تربیت این مملکت هنوز مشخص و تدوین نشده است. سند تحول آموزش و پرورش هم ابتر مانده است. مطالبی نوشته شده که بسیاری از معلمان و مدیران مدارس از آن سر در نمی آورند. تفکر باید از درون جامعه بجوشد نه این که برویم مطالب یک دانشمندی را برداریم و بیاوریم و بگوییم این باید فلسفه تربیتی ما باشد.

فلسفه از اندیشیدن در هر زمان حاصل می شود، نه از انتقال یا تقلید کورکورانه.م جامعه باید پرسشگر باشد تا بتواند این گام ها را بردارد. فقدان این تفکر تربیتی، بر نظام آموزشی ما سایه افکنده و در کنار ساختار ناعادلانه اجتماعی و اقتصادی، هر نوع اقدام اصلاحی را یا عقیم می کند یا ناکارآمد. اصلاح نابرابری های آموزشی هم افزون بر توجه به عدالت اجتماعی اقتصادی مستلزم اندیشیدن و نقد و عمل است نه شعار و وعده و وعید دادن.

میلیون ها دانش آموز در مدارس شهری، روستایی و عشایری سراسر کشور تحصیل می کنند که از جهات گوناگون با یکدیگر تفاوت دارند. این تفاوت نه فقط بین مدارس دولتی و غیردولتی، بلکه در لایه های گوناگون دولتی نیز قابل مشاهده است؛ تفاوتی که حکایت از نابرابری های آموزشی دارد.

میلیون ها دانش آموز در مدارس شهری، روستایی و عشایری سراسر کشور تحصیل می کنند که از جهات گوناگون با یکدیگر تفاوت دارند. این تفاوت نه فقط بین مدارس دولتی و غیردولتی، بلکه در لایه های گوناگون دولتی نیز قابل مشاهده است؛ تفاوتی که حکایت از نابرابری های آموزشی دارد. این موضوع بهانه ای شد تا با دکتر اقبال قاسمی پویا، مدرس تاریخ و فلسفه آموزش و پرورش و عضو هیات علمی پژوهشکده تعلیم و تربیت درباره چگونگی و ریشه های نابرابری های آموزشی در ادوار مختلف تاریخ معاصر ایران به بحث بنشینیم.

ابتدا بفرمایید نابرابری آموزشی را چگونه تعریف می کنید و آن را دارای چه ابعاد و مولفه هایی می دانید؟

- با مطالعه توصیفی در وضعیت آموزشی هر جامعه می توانیم با در نظر گرفتن چند شاخص نشان دهیم نابرابری آموزشی چیست و دارای چه وضعیتی است. برای نمونه، به چند شاخص اشاره می کنم. اول میزان بهره مندی گروه ها و طبقات گوناگون از آموزش. اکنون گفته می شود نزدیک به 10 میلیون نفر بی سواد داریم. این افراد نخستین گروه های محروم از عدالت آموزشی و یا قربانیان نابرابری آموزشی هستند.
 
کسانی هم که از آموزش برخوردارند، یکدست نیستند. برای نمونه، روستاییان، به ویژه بسیاری از دختران روستایی به دلایل اجتماعی و اقتصادی از آموزش سطح بالا و برابر یا آموزش هایی که شهری ها و به ویژه فرادستان شهری از آن برخوردارند، در کل محروم اند. فرودستان شهرنشین نیز در مقایسه با فرزندان قشرهای متوسط و بالا، چه از نظر کمی و چه کیفی، از آموزش کمتری بهره می برند.
 


دوم میزان امکانات و تجهیزات آموزشی که از این جهت نیز تفاوت بسیاری میان مدارس وجود دارد، به ویژه اگر تجهیزات هوشمندسازی و جز اینها را در نظر بگیریم، این تفاوت نه تنها میان مدارس دولتی و غیردولتی بلکه میان مدارس دولتی نیز وجود دارد.

سوم تفاوت قابل توجه در کیفیت آموزشی بین مدارس است؛ یعنی برخی از مدارس به ویژه مدارس روستایی در مقایسه با مدارس شهری، فضای آموزشی مناسب، معلم مجرب و امکانات خوب و مناسبی ندارند و اجرای برنامه ها نیز در آنها کیفیت پایین تری دارد. تفاوت بین این سه مقوله را در شهرها نیز بین مدارس فرادستان و فرودستان می توان مشاهده کرد. گاهی تعداد دانش آموز در یک کلاس به 38 تا 40 نفر هم می رسد در صورتی که در مدارس حتی دولتی بالای شهر حداکثر تعداد دانش آموزان 30 نفر است.

علاوه بر این اغلب معلم های خوب، عمدتا در مدارس فرادستان خدمت می کنند. همچنین می توان به امکان ادامه تحصیل اشاره کرد. در میان فرودستان میزان کودکان ترک تحصیل کرده بسیار زیاد است. حتی آنهایی که می توانند به مدارج بالاتر هم برسند، لزوما از سهام مالی و مالکیت ثروت چندانی برخوردار نمی شوند. بدین ترتیب به آنان ظلم مضاعف می شود؛ چرا که آنها نه از سهام مالی نصیبی دارند و نه از آموزش خوب.

فرادست زادگان به هر طریقی بالاخره مدرک را می گیرند. آنها آموزش را به راحتی می خرند. آموزش در کشور ما کالای فرهنگی شده است. همان گونه که فرادست می تواند خانه خوب، ماشین خوب، ساعت خوب و خوراک خوب بخرد، آموزش و مدرک خوب را هم می خرد. به صورت تدریس خصوصی یا مدرسه غیردولتی و یا به هر حیله ای که شده مدرک را به دست می آورد. مجموعه این وضعیت را می توانیم نابرابری آموزشی بنامیم. البته اینها نمونه هایی از شاخص های نابرابری است.

با توجه به این که آموزش نوین محصول برنامه ریزی دولت ها بوده است، این نابرابری ها را ناشی از برنامه ریزی های دولتی می دانید و یا ریشه های دیگری دارد؟

- این نابرابری ها دو ریشه دارد، یکی از آنها برنامه ریزی های نادرست دولتی است ولی ریشه اصلی و بنیادین آن، نابرابری های اجتماعی – اقتصادی است که برنامه ریزی های دولتی نیز بر آن مبنا استوار می شود. از نظر من توسعه و پیشرفت آموزشی نتیجه اقدامات دولت هاست، اما اگر برنامه ریزی درستی هم داشته باشیم که البته در شرایط نابرابر امکانش کم است و ساختار اقتصادی – اجتماعی و نگاه سیاسی به گونه ای نباشد که برابری آموزشی را ترویج کند. ما همچنان با آموزش توسعه یافته ای مواجه نخواهیم بود.

از آغاز آموزش های نوین همین وضعیت حاکم بوده است. دارالفنون در سال 1368 ه.ق تاسیس شد. موسس و برنامه ریز ن دولت بود و اکثریت دانش آموزان آن اشراف زاده ها و وابستگان فرادستان بودند. آموزش عمومی نوین حدود 35 سال بعد از آن در تبریز و توسط میرزا حسن رشدیه آغاز شد که در درجه اول افرادی در آن درس می خواندند که بتوانند دست کم لوازم ضروری را برای تحصیل فراهم آورند. در آغاز هم شمار این مدرسه ها اندک بود و همه محرومان شهری و روستایی به ویژه دختران از رفتن به این مدارس محروم بودند.

بعد از افزوده شدن بر شمار این مدرسه ها و دست به کار شدن خیرین، معدودی از فرودست زادگان نیز توانستند به این مدارس راه پیدا کنند؛ مانند مدرسه سادات در تهران که یحیی دولت آبادی آن را تاسیس کرد و گدایان سید را در آن جمع کرد و آموزش داد یا در برخی از روستاهای ارومیه و دیگر شهرها و روستاهای اطراف آن، برخی از مسیحیان به آموزش روستازادگان و محرومان شهری پرداختند.

غیر از اینها، مکتب خانه ها بودند که اقشار پایینی در آنها خواندن قرآن و اغلب در حد عم جزء و خواندن و نوشتن می آموختند. بعد کم کم در برخی از روستاهای برخی از ایالت ها بعضی از مالکان و نیک خواهان مدرسه هایی تاسیس کردند که فرزندان توده های مردم نیز توانستند به آنها راه یابند. اینها چندان گستره زیادی نداشت و در دوران قاجار اغلب مردم بی سواد بودند.

وقتی به دوره رضاشاه می آییم، به جهت رویکرد و اقدام های شبه مدرنیستی وی، هم شمار مدارس افزایش یافت و هم تقریبا تمام مدارس دولتی شدند. حتی تابلوها یا سردرهای مدارسی را که در دوره قاجار تاسیس شده بود به دستور وی تغییر دادند و بر آنها نام مدرسه نمره یک و دو و سه نهادند که در نگاه اول این تصور به وجود آمد که همه این مدارس در دوره رضاشاه تاسیس شده است.
 


از این جهت برخی از مدارس تعطیل شدند.  در این دوره هر چند همچنان فرادستان به راحتی می توانستند وارد مدرسه شوند ولی توده های محروم نسبت به دوره قاجار بیشتر توانستند وارد مدرسه شوند؛ به ویژه دختران بیشتری به مدرسه ها راه یافتند. تربیت معلم زن و مرد گسترش پیدا کرد و در میان اعزام شدگان به خارج از کشور گروه قابل توجهی نیز برای تحصیل در رشته های تعلم و تربیت جدید به فرنگ اعزام شدند. اینها نیز از میان فرزندان فرادستان برگزیده شدند و در مجموع بخش عظیمی از روستازادگان و فرودستان شهری همچنان از نعمت آموزش محروم ماندند.

آیا در این دوره مدارس خاص طبقات بالا هم داریم؟

- به آن معنا که مخصوص طبقات بالا باشد و فرودستان را به آن راهی نباشد، نه. فرزندان اقشار مختلف در کنار هم درس می خواندند ولی سرانجام کسانی می توانستند به مدارس وارد شوند که خانواده آنان از مال و منالی برخوردار بوده و می توانستند برای کتاب و دفتر و قلم و لباس و کفش و جز این ها هزینه کنند.
 
این را هم توجه کنید که مدارس ما اغلب در شهری آن هم در شهرهای بزرگ احداث شده بودند. با این که اکثریت جمعیت در روستاها زندگی می کردند. مدرسه روستایی به تعداد لازم نداشتیم. نتیجه این که اکثریت ایرانیان به آموزش دسترسی نداشتند و اگر بودند روستایی که علاقه مند به تحصیل فرزندان شان بودند، آنها را به شهرها می فرستادند که این کار مشکلات خودش را داشت.

در دوره محمدرضا شاه به ویژه از دهه چهل به بعد و پس از انقلاب سفید شاه و در دهه پنجاه که درآمد نفت هم افزایش یافت، با ساخته شدن مدارس جدید و تشکیل سپاه دانش دختر و پسر و نهضت سواد آموزی و آموزش بزرگسالان، دامنه آموزش به تمام شهرها و روستاهای سراسر کشور نفوذ کرد. من سال 1343 سپاه دانش دوره چهارم بودم. بچه هایی سر کلاس بودند که سه سال بود او ابتدایی را می گذراندند. هر معلمی آمده بود، آنها را از کلاس اول ثبت نام کرده بود.

روستایی که من در آن خدمت می کردم تا آن زمان مدرسه نداشت. من علاوه بر کارهای عمرانی و بهداشتی با استفاده از کمک های مردمی و آردی که آمریکایی ها داده بودند، مدرسه ای ساختم. این اقدام ها توانست نسبت به دوره های پیشین شمار بیشتری از فرزندان کشور را باسواد کند اما در تحصیل نهایی باز می بینیم که با تمام این اقدام ها نیمی از مردم کشور ما از نعمت سواد خواندن و نوشتن محروم بودند.

کیفیت آموزش و نگاه معلمان و دست اندرکاران نسبت به آموزش هم به گونه ای نبود که بتواند افرادی بالیده و کاوشگر و خردورز تربیت کند. اگر بودند کسانی که خلاقیت هایی داشتند که بودند و یا دوست داشتند به پژوهش و خردورزی بپردازند. وضعیت حاکم سیاسی و آموزشی به گونه ای نبود که به این افراد فرصت بالندگی داده شود. با این حال بودند معلمان و اندیشه گرانی که بدون توجه به محدودیت های موجود خطر کرده و اندیشه های نویی را مطرح می کردند و دانش آموزان و دانشجویان خردورز تربیت می کردند. در تحولات آموزشی و اجتماعی و فرهنگی نقش این افراد بسیار موثر بود اما نابرابری های آموزشی همچنان به قوت خود باقی بود.

آیا در این دوره توزیع آموزش در قالب توزیع قشربندی اجتماعی پیش می رود و مدارس خاص اقشار بالا تاسیس می شود؟

- بله. مدارسی مانند البرز، هدف، خوارزمی، مرجان و بعد مدارس مذهبی مانند علوی و نیکان به صورت خصوصی و هیات امنایی تاسیس شدند که فرزندان اقشار بالا و متوسط که از هوشمندی و معدل بالاتری برخوردار بودند، جذب آنها می شدند. در این دوره با رشد بسیار زیاد آموزش دولتی مواجهیم به گونه ای که رفته رفته اقشار اجتماعی پایین نیز توانستند از آموزش در سطوح گوناگون برخوردار شوند ولی چون ساختار اجتماعی دست نخورده باقی مانده بود و فقط شکل و صاحب سرمایه تغییر یافته بود امکان دسترسی اقشار برخوردار به مدارس خوب و آموزش های متوسطه بیشتر از فرودستان بود. 50 درصد بی سوادی که در پایان حکومت رژیم شاه از نعمت سواد بی بهره بودند اغلب روستاییان و محرومان شهری بودند.

بعد از انقلاب 57 با غلبه تفکر انقلابی در حکومت تازه تاسیس به بهانه از میان بردن نابرابری های آموزشی و یکسان سازی، مدارس غیردولتی دوره پهلوی منحل شدند به جز چند مدرسه مثل علوی و نیکان که رنگ دینی داشتند. مدارس مشهور غیردولتی دیگر آن جایگاه سابق و اثرگذاری خود را در جامعه از دست دادند، مانند مدرسه البرز که دیگر البرز سابق نشد. این کار در سایه روحیه انقلابی حاصل از حرکت های مردم بود که یکی از خواسته های شان از میان بردن آموزش طبقاتی بازمانده از رژیم شاه بود.

این روحیه، چون با تغییر در ساختار اجتماعی – اقتصادی همراه نشد و زیربنا همچنان دست نخورده ماند، با فروکش کردن آرام آرام روحیه انقلابی حاکم بر جامعه به ویژه پس از جنگ، برخی از دست اندرکاران تازه متوجه شدند تعطیل کردن مدارس غیردولتی اشتباه بوده است. من هم معتقدم اشتباه بود ولی من از این زاویه آن را اشتباه می دانم که ما نتوانسته بودیم توزیع ثروت را عادلانه کنیم تا توزیع آموزش عادلانه شود.

بعد از انقلاب 57 توزیع ثروت دست نخورده باقی ماند و حتی در برخی دوره ها شکاف ها عمیق تر هم شد و در 10 سال اخیر در اثر اقدام های سرخود و مطالعه نشده دولت ها و پشتیبانی بخش انحصار طلب و مخالف تغییر و تحول بنیادین در جامعه، این شکاف بیشتر و بیشتر شد که امروز مورد انتقاد شدید بسیاری از دولت مردان و برخی از جناح های حکومت است.

دود این وضعیت نابسامان در درجه نخست به چشم محرومان اجتماعی و اقتصادی رفت چرا که ثروتمندان افزون بر این که از این آشوب بازار، میلیاردها تومان ثروت باد آورده را به جیب زدند، برای فرزندان شان راه هایی را ایجاد کردند تا در صورت لزوم از آموزش موردت نیازشان برخوردار شوند؛ معلم خصوصی گرفتند، از مدرسه های غیردولتی پتیبانی کردند و فرزندان شان را به کشورهای دیگر و اکثرا کشورهای غربی کوچ دادند.

نکته دیگر که باید در مولد علل تاسیس مدارس غیردولتی گفت این است که بعد از جنگ ما با پدیده عجیب رشد بالای جمعیت مواجه شدیم. (در برخی استان ها تا 6 درصد و میانگین حدود 3.3 درصد) وقتی به خود آمدیم دیدیم حدود 18 میلیون دانش آموز روی دست مان است. مدارس سه و چهار شیفته داشتیم. مدارس کپری داشتیم.
 

 
از هر امکانی برای راه اندازی کلاس درس استفاده شد. بیش از 60 درصد مدارس دو شیفته شد. شعار هم داده می شد که ایران را سراسر مدرسه می کنیم. این شعار خوبی بود ولی هنگامی به درستی پاسخ می داد که از یک سو امکانات اجرایی آن را فراهم کنیم و از سوی دیگر ایران را سراسر مرفه و بهره مند از مالکیت مالی کنیم و ثروت های کلان را تعدیل کنیم.

مشکل اساسی این جاست که ما در تمام این سال ها که آموزش عمومی دولتی را رواج دادیم، عامل ریشه ای و اصلی یعنی توزیع ثروت و مالکیت مالی را دست نخورده گذاشته ایم و با عوامل فرعی بازی کرده ایم. به هر صورت چون توزیع درآمد عادلانه نشد، اقشار پایین در مدارس سه شیفته و چهار شیفته ماندند و اقشار بالا خودشان راه هایی را برای آموزش بهتر پیدا کردند که شکل گیری مدارس غیرانتفاعی هر چند به بهانه های اصلاح وضعیت آموزش و پرورش و کیفیت بخشی به آن، یکی از این راه ها بود.

با این که اصل سی ام قانون اساسی آموزش را رایگان اعلام کرده است ولی بعد از جنگ رفته رفته مدارس غیرانتفاعی شکل گرفت تا به نیاز فرزندان برخی از اقشار متوسط و بالا پاسخ دهد.

- این مدارس، فارغ از دلایلی که برای شکل گیری اش گفته می شود و در آن زمان مطرح شد، زاده توزیع نابرابر ثروت و درآمد هستند. آقای روحانی رییس جمهور، گفته اند اگر رشد اقتصادی به وجود بیاید ما می توانیم آموزش خوبی ارائه دهیم. به نظر من اگر آن رشد هم ایجاد شود، تاثیری در برتری آموزشی نمی گذارد و همین فضای نابرابر ادامه خواهد داشت. الان رانت خواران و فسادکاران و هوشمندان وابسته به قدرت، ثروت ها را می برند و اگر رشد اقتصادی ما با تولید هم بالا رود، هر چند ثروت جامعه افزایش می یابد، ولی برای فرودستان چیز زیادی حاصل نخواهد شد و همچنان فرزندان اقشار بالایی از نعمات آموزشی بیشتر بهره مند می شوند چون سیاست تقسیم ثروت و درآمد عادلانه نداریم.

اگر دولت می خواهد برابری آموزشی ایجاد کند باید به سمت توزیع عادلانه ثروت و درآمد پیش رود. من سراغ ندارم کشوری را که در آن توزیع ثروت عادلانه نبوده و یا شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دموکراتیک نبوده، ولی آموزش عادلانه داشته است. به دو نمونه از کشورها اشاره می کنم که با دو دید متفاوت ولی ساختار اجتماعی و اقتصادی به نسبت عادلانه که توانسته اند آموزش را به صورت عادلانه تری پیش ببرند. یکی کوبا که هر چند فاقد رونق اقتصادی و سرمایه های مالی بزرگ بر آمده از اقتصاد آزاد است ولی چون تفکر توزیع بالنسبه عادلانه داشته و تلاش کرده توزیع ثروت عادلانه شود، توانسته یکساله بی سوادی را ریشه کن کند و نابرابری آموزشی را به میزان زیادی کاهش دهد.

دوم سوئد است که هم ثروت به صورت دموکراتیک کنترل شده و هم دارای سیاست دموکراتیک و توزیع آن نسبتا عادلانه است و تمام اقشار اجتماعی می توانند تا مدارج بالای آموزش از آن برخوردار شوند. همچنان که از بهداشت عمومی مناسب نیز برخوردار هستند.

ما در توزیع ثروت از ابتدا با مشکل مواجه بوده ایم و با وجود مجموعه فرآیندها و سازوکارهای موجود در مناسبات اقتصادی و اجتماعی مانند رانت اطلاعاتی و رانت قدرت و فساد اداری، این توزیع همچنان ناعادلانه باقی مانده و شاید از وجوهی بیشتر هم شده است. کسی که توانسته این گونه به منابع اقتصادی برسد احتمالا می تواند این شکاف را همچنان حفظ کند و منابع ثروت را به سمت خود جذب کند. از سخنان شما چنین بر می آید که با وجود چنین شکاف و توزیع ناعادلانه ای در ثروت، امکان تحقق عدالت آموزشی بسیار سخت است و احتمالا با بن بستی در عدالت آموزشی مواجه هستیم.

- همین طور است ولی این دلیل نمی شود که اقدامات اصلاحی را کنار بگذاریم. پیش از پاسخ به این موضوع بگذارید یک نکته را عرض کنم. در 12 خرداد 92 گفتگویی از آقای روحانی در پایگاه خبری آفتاب منتشر شد که شامل دیدگاه های ایشان درباره آموزش و پرورش بود. ایشان گفتند «در حوزه آموزش چند مسئله اساسی وجود دارد و چون دامنگیر همه خانواده ها است ... مسئله خیلی استراتژیک است و برای کشور خیلی مهم است.
 
ساده ترین مسئله این است که اصل سی ام قانون اساسی را که می گوید: «دولت موظف است وسایل آموزش رایگان را برای همه ملت تا پایان متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سر حد خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد»، محقق نکرده ایم... امروز هم در مدارس دولتی از مردم شهریه می گیرند. حالا اسمش را چیزهای مختلف می گذارند. دوم عدالت در آموزش هم رعایت نشده است.
 
نمی شود یک عده ای به مدارس دولتی بروند که در سال گذشته دیدیم به خاطر آتش گرفتن بخاری های غیراستانداردش چه بلایی سر عزیزان مردم آمد و یک عده ای مدارسی بروند که شهریه هر سال تحصیلی آن بیش از 20 میلیون تومان است و امکان خاص به دانش آموزان ارائه می شود. آموزش و پرورش، طبقاتی شده است و من واقعا می ترسم از روزی که بهترین دانشگاه ها مال فرزندان طبقاتی باشد که پول دارند تا آموزش خصوصی را بخرند.»

این حرف ها بسیار زیبا و منطقی است که پیش از انتخابات گفته شده است ولی چه اقدامی در این 2 سال و اندی برای بهبود این وضعیت رخ داده است؟ تقریبا هیچ! امروز هم در مدارس دولتی از مردم شهریه می گیرند. مدارس غیردولتی هم شهریه های 20 میلیونی می گیرند. هیچ تغییری در وضعیت طبقاتی مدارس رخ نداده است و پول حرف اصلی را می زند. وقتی می گوییم به بن بست اصلاحات در آموزش رسیده ایم، مقصود همین است. تغییر این وضعیت بسیار سخت شده است.
 


متاسفانه نگاه ما به آموزش سوداگرانه شده است. مدرسه و دانشگاه را مرکز درآمد قرار داده ایم. از این همه دانشگاه چندتا دولتی است؟ تا توانسته ایم دانشگاه غیردولتی راه اندازی کرده ایم. وقتی چنین فضایی ایجاد می شود، فروش پایان نامه و مقاله علمی روبروی دانشگاه تهران طبیعی جلوه می کند. ایجاد مدارس غیرانتفاعی نیز طبیعی این جامعه است. اصلا وصله ناجور و نامشروع نیستند. برای این که ساختار، طلب می کند برخی می خواهند ساختار تغییر نکند ولی این نحوه آموزش هم نباشد، چنین چیزی شدنی نیست.

برخی منتقدان هم می گویند با این قبیل مدارس، آموزش طبقاتی می شود. در پاسخ باید گفت آموزش و پرورش طبقاتی بوده و اکنون هم هست. بازی با کلمات که دردی را چاره نمی کند. مدرسه طبقاتی، محصول جامعه طبقاتی است. مدرسه غیرانتفاعی زاده ساختار اجتماعی – اقتصادی ویژه ای است که ما داریم. این ساختار عامل و سبب این نابرابری آموزشی است نه مدارس غیردولتی. مدارس دولتی این وضع را بازتولید می کنند.

آقای روحانی در ادامه آن بحث و به درستی کیفیت آموزش و وضعیت معلم را نقد کرده و گفتند از معلم تصور آرمانی نداشته باشیم و باید به وضع رفاهی معلم رسیدگی کرد، ایشان آموزش را ناکارآمد معرفی کرده و به کمبود مصرف کالای فرهنگی اشاره داشتند. سخنان شان درست هم هست اما پرسش این است برای از بین بردن این موارد و اصلاح امور، دولت و آموزش و پرورش چه اقداماتی انجام داده است؟

گویا برنامه مشخصی برای این منظور وجود ندارد؟

- مقصودم از اقدام، برنامه هم هست. برای تغییر برنامه ها باید دید و نگاه دست اندرکاران تغییر یابد. لازم است مردم بیش از پیش در جریان آموزش و پرورش کشور قرار گیرند و از چند و چون آن آگاه شوند. این کار ایجاب می کند مدیران ارشد همواره در صحنه باشند و مردم آنان را ببینند و با نظرات شان آشنا شوند. رسانه ها نیز پیوسته باید مسئله آموزش را جزو مطالب اولویت دار خود قرار دهند. جالب است که در حال حاضر مدیران آموزش و پرورش را به ندرت می توان در رسانه ها دید.
 
ما بیش از آموزش و پرورش، نیروی انتظامی را در رسانه می بینیم. ترافیک می شود، نیروی انتظامی می آید. نوروز می شود، نیروی انتظامی می آید، ماه رمضان و ماه محرم می شود، نیروی انتظامی می آید، فساد می شود و اتفاق ناگواری می افتد، نیروی انتظامی می آید ولی ما نمی بینیم در موقع لزوم مدیران آموزش و پرورش بیایند و با مردم حرف بزنند و درد دل کنند و برنامه هایشان را توضیح دهند و مردم را به مشارکت در امور آموزش و پرورش دعوت کنند و شرایط تحقق آن را فراهم آورند. به رغم این کاستی ها و سستی ها انتظار مشارکت هم دارند. حداقل این است که برای جلب مشارکت مردم باید با آنان گفتگو کنند.

در حال حاضر در رسانه ملی، آموزش و پرورش جایی ندارد ولی تا دل تان بخواهد تبلیغات وجود دارد. مسئله این است که تبلیغات تلویزیون و در و دیوار شهر و زمین و زمان، همه را به پولدار شدن دعوت می کند. اگر پولدار شوی این خانه و ماشین و وسیله را می خری. در چنین شرایطی شما می گویید چرا بچه ها کتاب نمی خوانند؟ خب برای چی کتاب بخوانند؟ باید به فکر پول در آوردن باشند. کتاب خواندن که آدم را پولدار نمی کند. معلمان هم خیلی دغدغه بهسازی آموزش و پرورش ندارند. آنان فعلا سخت درگیر تلاش برای معاش هستند. هنوز با اندیشه ورزی برای بهسازی آموزش و پرورش فرسنگ ها فاصله داریم.

عرضم این است که اگر برنامه توسعه ای مناسب و اندیشیده شده ای برای کاهش نابرابری آموزشی داشته باشیم و آن را به درستی اجرا کنیم، می توانیم تا حدودی از این آلام مردم کم کنیم و در جهت توسعه عادلانه آموزشی گام برداریم. هر چند اصلاح آموزشی راه اصلی نیست اما تا رسیدن به آن توزیع عادلانه، اصلاحات آموزشی باید به طور مداوم پیش رود، منتها در حال حاضر از اصلاحات سازنده نیز خبری نیست.

مهم ترین گام ها برای تحول در نظام آموزشی چیست تا بتوانیم بگوییم تا حدود قابل قبولی عدالت آموزشی رعایت شده است؟

- از نظر آموزشی من معتقدم تا معلم متحول نشود، آموزش و پرورش متحول نمی شود. فضا و تجهیزات و برنامه لازم است ولی بیش از آن، توجه به معلم اولویت نخست را دارد. خوشبختانه آقای روحانی نیز در تبلیغات انتخاباتی خود به این نکته اشاره کرده و گفته اند: «ما کشورهایی داشته و داریم که از تجهیزات هوشمندسازی و کامپیوتر برخوردار نیستند ولی معلمان برجسته داشته اند و از این رو، آموزش و پرورش برجسته دارند.»

من هم چنین نظری دارم و پیش از ایشان همیشه گفته ام توجه به معلم، توجه به جیب معلم نیست، هر چند که مهم است بلکه توجه به تربیت معلم است. چه کسی را به عنوان معلم انتخاب می کنیم؟ باید ببینیم آنها سر کدام سفره بزرگ شده اند؟ چه امتحانی از آنها باید به عمل آوریم؟ باید بررسی کنیم آنان چه شخصیتی دارند؟ چقدر دانش به روز دارند؟ تا چه اندازه از نظر روحی آرامش و از نظر جسمی سلامتی دارند؟ چقدر علاقه دارند؟ آیا از فشار بیکاری و نیاز مالی معلم نشده اند؟
 


ما در این سال ها متاسفانه معلم کوپن فروش و راننده آزانس و مسافرکش و خیار فروش داشته ایم. چنین آدمی دیگر نمی تواند معلم باشد. از درون فرو ریخته است. در گذشته معلم برای خودش منزلت داشت و برای خودش احترام قائل بود. شوربختانه این وضعیت اگر نگوییم کاملا بلکه در بسیاری موارد تخریب شده است.

بعد از معلم، گام دوم تغییر نگاه و رویکرد نسبت به آموزش و پرورش و تلاش برای جلب روشنفکران و اندیشمندان برای نقد اندیشه هاست. شاید این موضوع است که نگاه به تربیت معلم را رقم می زند. باید در آموزش و پرورش به روی خردمندان و اندیشه ورزان باز باشد تا آنان به موضوع تعلیم و تربیت بیندیشند.
 
اگر تفکر نسبت به این موضوع شکل بگیرد، به دنبال آن برنامه درسی مناسب (کتاب و روش ها و فضا)، ارزشیابی مناسب، مشارکت درست مردمی شکل می گیرد. مشارکت، فقط پول دادن مردم نیست. مشارکت غیر از جنبه های اقتصادی، جنبه های اجتماعی و سیاسی، فرهنگی هم دارد که باید لحاظ شود. مشارکت هنگامی شکل می گیرد که مدیران آموزش و پرورش پیوسته مردم را به حضور و کار در مدرسه دعوت کنند. مدرسه باید جایگاه خانواده ها باشد.

متاسفانه تا کلاس ها تمام می شود، معلوم جلوتر از شاگرد از مدرسه خارج می شود و خیلی زود در مدرسه را می بندیم و می رویم پی کارمان. مدرسه باید باز باشد تا خانواده هم به آن راه یابد. اصلا بسیاری از برنامه های محله را می توان در مدرسه اجرا کرد. حتی مهمانی ها و مجالس عروسی را هم می توان در مدرسه برگزار کرد. چه اشکالی دارد؟ ما در مدرسه را به روی مردم بسته ایم.

نکته پایانی این که ما هنوز متفکر تربیتی نداریم. ما نمی دانیم کدام فلسفه آموزش و پرورش برای جامعه ما مناسب است. فلسفه تعلیم و تربیت این مملکت هنوز مشخص و تدوین نشده است. سند تحول آموزش و پرورش هم ابتر مانده است. مطالبی نوشته شده که بسیاری از معلمان و مدیران مدارس از آن سر در نمی آورند. تفکر باید از درون جامعه بجوشد نه این که برویم مطالب یک دانشمندی را برداریم و بیاوریم و بگوییم این باید فلسفه تربیتی ما باشد.

فلسفه از اندیشیدن در هر زمان حاصل می شود، نه از انتقال یا تقلید کورکورانه.م جامعه باید پرسشگر باشد تا بتواند این گام ها را بردارد. فقدان این تفکر تربیتی، بر نظام آموزشی ما سایه افکنده و در کنار ساختار ناعادلانه اجتماعی و اقتصادی، هر نوع اقدام اصلاحی را یا عقیم می کند یا ناکارآمد. اصلاح نابرابری های آموزشی هم افزون بر توجه به عدالت اجتماعی اقتصادی مستلزم اندیشیدن و نقد و عمل است نه شعار و وعده و وعید دادن.



:: بازدید از این مطلب : 1739
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 10 فروردين 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ali
سیب زمینی در ایران زود جایگاهی درخور یافت و به مذاق مردمان خوش نشست و لازم نیامد کسی یا کسانی دو قرن بکوشند که ثابت کنند این هم خوردنی گوارایی است. ایرانیان سیب زمینی را کشت کردند و در خوراک های خود به کار گرفتند و از آن خورش ها و کوکوهای خوشمزه گوارا ساختند.

 آنتوان آگوستن پرمانیته، دانشمند گیاه شناس، با تلاش بسیار توانست فرانسویان را به یک سو نهادن خوی زشت سیب زمینی نخوردن راضی کند.

نمی خواهم درباره سیب زمینی داستان پردازی کنم اما لازم است چیزهایی را با شما درمیان بگذارم. سیب زمینی که امروز از ارکان مهم آشپزی فرنگی است، در سال 1530 به دست اروپاییان رسید که تازه پس از گذشت یک قرن از ورودش به اروپا، خوردنش اندک رواجی یافت. نادرمیرزای قاجار می نویسد: «در فرنگ... این خوردنی تا در این سال های نزدیک نبود... سال های دراز بزرگان فرانسه این خوردنی نیکو نخوردندی. این را خورش ارزانیان دانستندی. تا یکی از شهریان فرانسه این خوی زشت به یک سو نهاد.»
 


پیش از فرانسویان، ایرلندی ها و انگلیسی ها به ارزش سیب زمینی پی بردند و این محصول، نجاتبخش جان مردمان فقیر در دوره های قحطی و کم محصولی شد. آن مردی که نادرمیرزا از او نامی نمی بَرَد و به ذکر «یکی از شهریان» در مورد او بسنده می کند، آنتوان آگوستن پرمانیته، دانشمند گیاه شناس، بود که بود بسیار سرانجام توانست فرانسویان را به «یک سو نهادن خوی زشت» سبب زمینی نخوردن راضی کند. از قرار معلوم، فرانسویان آن روزگار، مردمان سختگیری بوده اند که به سادگی راضی به خوردن خوراکی جدید نمی شده اند و با مقاومت بی جهت خود، به دل مرحوم آنتوان آگوستن پرمانیته خون ها کردند تا سرانجام- به قول نادرمیرزا- «اکنون توان گفت که بیشتر خورش فرنگان از این سیب است.»

سیب زمینی در ایران هم داستانی دارد. سِر جان مَلکُم (با ملکم خان اشتباه نشود) از دیپلمات های حکومت انگلیسی هند بود که سه بار بین سال های 1800 تا 1810 با سِمت های مختلف- از مترجم تا سفیر- به ایران آمد، فارسی را نیک می دانستند و ماموریتی لابد استعماری داشت. سر جان در سفر دوم به ایران زمان فتحعلیشاه قاجار هدایای زیادی از جمله بذر سیب زمینی برای دربار ایران همراه خود آورد. این بذرها اول بار در روستای پشند- در غرب تهران- کشت شد و حاصلش شد سیب زمینی پشندی.

در سال های اول، مردم سیب زمینی را آلو می خواندند. چطور مردمان آن دوره بین سیب زمینی و آلوی لطیف و شیرین نسبتی نزدیک یافته بودند بر نگارنده معلوم نیست. اما تا سال های سال سیب زمینی را «آلوی ملکم» می نامیدند و گویا هنوز هم در بعضی مناطق،  آن را آلو می نامند. (خوراک «دوپیازه آلو»ی شیرازی که ماده اصلی اش سیب زمینی است هم شاهدش).

بعدتر اما نام آلو برای سیب زمینی منسوخ شد و فرنگ رفته ها عینا واژه فرانسوی Pomme de terre یا همان سیب زمینی را برای این محصول شریف و مفید و نجاتبخش برگزیدند که اندک اندک رایج و همگانی شد.

سیب زمینی اما در ایران زود جایگاهی درخور یافت و به مذاق مردمان خوش نشست و لازم نیامد کسی یا کسانی دو قرن بکوشند که ثابت کنند این هم خوردنی گوارایی است. ایرانیان سیب زمینی را کشت کردند و در خوراک های خود به کار گرفتند و از آن خورش ها و کوکوهای خوشمزه گوارا ساختند. سیب زمینی در روزگار کمی محصول و کشت، قاتق نان مردمان شد و شکمشان را سیر کرد و همچنان بر سر سفره های ایرانی محبوب و عزیز باقی مانده است چنان که پخته پوست گرفته اش با ترشی لیته و نمک و گلپر وعده خوراکی لذیذی است.

آشپزان خوش ذوق ایرانی از سیب زمینی کوکویی ساختند بس لذیذ و ساده و خواستنی، پختش البته آسان و دلپذیر و خوردنش با همسفرگان نازنین گوارارتر. دو، سه سیب زمینی را بپزید و پوست بگیرید و له کنید. دو، سه تخم مرغ در آن بشکنید تا مایه چنان شود که اگر میان انگشتان گیرید، سرازیر نشود. نمک و فلفل سیاه و- اگر در دسترس بود- سر قاشقی زعفران یا اندکی بیشتر زردچوبه مایه کوکو را به طعامی بی مانند بدل می کنند. اگر پیاز یا پیازچه کوچکی هم در مایه خرد کنید که دیگر خوراک شاهانه ای آفریده اید. مایه را قاشق قاشق برگیرید و در روغن (به سلیقه من، حیوانی) تفتیده بریزید.

کوکوی سیب زمینی با تریلوی خوشبوی ایرانی یا لواش نازک پختِ نرم با ماست یا ترشی لیته به غایت لذیذ است. سرد شده آن با مربای آلبالو و چای لاهیجان، به وقت چاشت، بی گمان مُمَد حیات است و مفرّح ذات.

شستن بادیه ای که مایه کوکو را در آن درست کرده اید، بلافاصله پس از اتمام کار، مانع خشک شدن مایه تخم مرغی بر جدار بادیه می شود کار را راحت می کند و آب را کمتر هدر می دهد. کاهلی از شما دور باد، رسم مطبخ را به جا آورید و ظروفتان را خود بشویید.

من آنچه وصف طعام است با تو می گویم/ تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال (شیخ اطعمه).



:: بازدید از این مطلب : 1772
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 10 فروردين 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ali
شبکه های اجتماعی در سال‌های اخیر شاهد ظهور پدیده‌های ناشناخته‌ای هستند که شهرتشان را با چیزهای عجیب و غریب کسب کرده‌اند و بعضی‌هایشان حتی از این طریق نان می‌خورند.

شبکه های اجتماعی در سال‌های اخیر شاهد ظهور پدیده‌های ناشناخته‌ای هستند که شهرتشان را با چیزهای عجیب و غریب کسب کرده‌اند و بعضی‌هایشان حتی از این طریق نان می‌خورند.

مجله مهر: «مشهور شدن به هر قیمتی» قصه این روزهای شبکه‌های اجتماعی است که برخی حتی حاضرند برایش کارهای احمقانه‌ای انجام دهند طوری که پای پلیس فتا نیز به میان بیاید و منجر به دستگیری‌شان شود.
 
حالا در این شبکه‌ها با قهرمانان چندهزار فالوئری طرف هستیم که نه آدمهای خاصی هستند، نه کار مفیدی کرده‌اند و نه حتی انجام عمل به دردبخور و پسندیده‌ای آنها را به این شهرت رسانده است.
 

 
قهرمانان پوشالی که شاید عمل بینی ،هیکل عضلانی‌ و حتی فحش دادن‌هایشان رو به مخاطب آنها را به این شهرت عجیب و غریب رسانده‌است که حالا از طریق آن پول هم در می آورند. حالا قهرمانان عجیب و غریب این روزهای شبکه های مجازی چه کسانی هستند و با چه چیزهایی به شهرت رسیده‌اند.

خودکشی آنلاین

چندماه پیش خودکشی یک دختر ایرانی ساکن ترکیه به بهانه عشق از دست رفته‌اش سوژه شبکه‌های اجتماعی شد تا به یکباره صفحات اینستاگرام پرشود از فیلم کوتاهی از یک دختر مونارنجی که روسری نازکی را به گردنش پیچیده بود تا به صورت نمادین خودکشی کند تا علاقه‌اش را به کسی که برایش خالکوبی کرده نشان دهد.

این خودکشی نمادین تا چند روز میان کاربران دست به دست شد تا هواداران میلیونی برایش رقم بخورد و هربار رنگ جدید موهایش از بحث های جدید صفحه باشد.
 

 

هیکل عضله‌ای آقای کافه دار

چهره عجیب و غریب یک آقای کافه دار همراه با دماغ عملی و لب‌های پروتز شده اش اگر با هیکل ورزشکاری عضله‌ای و درشت جمع شود می‌تواند ۲۴۰ هزار فالوئر برایش به ارمغان بیاورد. فالوئرهایی که برای هر پست او تا ۱۴ هزار لایک می‌زنند و تا هزار کامنت برایش می‌نویسند.

نظردادن درباره آدمهای موجود در عکس، عملی یا واقعی بودن چهره آقای پرطرفدار و تیپ و ژست جدیدش از بحث‌های این صفحه ۲۴۰ هزارتایی است.
 

 

سلطان لمینت

دندان‌های غیرمتعارف یک شخصیت مجازی حسابی باعث شهرتش شد. طوری که ساخت ترول‌های مختلف و فتوشاپ سازی های کاربران بارها دست به دست چرخید. اما آقای لمینت با پخش ویدئوهایی از خودش و انتشار عکس‌هایی که هرچه بیشتر بر دندان‌هایش تاکید کند این قصه را فرصتی برای شهرت هرچه بیشتر دانست.

دست انداختن این چهره ناشناخته مجازی به چهره‌های مشهور هم رسید تا او را روز به روز مشهورتر کند. صفحه آقای لمینت ۲۶۹ هزار فالوئر دارد. محتوای کامنت‌های آقای لمینت نیز بیشتر حول مسواک زدن و ضرر و زیان لمینت و یا اینکه بلیچینگ بهتر است یا لمینت می‌گذرد.
 

 

همه دخترخاله‌های من

وقتی چند ماه پیش پلیس فتا از دستگیری مردی به نام «وحید» خبرداد که عکس‌هایش با دختران مختلف در صفحات مجازی دست به دست می‌چرخید عده‌ زیادی او را سوژه شبکه‌های اجتماعی کردند و تا مدتی عنوان بی بندوبار را به دوش می‌کشید. سوژه مورد نظر بعد از دستگیری دلیل پخش کردن این عکس‌ها را مشهور شدن عنوان کرد و حسابی رو به رسانه‌ها خود را نادم و پشیمان دانست. درحالیکه پیش از این با ویدئویی که از خود منتشر کرده بود افراد موجود در عکس را اقوام خود معرفی کرده بود.

آقای پشیمان بعد از آزادی فعالیت‌هایش را در شبکه های اجتماعی این بار به نحو دیگری ادامه داد و از شهرت قبل هم حسابی استفاده کرد تا در حال حاضر بیش از ۵۰۰ هزار فالوئر داشته باشد.
 

 

ازدواج بعد از ۷سال

ازدواج یک دخترو پسر عاشق در اینستاگرام حسابی مشهور شد. تا کاربران برایشان حسابی آرزوی خوشبختی کنند.این دختر و پسر که از ۷ سال پیش باهم آشنا شدند با گذاشتن عکس های مختلف از این دوران آشنایی طولانی و نهایت انتشار عکس های مراسم ازدواجشان فالوئرهای چندهزارتایی برای خودشان دست و پا کردند.

بیشتر کامنت های این زوج هم حول به هم آمدن یا نیامدن این عروس و داماد و آرزوی خوشبختی برایشان می گذرد.
 

 

پول میدی فحش میده

فحش دادن و الفاظ رکیک دادن هم می‌تواند این روزها در شبکه‌های اجتماعی فالوئر و هوادار به همراه داشته باشد. یکی از کاربران اینستاگرام که از او با استاد خطاب می‌شود صفحه ای ۲۴۰ هزارتایی دارد که ویدئوهایش را در آنجا قرار می‌دهد.

برخی از منابع اینستاگرامی خبر می‌دهند آقای ۲۴۰ هزارتایی در ازای مبلغی که دریافت می‌کند ویدئویی برایتان ضبط و منتشر می‌کند که به فرد مورد نظر شما چند فحش آبدار می‌دهد تا دلتان حسابی خنک شود.
 

 

صورت زاویه دار آقای سنجاب

یکی دیگر از پدیده های این روزهای اینستاگرام آقایی است با ظاهری عجیب که طبق ادعای خودش تنها در اثر چند تمرین فیزیوتراپی صورت به این شکل درآمده است و کافیست کاربران تمرینات پیشنهادی را انجام دهند تا چنین صورت جذابی داشته باشند. این تمرینات که به گفته این کاربر پرطرفدار در جهت زاویه دار کردن صورت است تنها چندماه زمان می برد. آقای پرطرفدار با کار عجیبی که روی صورتش انجام داده توانسته حدود ۱۰۰ هزار فالوئر جذب کند تا برایشان از زاویه دار کردن صورتش بگوید.

محتوای کامنت ها هم حول عملی بودن یا نبودن و یا بهتر شدن یا بدتر شدن صاحب صفحه است که هرازچندگاه با جواب های تندی روبرو می شوند. در آخرین پست این آقای پرطرفدار او از شباهت چهره اش به یک سنجاب حسابی خوشحال بود.
 

 

دماغ سرسره ای

بینی عملی و عجیب و غریب یکی از کاربران دیگر اینستاگرام و اصرارش بر طبیعی و واقعی بودن حیرت دیگر کاربران را به همراه داشت.

این بینی عجیب و غریب حسابی لایک خورد و ویدئوهای این شخصیت مجازی بارها دست به دست شد تا دوباره دلیل پوچ دیگری باشد برای مشهور شدن یک چهره ناشناخته مجازی.



:: بازدید از این مطلب : 1749
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 10 فروردين 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ali
گفت و گو با مصطفی مهرآیین، درباره مفهوم نوکیسگی و بررسی نقش جامعه در این که بعضی ها ره صدساله را یک شبه طی می کنند.

 گفت و گو با مصطفی مهرآیین، درباره مفهوم نوکیسگی و بررسی نقش جامعه در این که بعضی ها ره صدساله را یک شبه طی می کنند.

در زندگی مسیرهایی وجود دارد که ما برای رسیدن به مقصد ناچاریم حتما از آن مسیرها عبور کنیم. اما مقصدها را چه کسی تعیین می کند؟ چطور عده ای می توانند خودشان را از میانبرهایی سریع تر از دیگران به این مقصدها برسانند؟ کمتر کسی است که نداند نوکیسه و تازه به دوران رسیده به چه معناست.
 
طبقه ای در اجتماع وجود دارد که از این میانبرها به مقاصد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی رسیده اند، شاید بی آن که قواعد و مقتضیات آن جایگاه را بشناسند. مصطفی مهرآیین، جامعه شناس و مدرس دانشگاه، معتقد است چیزی به نام نوکیسگی در جامعه وجود ندارد. این اصطلاح تحقیرآمیز است و شاید بتوان مادی گرایی را جایگزین آن کرد. به نظر او این گروه آدم های عجیبی نیستند و یک شبه هم به وجود نیامده اند. بلکه حاصل ساز و کارهای موجود در جامعه ایران هستند.
 


تازه به دوران رسیده های را این طرف و آن طرف می بینیم. در عرصه های مختلف فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی؛ کسانی که از نظر منطقی تناسبی با جایگاهشان ندارند. این وضعیت چطور در جامعه به وجود آمده است؟

اولا من با این مفهومی که می سازید موافق نیستم، چون معتقدم نوعی تحقیر در آن نهفته است. یعنی همان  طور که قبلا دسته بندی هایی مثل تهرانی و شهرستانی، شهری و دهاتی وجودداشت، الان می گویید نوکیسه ها و تازه به دوران رسیده ها و در مقابل آدم های بافرهنگی که مدارج را یکی یکی و با زحمت طی کرده اند. به نظرم بهتر است از این ادبیات خارج شویم. این ادبیات نه عملی است، نه اخلاقی و نه انسانی. بهتر است بگوییم چیزی به نام مادی گرایی در جامعه وجود دارد. مسیرهای رشد سریع هم حاصل ساختارهایی از قبل موجود است. تازه اگر بخواهیم بگوییم افرادی که یک شبه وارد یک طبقه می شوند، مقتضیات آن را نمی شناسند.
 
اتفاقا این جور نیست. یعنی اگر بخواهیم با استانداردهای جهانی مقایسه شان کنیم، بله، مطابق آنچه تعریف کرده ایم، برخلاف نظم جهانی است، اما حاصل طبیعی وضعیت موجود ماست. این پدیده در حوزه های مختلف سیاست، اقتصاد، اجتماع و فرهنگ وجود دارد. فردی تحصیلکرده در رشته مهندسی است، یک دفعه می بینید بهترین بازیگر می شود یا دختری زیبا یا فوتبالیستی برمبنای شهرت، شما آدم هایی را می بینید که با رتبه بسیار پایین دانشگاهی وارد دوره های دکتری می شوند، مدکر دکتری می گیرند و بهد می بینید برخلاف استادهای باسواد به راحتی به درجه استادتمامی می رسند. اگر پدیده ای به این گستردگی وجود دارد، طبعا ریشه دار است. یعنی نمی شود ناخواسته یا اتفاقی باشد یا وضعیت خیلی خاص که بتوان از آن گذشت.

اگر نخواهیم از آن عبور کنیم، چطور می توان به یک تحلیل جامعه شناختی از این پدیده رسید؟

در رابطه با این مسئله، سه نکته را باید درنظر گرفت. یکی این که جامعه چگونه زمینه ساز شکل گیری این پدیده شده است. می توانیم اسم این پدیده را بگذاریم افزایش سرعت در تحرک اجتماعی یا میانبر زدن در تحرکم اجتماعی و از صاطلاح نوکیسگی استفاده نکنیم. جامعه شناسی تا حدودی می تواند این پدیده را توضیح دهد و بعد از آن باید به منطق درونی خود پدیده بپردازیم. این که این پدیده درون خودش چه ویژگی هایی دارد و چگونه مدام در حال بازتولید خودش است یا حتی بر وجوه خود می افزاید.

مسئله سوم تاثیرات این پدیده بر جامعه است و این که چطور باعث می شود جامعه خودش را تحت تاثیر این پدیده بازتعریف کند. در دهه شصت، هفتاد و حتی هشتاد خیلی به زیبایی ساعت حساس نبودند. امروزه فرد با این مقوله درگیر است. این ماجرا شکل خیلی ساده تری دارد. آن قدر که حتی شماره پلاک ماشین ها هم مهم است. شماره پلاک تعیین می کند ماشین مال بالای شهر است یا پایین شهر. حتی وقتی می خواهید برای بچه ای شناسنامه بگیرید، می پرسند می خواهی کدام منطقه بگیری.

اگر بخواهیم در مورد این پدیده فارغ از تئوری حرف بزنیم، پریشان گویی کرده ایم. اگر هم بخواهیم در قالب تئوری های موجود به این مسئله بپردازیم، خودمان را محدود کردهایم. هر کدام از تئوری ها شکل محدودی از حقیقت را به ما نشان می دهند و با نگاه به چند تا از آن ها شاید بتوانیم پدیده را شفاف تر کنیم. باگر از منظر دروکیمی و مکتب کارکردگرا به ماجرا نگاه کنیم، وجود این پدیده تا حدودی کارکرد مثبت دارد.

میل به مادی گرایی، ثروت اندوزی و شهرت می تواند یک از محرک هایی باشد که جامعه را به تلاش بیشتر وادار کند. از طرف دیگر، وجود ثروت در جامعه، فقر را زشت جلوه می دهد و با وجود ثروت شما دیگر نمی توانید با فقر کنار بیایید. همان طور که وجود دزد در جامعه، باعث اهمیت پیدا کردن پلیس و قانون می شود. این نگاه کارکردگرایی است. برای همین برای شما مسئله می شود که چرا با وجود ثروت های کلان در دست عده ای، گروهی باید در فقر زندگی کنند و چرا ثروت به همه نرسد؟

نکته دیگر که باید به آن توجه کینم این است که چه سیستیم بر گرایش ما به ثروت، شهرت و ظاهرگرایی حاکم می شود. این موضوع به نظم اجتماعی حاکم بر جامعه بر می گردد. از نگاه دورکیمی، جامعه از قبل موجود است و ما به درون آن پرتاب می شویم. پس فهمی درباره ثروت و شهرت و ظاهرگرایی در جامعه وجود داردو ما درون وضعیت هایی از پیش ساخته قرار می گیریم. درواقع می توانیم بگوییم این فهم بر ما عارض می شود. بنابراین باید بررسی کنیم درون جامعه ای که هستیم، چه فهمی حول این مسائل وجود دارد و چه نهادهایی حول این فهم نمادین شکل گرفته اند.
 


جایگاه ثروت و ظاهرگرایی در جامعه ما کجاست؟

به طور کلی من فکر می کنم میل فرهنگی جامعه ما به خودنمایی و تجمل نیست. مطابق چیزی که مایکل فیشر درخصوص فرهنگ ایران گفته، ما در پارادایم عاشورا زندگی می کنیم. این یکی از مولفه های فرهنگ شیعی است که دعوای بین ظالم و مظلوم و حاکم و محکوم را شکل می دهد. این پدیده حاکم بر ذهن ما و روح جمعی ماست.

ذهنیت جامعه ایرانی یک ذ هنیت مظلوم است حتی امروز اگر مبتنی بر پارادایم عاشورا بحث کنیم، در جامعه خیلی جایگاه ممتازی برای ثروت اندوزی و ظاهرگرایی و شهرت قائل نبوده ایم. در پارادایم عاشورا ما امام علی (ع) را داریم که نماد مبارزه با ثروت اندوزی است و از طرف دیگر، امام حسین (ع) که نماد مبارزه با کسانی است که بر مبنای ثروت به قدرت رسیده اند. بنابراین ثروت اندوزی و ظاهرگرایی در جامعه ما امتیاز به حساب نمی آمده است.

کالینز می گوید ما درجامعه همیشه با تنش و ترس از تفاوت رو به رو هستیم و سعی می کنیم با جامعه متفاوت نباشیم، چون اگر خیلی از جامعه فاصله بگیریم غریبه می شویم و دیگر جامعه ما را نمی پذیرد. اگر در نظر بگیریم که این نوع نگاه به ثروت در جامعه ما نوظهور است، باید ببینیم چه تغییری در فهم نمادین ما از این پدیده ها رخ داده که جایگاه ممتازی برایشان قائل شده ایم. دیگر این که چه ساز و کارهایی حول این پدیده ها قرار گرفته که دسترسی به آن را آسان می کند.

درگذشته جامعه امتیازی برای این پدیده ها قائل نبود برای همین هم ساز و کارهایی برای دستیابی سریع به آن ها تعریف نشده بود.

پس چطور امروز چیز دیگری می بینیم؟

ما در سال های بعد از انقلاب با دولتی رو به رو شدیم که نحوه نگرش این دولت به نهادهای دیگر جامعه موجب بروز اختلال در عملکرد آن نهادها شد. در یک جامعه، فرهنگ ارزش ها و آرمان ها را تعیین می کند، اجتماع این ارزش ها را درونی می کند، اقتصاد ساز و کارها و منابع تحقق این ارزش ها را فراهم می کند و سیاست، قوانین و شرایط تحقق آن ها را فراهم می کند. اما ساختار سیاست در ایران، به این شکل اتفاق افتاد که خود سیاست تمام این کارها را به عهده گرفت. یعنی هم ارزش و آرمان تعریف کرد، هم سعی کرد آن درونی کند، هم تامین منابع را خودش بر عهده گرفت  و هم خودش برای تحقق بخشیدن به آن ها دست به کار شد.

ممکن است کسی بپرسد چطور این وضعیت از دل یک انقلابی بیرون آمد که هم مذهبی است، هم عدالت گرا و هم مستضعف محور. درواقع انقلاب اسلامی ایران، ارزش دادن به طبقات پایین و محروم جامعه و بازتولید پارادایم عاشورا بود. دولتی هم که در دوره جنگ بر کشور حاکم بود، عدالت محوری، تجمل ستیزی و این مسائل را پیگیری می کرد. حتی صنعت تبلیغات که درواقع مکانیزم ترویج مصرف است، در این دوره دچار رکود جدی شد. تنها تبلیغاتی هم که وجود داشت پوسترهای تبلیغ کننده ارزش های ملی و مصرف کالاهای داخلی و تقویت اقتصاد ملی بود.
 
صنعت سینما هم در این سال ها مختلف شد و تنها سینمایی فعال بود که در خدمت ارزش های انقلاب حرکت می کرد. ادبیات داستانی هم سرنوشت مشابهی داشت. درواقع حوزه بازنمایی جامعه در خدمت ارزش های انقلاب بود. در مجلس هم قوانینی با همان حال و هوا تصویب می شد. مثل قانون کار و درواقع قوانینی که در راستای حمایت از مستضعفان باشد.

چطور وضعیت تغییر کرد؟

اول این که درون این ایدئولوژی، یک شکاف جدی وجود دارد. درست است که این ایدئولوژی، عدالت محور است و توجه به مستضعفان دارد و حامی طبقات پایین است، اما دیالکتیک درونی آن، ثروت را مهم می کند. وقتی تمام تاکید شما در گفتمانتان در دنیای زبانی و ساز و کارهای قانونی و بازنمایی، به سمت ستیز با پدیده ای است، درواقع دارید ناخودآگاه آن پدیده را تولید می کنید. فکر می کنید دارید ثروت اندوزی را کنترل می کنید، اما وقتی در گفتمان رسمی مدام ستیز با آن را تکرار می کنید، درواقع دارید به آن وجود می بخشید.

این تحلیل فوکویی ماجراست. برای مثال در عصر ویکتوریا همه تاکید بر پاکدامنی جنسی بود اما آنچه که درواقع وجودداشت، چیزی مخالف آن بود. وقتی شما تمام نیرویتان را صرف کنترل چیزی می کنید، عملا آن ها می سازید. وقتی ثروت ستیزی می کنید، عملا دارید به طور غیرمستقیم گفتمان ثروت را به وجود می آورید. از سوی دیگر اگر به لحاظ روان شناسانه به این پدیده نگاه کنیم، وقتی داشتیم ثروت و ظاهرگرایی را سرکوب می کردیم، درواقع آن ها را می خواستیم.

چنین چیزی ممکن است؟

درست است که از منظر زبان شناختی این ها با هم در تضادند، ولی به لحاظ روانشناختی کنار هم نشینی شان به سادگی ممکن است. ادوارد سعید می گوید ذهنیت مردمان تحقیر شده، ذهنیت مردمان مشتاق به قدرت است. وقتی چیز را محکوم می کنیم، به لحاظ روانکاوانه آن را می خواهیم. ما دوران گفتمان توسعه داشتیم به توسعه می تاختیم. آرمان توسعه ما با غرب فرق دارد، اما فرمش یکی است. شما می خواهید به توسعه برسید.
 


چطور این موضوع تحقق پیدا کرد؟

تجلی گفتمان پنهان شده در دوره سازندگی بود. ما به دولتی نیاز داشتیم که توسعه را تحقق ببخشد. باید گفتمان تغییر می کرد. قبل از هر چیز نظام سیاسی که برای تحقق آن لازم بود باید به وجود می آمد. پس یک دولت بزرگ ساخته شد. نکته بعدی این بود که ما نیازمند تکنوکرات ها بودیم. دولت باید نیرو می ساخت. بنابراین آموزش عالی گسترش پیدا کرد. دانشگاه اولین تجملی بود که به جامعه ما وارد شد. دانشگاه اولین مکانیزم تحرک اجتماعی بود. اتفاق دیگری که افتاد، ورود زنان به جامعه از طریق مکانیزم دانشگاه بود. وقتی زن ها وارد جامعه شدند، دو چیز روشن شد. یکی این که جامعه به شدت مردانه است و دیگر این که به شدت خشن است.

زنان صاحب قدرت و ثروت شدند و همین طور از قدرت های درونی خودشان هم آگاه شدند. یکی از مهم ترین مولفه هایی که زنان به جامعه وارد کردند، ظاهر بود. ظاهر و ظاهرسازی امری زنانه است. حال امر زیبا پیوند خورد با خرید، مصرف، پاساژ و روابط رمانتیک عاشقانه. وقتی زنان وارد جامعه شدند، ظاهرا به مسئله جامعه تبدیل شدند. پس صنعت زیبایی، صنعت پزشکی و صنعت بهداشت حول آن شکل گرفت. صنعت دانایی هم به دنبال آن اهمیت بیشتری پیدا کرد. تمام این ها یعنی اهمیت پیدات کردن زندگی مادی. آرمان سازی از دانشگاه شکل گرفت و به عنوان ساز و کاری برای رسیدن به قدرت و ثروت مطرح شد.

وقتی جامعه این طور تغییر می کند، درون این تغییر، اقتصادی شکل می گیرد که بر مصرف تاکید دارد. منطق مبادله کردن به لحاظ فرهنگی شکل می گیرد. ما حتی به جایی می رسیم که به همدیگر هم به چشم چیزی مبادله کردنی برای رسیدن به جایگاه بهتر نگاه می کنیم. الان دغدغه ما این است که چه کسی ممتاز است؟ چه کسی محبوب است؟ چه کسی مورد تحسین جامعه است

از تغییر دغدغه ها گفتید. با این حساب باید بخواهیم که سریع تر به این ارزش ها برسیم. چه مسیرهایی برایمان وجود دارد؟

صنعت هایی که شکل گرفت این پرسش ها را پیرامون خودش به وجود آورد. این است که اریک فروم می گوید دیگر سوال ما این نیست که چطور عاشقانگی کنیم، بلکه می پرسیم الان کی محبوب است. دغدغه ما این است که چه لباس و ظاهر و مدرک و چه میزانی از قدرت و ثروت را باید داشته باشیم تا مورد تحسین جامعه قرار بگیریم. پرسش جامعه در روح جمعی اش تغییر کرده است. دیگر نمی پرسیم چه کسی ارزشی است و چه کسی باایمان تر است، بلکه سوال این است که چه کسی محبوب تر است و بیشتر مورد اقبال عمومی است.

به زبان دورکیمی، یک اتفاق جدی در نهاد دولت افتاد و آن این بود که تمام نهادها را برای رسیدن به آرمان خودش دستکاری کرد. مهم ترین آرمانش هم دولت سازی و به دنبال آن دانشگاه سازی بود که دیدیم چطور از پسش صنایع پزشکی و بهداشتی و زیبایی و دانایی به وجود آمدند.  ضمن آن که خانواده ها متحول شدند. من امروز نه با خانواده ام که با داشته های خودم تعریف می شوم. پس داشتن اهمیت پیدا می کند. به زبان بوردیو سرمایه فرهنگی شما اهمیت پیدا می کند. دیگر بودن یا نبودن، آن سوال قدیمی شکسپیر برای ما مهم نیست. الان میزان بودن و چقدر داشتن دغدغه است. امید اجتماعی برای من را میزان داشته هایم تعیین می کند.

چطور می توان به این ارزش ها رسید؟ آن راه سریع و یک شبه رسیدن کدام است؟

دولت بزرگ و قدرتمند است و تمام ارکان ثروت و قدرت در آن متمرکز شده است. اولین اتفاق این است که جامعه میل عجیبی پیدا می کند که به سمت دولت برود. جامعه قدرت خودش را رها می کند. اگر همه چیز دست دولت است پس عقل به من می گوید برو به سمت دولت.

از اباذری پرسیدند: «می خواهیم پولدار شویم چه کنیم؟» گفت: «راهش ساده است، ببینید ثروت کجاست بروید همان جا.» پرسیدند: «ثروت کجاست؟»، گفت: «دست دولت.» درواقع ثروت به معنای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی همه دست دولت است. بنابراین همه تلاش می کنند که به دولت برسند و دنبال میانبرهایی برای رسیدن هستند. حالا دولت خودش میانبرها را مشخص کرده است.

مکانیزم سفارش، یک میانبر است. دیگر این که کافی است نشان دهم حقیقتی در حوزه های چهارگانه جامعه در دست من است و دولت نسبت به من روی خوش نشان می دهد.

از چه راه هایی نشان دادن این حقیقت ها ممکن است؟

مثلا این که دختری زیبا هستم و می توانم بازیگر مشهوری باشم، یا پسری هستم که زور زیادی دارم و می توانم قهرمان ملی باشم. در حوزه فرهنگی می بینم در ساز و کارهای دانشگاهی و فرهنگی چیزی نشدم، به دولت با حجم زیاد مقاله نشان می دهم که استاد تمام هستم. در حوزه سیاست با شکرت در محالف و حلقه ها بدون داشتن دانش سیاسی نشان می دهد که در طبقه ممتازم و می توانم در سیاست کاری کنم یا این که نشان می دهم وفادارم و می توانم وارد نیروهای نظامی شوم.
 
این ها مکانیزم های فردی است. فرد در این ساختار از پایین به بالا نمی آید بلکه افراد سر بزنگاه هایی وارد ساختار قدرت می شوند. اگر این نقطه عطف ها و بزنگاه ها را شناسایی کنید می توانید وارد ساختار قدرت شوید. مثلا در ورزش، باید کسی باشد که شما را به فلان تیم فوتبال معرفی کند و بعد وصل می شوید. صول کردن ها یکی از مکانیزم های میانبرند. دلالان اجتماعی راه های رسیدن به منابع قدرت را کوتاه می کنند. ساختار دولت هم به شیوه «دعوت به همکاری» افراد را به کار می گیرد.
 


«دعوت به همکاری» یعنی دقیقا چه ساختاری؟

یعنی این طور نیست که کسی از پایین توانایی را در خود تقویت کند و با شایستگی هایی به دولت نشان دهد که لیاقت در دست گرفتن بخشی از کارها را دارد. دولت دعوت به همکاری می کند و این رقابت ها نیستند که زندگی را پیش می برند. دولت به شما می گوید همه چیز اینجاست و اگر می خواهی، بیا بالا. دستگاه سیاسی به جای اینکه به احزاب اجازه رشد و ارائه برنامه بدهد و بعد هر حزب بر مبنای برنامه و موفقیتش در اجرای آن، مدیریت را برعهده بگیرد، بزنگاه هایی را برای ورود به عرصه قدرت تعریف می کند. دولت منبع همه چیز است و حتی نهادهای خصوصی هم باید به دولت وصل باشند.

افراد در بزنگاه ها بدون رقابت و فقط با معرفی کردن وارد ساختار می شوند. وقتی دعوت به همکاری می کنید افراد باید رزومه ارائه بدهند. ما داریم از افراد روزمه می سازیم و افراد را کمی می کنیم. افراد در طول زندگی سعی می کنند سهمی از قدرت را به دست بیاورند که این سهم روزمه ای باشد برای دستیابی به سهم بیشتر. در جامعه ای که دوران گذار در آن زیاد است، چرا انتظار نداشته باشیم افرادی یک شبه راه های ترقی را طی کنند؟ به زبان دورکیمی در همه جوامع افراد دنبال راه های میانبر و دوره های گذارند، اما اتفاقی که در جامعه ما افتاده ازدیاد این دوره هاست.

این میل ما چه توجیهی دارد؟

یک تعبیر دیگر، تحلیل روانکاوانه از دیدگاه فروید و لاکان است که می توانیم با تحلیل های قبلی همراه کنیم. فروید می گفت شما تروما دارید و برای تسکین این تروما آن را به اشکال مختلف، جک، زبان پریشی و رویا بروز می دهید.

فردی نیاز دارد این تروما را بیرون دهد. اگر رویا را استعاری نگاه کنیم، می تواند همین آرزوها و رویاهای اجتماعی باشد. پس جامعه امکان رویا دیدن را برای تو زیادتر می کند.

به لحاظ روانکاوانه این میل در ما توقیت می شود و برای تسکین خودمان تحرکات اجتماعی را شکل می دهیم. به لحاظ  روانی ما میل عجیبی به پدر شدن داریم. پدر به معنای عام آن که می تواند دولت هم باشد. بنابراین میل داریم به پدر نزدیک شویم؛ دوست داریم خودمان را به مراکز قدرت نزدیک کنیم. به تعبیر لاکان، پدر از ناخودآگاه ما عبور کرده و دارد در دنیای زبانی ما تعریف می شود. به راحتی می توان از تحلیل سهم زبانی در جامعه به ناخودآگاه جمعی دسترسی داشت. همین فرهنگ موجود و ارزش هایی که در ذهن ما تقویت می شود و درواقع سهم زبانی ما، ناخودآگاه ماست. بنابراین میل داریم به آن سمت حرکت کنیم.

زبان مرسوم میل ما را تعیین می کند و براساس همین زبان میل ما دائم به تعویق می افتد و برای همین دائما مضطرب و به دنبال تحقق این میل هستیم. نظم نمادینی که تعریف شده است و رسانه ها هم آن را توقیت می کنند، الگویی به وجود می آورد که ناخودآگاه ما را شکل می دهد. ما هم به سمتی که ناخودآگاه می گوید حرکت می کنیم. در کانون ناخودآگاه یا همان سهم زبانی ما همواره «پدر» یا همان «امیتازهای اجتماعی»- به عنوان استعاره ای از «پدر»- جای داشته است.

با این وضعیت به جای خوبی نمی رویم. یعنی شاید کمتر احساس شادی و خوشبختی کنیم. می شود از این ساختار خارج شد یا ساختار دیگری به وجود آورد؟

اگر بخواهیم از نگاه مارکس تحلیل کنیم، می بینیم این ها هیچ کدام رهایی بخش نیستند و انسان را روز به روز ناخشنودتر و مضطرب تر می کنند تا جایی که دیگر به مصرف خود انسان می رسد. همه برای هم مکانیزم های ترقی هستیم و همه همدیگر را نردبام می کنیم. چرا همه گله دارند که عشق پایداری شکل نمی گیرد؟ ما نه تنها با یکدیگر که با همه جهان رابطه سطحی داریم. تجربه ما از جهان دستمالی است و تجربه عمیقی از جهان نداریم.

زمان متراکم شده و زندگی در حال های موقت می گذارد بدون گذشته و آینده. زندیگ روزمره که پیش از این ها منبع خیر و برکت بود، امروز منبع روابط سست و کوتاه مدت و ثروت ها و موقعیت هایی است که به سرعت می آیند و به سرعت می روند. همه این ها نسان را در چنبره ای از اضطراب نگه داشته است. به هر حال این نظم جهان امروز است. ما هر رهایی هم بخواهیم جست و جو کنیم، باید درون همین نظم باشد. برکندن این نظم ناممکن و بی اعتنایی به آن نیز ناممکن است. هرگونه آغاز و رخداد دیگری در هر حوزه ای درون همین بستر ممکن است. تحول را در همین بستر باید آغاز کنید



:: بازدید از این مطلب : 1712
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 10 فروردين 1396 | نظرات ()